WORDS 02 Flashcards
Strike
اعتصاب، ضربه زدن
Trust
اعتماد کردن
confidence
اعتماد، اطمینان
cyber addiction
اعتیاد سایبری
Execute
اعدام کردن ، اجراء کردن
announce
اعلام کردن
statement
اعلام کردن ،بیان کردن
statement
اعلام کردن، ابلاغ
Proclaimed
اعلان شده
Declare
اعلان کردن
noticeboard
اعلانات
distortion
اعوجاج
Fall
افتادن
the ages people
افراد مسن
Extrimist
افراطی
Increase
افزایش دادن
Rise
افزایش، ترفیع کردن، برخاستن
horizon
افق، سطح افق، خط افق
administrative authority
اقتدار اداری
Economy
اقتصاد
economic
اقتصادی
Take steps
اقدام کردن
sanitation
اقدامات بهداشتی
Confessor
اقرار آورنده
instalments
اقساط
continent
اقلیم، قاره
Minority
اقلیت
minority
اقلیت
Ocean
اقیانوس
majority
اکثریت
inkling
آگاهی - اطلاع مختصری که با ان به چیزی پی برند - اشاره
though
اگر چه - هر چند که
albeit
اگر چه - ولو اینکه
although
اگرچه
however
البته- هرچند
obligation
التزام- تعهد
Electron
الکترون
Electricity
الکتریسیته
writtenexam
امتحان کتبی
Examine
امتحان کردن، بازرسی کردن
Refuse
امتناع کردن
nowadays
امروزه - این روزها
Sign
امضاء کردن، نشانه
could (ability)
امکان
facilities
امکانات، تسهیلات
Safe
امن
Security
امنیت
warehouse
انبار کالا
Mob
انبوه مردم
Elect
انتخاب کردن
general election
انتخابات عمومی
Publish
انتشار دادن
dissemination
انتشار و پخش
Publication
انتشار، نشریه
Expect
انتظار داشتن
expectations of the past
انتظارات گذشته
Criticize
انتقاد کردن
Conveys
انتقال
Carry out
انجام دادن
accomplish
انجام دادن ،به انجام رساندن ،وفا کردن(به)، صورت گرفتن
council
انجمن- شورا- مجلس
association
انجمن - وابستگی- شرکت
ESA
Entertainment Software Association
associations
انجمن ها
Drop
انداختن
Throw
پرتاب كردن، انداختن
Fit
اندازه بودن
Measure
اندازه گرفتن
measure (v)
اندازه گرفتن - پیمودن
measurement
اندازه گیری
discipline
انضباط، نظم
Deny
انکار کردن
undeniable
انکار ناپذیر
aims
اهداف
matter (n)
اهمیت- ماده - موضوع - امر
matter (v)
اهمیت دادن- مهم بودن
Made him upset
او را ناراحت و برهم زد
Emergency
اورژانس
a good time
اوقات خوب