loqate darse 8 farsi 3 Flashcards

1
Q

اتراق

A

توقف چند روزه در سفر به جایی، موقتاً در جایی اقامت گزیدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

استبعاد

A

دوردانستن، بعیدشمردن چیزی؛ استبعاد داشتن: بعید و دوربودن از تحقق و وقوع امری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

بازبسته

A

وابسته، پیوسته و مرتبط

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

پانوراما

A

پرده نقاشی که در ساختمانی که سقف مدور دارد، به دیوار سقف بچسبانند؛ چنان که هر کس در آنجا بایستد، گمان کند که افق را در اطراف خود می بیند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

تداعی

A

یادآوری، به خاطر آوردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

جزاره

A

ویژگی نوعی عقرب زرد بسیار سمی که

دمش روی زمین کشیده می شود.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

چریغ آفتاب

A

طلوع آفتاب، صبح زود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

چشمگیر

A

شایان توجه، باارزش و مهم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

حواله

A

نوشته ای که به موجب آن دریافت کننده ملزم

به پرداخت پول یا مال به شخص دیگری است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

رواق

A

بنایی با سقف گنبدی یا به شکل هرم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

سرپَرزدن

A

توقف کوتاه؛ هرگاه مرغی از اوج، یک لحظه بر زمین نشیند و دوباره برخیزد، این توقف

کوتاه را «سرپرزدن» می گویند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

سوءهاضمه

A

بدگواری، دیرهضمی، هرگونه اشکال یا اختلال در هضم غذا که معمولا با سوزش سردل

یا نفخ همراه است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

صباح

A

بامداد، سپیده دم، پگاه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

طاق

A

سقف خمیده و محدب، سقف قوسی شکل که با آجر بر روی اطاق یا جایی دیگر سازند؛ طاق ضربی:
طاق احداث شده بین دهانه دو تیرآهن که آن را با آجر

و ملاط گچ می سازند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

طَبَق

A

سینی گرد بزرگ و معمولا چوبی، مخصوص

نگه داری یا حمل اشیا که بیشتر آن را بر سر می گذارند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

طیلسان

A

نوعی ردا

17
Q

عجین آمدن

A

عجین شدن، آمیخته شدن یا ترکیب

شدن دو یا چند چیز

18
Q

غایت القصوی

A

حد نهایی چیزی، کمال مطلوب

19
Q

فرخنده پی

A

خوش قدم، نیک پی، خوش یمن

20
Q

فرسخ

A

فرسنگ، واحد اندازه گیری مسافت تقریباً

معادل شش کیلومتر

21
Q

کازیه

A

جاکاغذی، جعبه چوبی یا فلزی روباز که برای قرار دادن کاغذ، پرونده یا نامه ها روی میز قرار می دهند.

22
Q

کی

A

پادشاه، هر یک از پادشاهان سلسله کیان

23
Q

کیانی

A

منسوب به کیان؛ کیان:کیها، هر یک از پادشاهان

داستانی ایران از کی قباد تا دارا

24
Q

مارغاشیه

A

ماری بسیار خطرناک در دوزخ؛ غاشیه: سوره ای از قرآن، یکی از نامهای قیامت

25
Q

مستعجل

A

زودگذر، شتابنده

26
Q

مغان

A

موبدان زرتشتی؛ در ادبیات عرفانی، عارف

کامل و مرشد را گویند.

27
Q

مرکب

A

اسب، آنچه بر آن سوار شوند

28
Q

نمط

A

بساط شطرنج