Theme 1 Flashcards
Dabble in (sth)
چيزي را سرسري ياد گرفتن يا انجام دادن
Place a premium on sth
چيزي را مهمتر از چيزاي ديگه دانستن
Take in
Learn
within
اسمقیدبرنهشت
/wəˈðɪn/
• در،درون،داخل،تو
• در درون، در داخل، درونا
• (در) جوف، (به) ضمیمه، (در) ذیل، (در) اینجا، (در) زیر
• (در) کمتر از، در ظرف (در) حدود، تا، در محدودهی
• در معرض، در تیررس، در. . .
Time frame Workforce Fast-changing world/society Qualification seeker Distance learning Get involved in Undertake sth Undertake to do sth Career decision Side effect of sth A feeling of well-being School age Acquire knowledge/ skills
☺️
versatile
/ˈvərsədl/
• (دارای چند استعداد یا مهارت یا کاربرد) چندکاره،چندهنره،چندکاربردی،همهفن حریف،همه مرده حلاج،چندشقی،چندجنبشی،چندسویه،همهفن صفت
• (نادر) متحرک، جنبا، بیثبات صفت
• (نادر) بیوفا صفت
• (گیاهشناسی - جانورشناسی) گردنده به هرسو، هرسوگرد، آزادگرد
An array of
A lot of
Youngster
/ˈjəŋ(k)stər/ • بچه،کودک،طفل،پسربچه،دختربچه،خردسال اسم • جوان، نوجوان اسم • حیوان جوان اسم • (دانشکدهی نیروی دریایی امریکا) دانشجوی سال دوم
recruit
اسمفعل ناگذرافعل گذرا
/rəˈkrut/
• سرباز گرفتن،سربازگیری کردن،به خدمت سربازی درآوردن
• (با گرفتن نفرات) تقویت کردن، آمادن
• به خدمت درآوردن، به کار گرفتن، استخدام کردن، به کارگماشتن، گماشتن، گرفتن، جلب کردن
• (نادر) دوباره پر کردن، دوباره (آذوقه یا نفرات وغیره) رساندن
• (نادر) بازگرداندن (به سلامتی یا نیرو و غیره) ، تجدید قوا کردن، احیا کردن
• (امریکا) ورزشکاران را به دانشگاه یا کلوپ ورزشی جلب کردن
• سرباز (یا ملوان و غیره) تازهکار، نوسرباز، سرباز جدید
• عضو جدید
To keep abreast of sth
همگام شدن يا اطلاع يافتن از آخرين اطلاعات چيزي
Tertiary education
تحصيلات دانشگاهي
State-of-the-art
طبق آخرين روش ها
Adjective
State-of-the-art technology
Recieve wide currency
رواج زيادي يافتن
proceed
/proʊˈsid/
• (به ویژه پس از توقف) ادامه دادن،دنبال کردن فعل ناگذرا
• اقدام کردن، پرداختن (به کاری) فعل ناگذرا
• پیشرفت کردن یا داشتن، جلو رفتن فعل ناگذرا
• (معمولا با: against) اقدام قانونی کردن (علیه کسی) ، دادخواهی کردن، اقامهی دعوی کردن فعل ناگذرا
To lag behind sb/ sth
عقب ماندن
In succession
به صورت متوالي
قيد
Interpersonal
ميان فردي
Interpersonal relationships
Self-directed
Adj
فرد خودكار