Ordi 18th Flashcards
(70 cards)
1
Q
collocation
A
نظم.ترتیب.نوبت
2
Q
alike
A
شببه.همانند
3
Q
eager
A
مشتاق
4
Q
ceiling
A
سقف
5
Q
relief
A
آسودگی.آرامش
6
Q
distraught
A
پریشان حواس.گیج
7
Q
plead
A
لابه کردن.التماس کردن
8
Q
suicide
A
خود کشی.خود کشی کردن
9
Q
threaten
A
تهدید کردن.ترساندن
10
Q
ledge
A
طاقچه.لبه.برآمدگی
11
Q
perch
A
نشیمن گاه پرنده.چوب زیرپایی.جایگاه بلند
12
Q
ascent
A
صعود.ترقی.عروج
13
Q
beam
A
شاهین ترازو.پرتو.تیر
14
Q
summit
A
قله.نوک.اوج
15
Q
pharos
A
فانوس دریایی.نورافکن دریایی
16
Q
Alexandria
A
اسکندریه(مصر)
17
Q
colossus
A
عظیم الجثه.چیز غول پیکر
18
Q
invade
A
تاخت و تاز کردن در.تهاجم کردن.حمله کردن بر
19
Q
macedonian
A
مقدونی
20
Q
gleam
A
سوسو زدن.نور ضعیف
21
Q
beacon
A
چراغ دریایی
22
Q
socket
A
حفره.کاسه.حدقه
23
Q
eye socket
A
کاسه چشم
24
Q
sphinx
A
مجسمه ابوالهول.موجود افسانه ای دارای بدن شیر و سر و سینه زن
25
acre
جریب فرنگی برای سنجش زمین
26
possessive
ملکی.حالت اضافه
27
contemporary
معاصر.همزمان
28
tropical
نواحی گرمسیری.حاره
29
assignment
تکلیف درسی و مشق شاگرد.وظیفه
30
burst
ترکیدن.انفجار
31
stroke
ضربه.سکته مغزی
32
obesity
مرض چاقی.فربهی
33
infection
عفونت
34
dehydration
کم شدن آب بدن
35
rash
جوش.تند.بی احتیاط
36
conscientious
با وجدان.وظیفه شناس
37
associate
وابسته.هم پیوند
38
vulnerable
آسیب پذیر.قابل حمله
39
thematic
موضوعی.ریشه ای
40
spouse
همسر.زوج
41
cope
از عهده برآمدن
42
survey
بررسی.ممیزی
43
symptom
نشانه.علامت.اثر
44
omit
از قلم انداختن.حذف کردن
45
shuttlecock
گوی پردار مخصوص بازی بدمینتون
46
feather
پرگذاردن به.با پر آراستن.بال دادن
47
stick
چوب.چماق.عصا.چسبیدن
48
recreation
تفریح.سرگرمی.خلق مجدد
49
circumstance
پیش آمد.رویداد
50
contraception
جلوگیری از آبستنی
51
efficient
موثر.کارا.کارامد
52
conventional
قراردادی.مطابق آیین و قاعده.عرفی.سنتی
53
attitude
گرایش.طرز برخورد.حالت
54
consistent
نامتناقض.ثابت قدم
55
declare
اعلام کردن.اظهار کردن
56
autonomous
مستقل.خودمختار.خودگردان
57
inheritance
ارث بری.ارث.میراث خواری
58
zoological
وابسته به جانور شناسی.حیوانی
59
anxiety
اضطراب.نگرانی.تشویش
60
rivalry
رقابت.هم چشمی.برتری خواهی
61
substantial
اساسی.قابل توجه.مهم
62
solicitor
وکیل.مشاور
63
extract
عصاره.خلاصه.شیره.اقتباص کردن.استخراج کردن
64
expedition
سفر.اردوکشی.هیئت اعزامی
65
adventurous
پر ماجرا.پرحادثه
66
appeal
درخواست،طلب
67
convict
محکوم کردن،محکوم،مجرم،محبوس
68
boast
به رخ کشیدن،لاف زدن،خودستایی کردن
69
disapproval
تقبیح،بی میلی،مذمت
70
bias
گرایش،تمایل