Week 26-30 Flashcards
1
Q
lethargic
A
سست، بی حال
2
Q
prevalent
A
شایع، متداول
3
Q
paramount
A
اهم چیزها، مهمترین
4
Q
remiss
A
لاابالی، بی قید
5
Q
hostile
A
دشمن، خصومت امیز
6
Q
rebuke
A
سرزنش کردن، توبیخ کردن
7
Q
aversion
A
بیزاری، نفرت
8
Q
evince
A
نشان دادن، ابراز داشتن
9
Q
superstitious
A
خرافاتی
10
Q
superficial
A
سطحی
11
Q
jettison
A
از شر چیزی راحت شدن
12
Q
lucrative
A
پرمنفعت، پرسود
13
Q
tussle
A
بحث کردن، نزاع کردن
14
Q
intrinsic
A
ذاتی، روحی، باطنی
15
Q
acute
A
حاد، بحرانی
16
Q
gist
A
جان کلام
17
Q
transient
A
گذرا، زود گذر، فانی
18
Q
terse
A
موجز، مختصر
19
Q
cogent
A
متقاعد کننده، دارای قدرت وزور
20
Q
essence
A
ماهیت، گوهر
21
Q
pinnacle
A
منتهی درجه، اوج
22
Q
array
A
آراستن، به صف درآوردن
23
Q
ardent
A
سرسخت،نشان دهنده احساسات قوی
24
Q
culminate
A
به اوج رسیدن
25
constrict
منقبض کردن، تنگ کردن
26
prodigy
اعجوبه، شگفتی
27
bereft
بی بهره
28
falter
تردید کردن، لغزش داشتن
29
exultation
وجد و سرور
30
vitriolic
سخن تند، سوزنده
31
invective
طعن، پرخاش، ناسزاگویی
32
besmirch
لکه دار کردن
33
voluminous
بزرگ، حجیم، مفصل
34
retrospect
نگاه به گذشته
35
egotist
خودپرست
36
humility
فروتنی، تواضع
37
pungent
تند و تیز، پر ادویه
38
inveterate
معتاد
39
adamant
یکدنده، غیر قابل انعطاف
40
humbleness
فروتنی
41
bedlam
غوغا، همهمه
42
cacophony
بدصدایی
43
exploit
بهره برداری کردن، استخراج کردن
44
propinquity
شباهت، نزدیکی، مجاورت
45
disgruntled
ناراضی، بدخلق
46
infallible
لغزش ناپذیر، مصون از خطا
47
panacea
اکسیر
48
eradicate
ریشه کن کردن
49
sedate
متین، آرام
50
equanimity
متانت، خودداری، خونسردی
51
compatible
سازگار
52
serenity
وقار، آرامش
53
revere
احترام گذاشتن، حرمت کردن
54
irrational
غیر منطقی، نامعقول
55
avarice
طمع، زیاده خواهی
56
insatible
سیر نشدنی
57
nadir
حضیض
58
moribund
رو به موت، نابودی
59
interfere
دخالت کردن
60
uproar
دادو بیداد، همهمه، غوغا
61
dissonant
ناهنجار
62
lithe
جوان و سالم با بدنی نرم
63
obese
چاق و فربه
64
adherent
چسبنده
65
bliss
سعادت، برکت
66
pathetic
احساساتی، رقت انگیز
67
exhort
تشویق و ترغیب کردن
68
apathy
بی علاقگی، بی میلی
69
fracas
قیل و قال، زد و خورد، بلو
70
adversary
دشمن، هم آورد
71
indolent
تنبل، سست، بی حال
72
gusto
ذوق
73
garrulous
پرحرف
74
brawl
جنجال
75
foe
دشمن، مخالف
76
pique
سرخورده
77
dilettante
ناشی، غیر حرفه ایی
78
atypical
غیر معمولی، بی قاعده
79
nandescript
غیر قابل طبقه بندی، نامعین
80
wane
کم شدن، رو به نقصان گذاشتن
81
resentment
رنجش، خشم
82
extinct
منقرض
83
idyllic
شاعرانه، بسیار زیبا و لذت بخش و آرام
84
galvanize
انگیزه ایجاد کردن، ترغیب کردن
85
encumbrance
گرفتاری
86
gaudy
جلف
87
condescend
شان خو را پایین اوردن
88
candor
خلوص، صفا
89
mortify
خجالت زده کردن، آزردن
90
jocose
فکاهی، شوخی
91
malign
در مورد کسی بد گفتن
92
omnipotent
قادر مطلق
93
zenith
اوج، بالاترین درجه موفقیت
94
fledgling
جوجه تازه بال و پر در آورده
95
peremptory
بی چون و چرا، آمرانه
96
precedent
سابقه، ماقبل
97
wheedle
گول زدن، خر کردن
98
rustic
روستایی، دهاتی
99
jubilant
شادمان از پیروزی
100
decorum
رفتار بجا، آداب دانی
101
charlatan
آدم حقه باز