استوری ریپلای Flashcards
(28 cards)
استوری ریپلای
- یه صحنه آرومی رو گذاشته. یک فضای آرومی هست.
میگی: با این همه آرامش حس ازدواج بهم دست داد. - کار هنری یا غذایی که پخته گذاشته.
میگی: اوه مای سامانه گلریز (با خنده) - تو دایرکت من چیکار میکنی؟
میگی: اینستارو نصب کردی من جایزشم. - میگی: با حکم دادگاه اومدم. (ایاشی گذاشته)
میگه: ببینم حکمتو.
میگی: حکم پیکه.
استوری ریپلای
- سردمه. (فاز سرما)
میگی: بشین رو بخاری. - متن های ریپلای شده چند تا ریپلایی میزاره.
میگی: بده ما هم یه انگشت بزنیم روش. از چند نفر دست به دست شده. - عکس خودشو با دوستاش گذاشته.
میگی: آثاره توش نمایانه.
میگه: کجاهاش؟ یا چی؟
میگی: همونجاهاش که حذف کردی. - طرف یه کلمه ای میگه که معنیشو ما نمیدونیم. (کلمه نباید خوردنی باشه.)
- میگی: چیه این ما که تاحالا نخوردیم.
- فارسی ترش چی میشه.
استوری ریپلای
- تو یه ریپلای زدی طرف اسکرین گرفته استوری گذاشته و سه تا شکلک خنده زیرش گذاشته.
مجدد میگی:
زکات گل گویی نشر آن است. - منبر رفته. متفاوت باشید. نگاه نکنید انسان ها چه میگویند. یک ساعت منبر رفته.
میگی: شما متفاوت باش و شمارتو بده. - یه کتاب امانتی که اینور اونورش چیز میز نوشته بودن.
نوشته: چی تو ذهن مردم میگذره که تو کتاب امانتی خلاقیت انجام میدن؟
میگی: اگه قرار بود که به ذهن توهم برسه که دیگه خلاقیت نبود. - گفته ترم چندی؟
گفتیم: هفت.
گفته: چیزی بلد هستی از روانشناسی.
گفتیم: بله، من اضطراب دارم.
گفته: اضطراب نداشته باش. دستت درد نکنه ببخشید مزاحم شدم.
گفتیم: خواهش میکنم. نبینم دیگه اضطراب داشته باشی ها.
استوری ریپلای
- شعر عاشقانه بنویسه، یه شاعر بگو چه باشه چه نباشه بگو: در اینجا حضرت حافظ خودش از مخی که زده کف بره.
صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم. سعدی عزیزم.
میگی: در اینجا حضرت سعدی خودش از مخی که زده کف بره. - رفتی مسافرت. دوست دخترت میرسه سوغاتی چی آوردی برام؟
میگی: یه بستنی عروسکی خوردم اونجا چوبش هنوز تو ماشینه.
بعدش یه شکلک عصبانی میفرسته برای شما.
میگی: خب چوبشو نمیشد خورد (با شکلک عصبانی.)
میگه: دور چی اونم نمیشد؟ (دور بندازی)
میگی: اونم دور بود حوصلم نمیشد.
میگه: نکنه نگه داشتی باهاش دکتر بازی کنی؟
میگی: بگو آآآآآ
میگه: نموخوام به دوستت بگو بگه آآآآآ.
میگی: اون میگه مآآآآآ
استوری ریپلای
- وقتی زنگ میزنی کسی جواب نمیده یعنی نمیخواد باهات ارتباطی داشته باشه.
میگی: تو شمارتو بده ما زنگ زدیم تو جواب نده. - طرف یه عکسی گذاشته نفر های دیگه رو محو کردی.
میگی: اون عقبی وحید خزاییه؟ (خصوصا اگر دختر باشه) - برای تمام استوری های عصبانی
میگی: شما به بزرگی خودت کوتاه بیا. - بعضی فکر میکنن خیلی زرنگن. ولی فقط فکر میکنن.
(یکم صمیمی) ریسکی میگی: زرنگ آفتابس که ماله همرو دیده ولی هیچکی ماله اونو ندیده.
استوری ریپلای
- متن بلند گذاشته
میگی: اینجاست که شاعر میفرماید باشه (به یه پوکر) - استوری خودکشی یه نفرو گذاشته یا خبرشو گذاشته.
میگی: بدترین چیز خودکشی اینه که بعدش خیلی بیریخت میشی. - داری حرف میزنی باهاش میگه: باباااا سر کارممممم
میگی: تو انتخاب آدمای اطرافت دقت کن که سر کار نری. - غذا گذاشته.
میگی: آدرس میدم بفرست بچه ها حوس کردن. - اگه میتونستی یه فرد معروف رو ملاقات کنی کی بود؟
میگی: محسن رضایی. ازش میخواستم بپرسم مناظره آخریو جنسو از کی گرفته بود. خیلی خوب بود.
میگی: سعدی. میگه: چرا؟ میگی: میخوام ازش بپرسم چی میزده که این همه شعر گفته.
استوری ریپلای
- لب دریا داره سیگار روشن میکنه یا میکشه.
میگی: اونجوری که تو سکسی میکشی یا روشنش کردی دریا هم میزنه بالا الان. - عکس از خودش گذاشته داره به جایی نگاه میکنه.
میگی: آره منم به همون فکر میکردم… ولی جواب نمیده ولش کن. - یه پسر عینکی از بالای کتاب ها مشغول مطالعه بود یه دختری هم پایین بود.
میگی: پسره مارمولک کجا رفته دید بزنه. - عکس از نقاشی های قدیمی
میگی: خدا رحمتشون کنه نور بهشون بباره.
میگه: زنده هستن هنوز فقط پیر شدن.
میگی: خدا برای بچع هاشون حفظشون کنه.
استوری ریپلای
- طرف یه جمله سنگین مینویسه.
میگی: این جمله چرا اینقدر سنگینه چی توشه. - هر پیامی میدی لایک میکنه.
زیرش مینویسی: شیرازی هستی.
میگه: نخیر.
میگی: دیدم به جای رفتن به صفحه استیکرها و فرستادن خنده. در انرژی صرفه جویی کردی و رو مال من لایک زدی ازین جهت. - طرف میگه: هه هه هه
میگی: بزار دو هل میدن.
میگه: با مزه.
میگی: دو خط جلوت خندیدما. بیا پایین خودتم هل بده ببینم.
میگه: شفا.
میگی: اصن بیا پیاده بریم میدم بچه ها ماشینتو بیارن برات.
میگه: احساس میکنم یه چیزی میزنی.
میگی: ساقی خوبیه فقط کار بچه هارو راه نمیندازه.
میخنده.
میگی: غمت نباشه سفارشت میکنم.
پوکر میده.
میگی: یه سی سی برات کافیه یا دبه ای بگیره.
میگه: بسه (با اخم)
میگی: موافقم زیادش ضرر داره. حالا اینارو ولش خودت خوبی؟
میگه: خوبم.
میگی: منم ساقی خوب بهم معرفی میشد خوب بودم.
استوری ریپلای
- همیشه شانس دیگری خواهد بود، دوست دیگری، زندگی دیگری …..
میگی: این جمله از استاد بزن درروعه. - دو نفر با یه کوله بزرگ.
میگی: نفره سومتون تو کیفه. - یه شعر میگه از خودش وسط دیالوگ. یا استوری. (وقتی شاعره واقعا نگی)
میگی: یعنی شعر پارسی رو عینه سوسک زیر تریلی له کردی.
(این جمله گفته شده. طرف بی اعتماد به نفس بوده و خندیده. بعد به یارو گفته بیا با من ازدواج کن چون خوب خندونده بودتش.) - طرف علامت سوال میفرسته وسط چت.
شما علامت تعجب میفرستی.
اون یه چیز دیگه میفرسته.
تو علامت دلار میفرستی.
ادامش نده ولی تمام.
استوری ریپلای
- تولدم مبارک.
میگی: منو دعوت نکردی؟ دیگه نه زنگ بزن نه پیام بده. - تولدمو کسی تبریک نگفته.
میگی: دو تومن میگیرم تبریک میگم. - استدلال کرده.
میگی: قطر استدلالت نابودم کرد. - استوری غذا
میگی: همانا تک خوران به بهشت نمی روند.
استوری ریپلای
- دختری که موهاش فره پنج هیچ از بقیه جلوتره.
میگی: پاس بده ششمیش هم بزنم. - چرت و پرت نوشته.
میگی: باشه
میخنده.
میگی: بخدا راست میگم. - تخمه خوری و پاسور و نوشابه.
میگی: از شنبه رژیم. - منطقه شش کسی کار کرده؟ فلان جا کسی کار کرده؟
میگی: بیل دستمون باشه کارم میکنیم.
استوری ریپلای
- عکس قیمت دلار زده. گفته: خدابا اگه همینجوری پیش بره دیگه نمیتونیم برگردیم.
میگی: پس بیا یه ماشین بگیریم برگردیم.
میگه: من حاضرم پیاده برگردم اگر راه بازگشتی وجود داشته باشه.
میگی: پیاده که شلوغه ولی من یه راه میان بر بلدم. بستنی هم میدن.
گفته: چه خوب. واقعا بستنی افسردگیه این همه بدبختی رو از بین میبره.
میگی: پس آدرس بده بچه هارو بفرستم بیان دنبالت.
میگه: نه دیگه زحمت میشه. آدرس بدی خودم راه میفتم به سمت برگشت. - عکس مرغ و سیب زمینی گذاشته.
میگی: دست به سیب زمینی هاش بزنی دیگه نه من نه تو. - عکس دو تا غذا گذاشته.
میگی: دست به فلان چیزش بزنی دیگه نه من نه تو. - متون خزعبل
میگی: باشه
ایموجی تفکر فرستاده.
میگی: خب نباشه.
میگه: چی باشه چی نباشه؟
میگی: من باشه تو باشه غم نباشه. عشق باشه صفا باشه کم نباشه.
استوری ریپلای
- وسط چت تعجب کرده.
میگی: والا به جون اصغر. بچه اولمونو میگم.
میگه: یچه دوممونم اکبره.
میگی: شرمنده. دومی زیاد خورد فروختمش.
گفته: بچه منو فروختی؟
میگیم: نصفش سهمه من بود جرزنی نکن. - از یه چیزی ناراحته. امتحان و اینا.
میگی: مصیبت وارده را تسلیت عرض میکنیم. از طرف برادران حسینی غیر از ممد. - یه پست باحال گذاشته بود. از خودش یا چی.
میگی: ببین من خیلی دوست داشتم چیز دیگه ای بگم ولی خدایی جز جون جوابی نداره. - دل درد دارم . یا سرما خوردم. یا آرامش ندارم.
میگی: همیشه وقتی آرامش نداری چای به لیمو بخور. منم خوردم هیچ تاثیری نداره ولی خیلی با کلاسه. (با لایک شصتی)
استوری ریپلای
- امتحان دانشگاه نفت داره. هر چیزی مربوط به نفت.
میگی: یه بشکه اشانتیون ندادن بهت. یا میگی: اشانتیون هم میدن؟
میگه: نه.
میگی: یه دبه میگرفتی حداقل. - اینور اونور استوری/پست که گذاشته رو خط خطی کرده.
میگی: استوری/ پست که میزاری اینقدر اینو اونورشو تف مالی نکن. - گربه سفید گذاشته.
میگی: اینارو چوب بکنی تهشون میشه جای پشمک خورد. - مرغ خوابوندم تو آبلیمو. یا عکس کباب یا جوجه که بشه گفت.
میگی: مرغارو خوابوندی آبلیمو؟
میگه: آره.
میگی: چجوری من هر کاری میکنم فرار میکنه.
استوری ریپلای
- در چت: تو واقعا هیچ مشکلی نداری؟
میگی: من فقط دو سه تا مشکل خورده ریز دارم. بقیش خیلی بزرگه حل نشدنیه. - چت: من ملدم.
میگی: خرماش با من. - چت: یه جوری میگی انگار هر روز با یکی.
میگی: امروز روز توئه ازش لذت ببر. - چت: تو آشنا نداری برام کار پیدا کنی؟
میگی: کار سراغ دارم هلو. بخور بخواب. کلی آپشن اختیاری هم داره. مثلا میتونی انتخاب کنی که اول بخوری بعد بخوابی یا برعکس.
میگه: هه. انگاری همینجوری روزی صد میلیون در میاره.
میگی: صد میلیون در نمیارم ولی صد میلیون بهم بدن در میارم.
میگه: بی ادب.
میگی: پول دراوردن رو میگم. یه فکری به حال اون مغز کثیفت بکن.
میگه: هه
میگی: بزار دو هل بده روشن میشه.
میگه: بامزه. کجایی؟
میگی: دفعه آخرت باشه بدون اجازه من مزه میکنیا. خونم.
میگه: پاشو بیا. بقیه کجان؟
میگی: بقیه هم تا نیم ساعت دیگه رفع زحمت میکنن.
میگه: کجا؟
میگی: تهران.
میگه: چرا؟
میگی: برگشتن میگم بیان به گزارش مفصل بهت بدن.
میگه: نمیشه بیام که. میگن کجا میری؟
میگی: بگو میرم حرم دعا کنم خدا بهرامو از من نگیره.
استوری ریپلای
. اسم دوست دخترت هرچی هست در چت. مثلا سارا.
میگی: سارا …
میگی: سارا …
میگی: سارا د…
میگی: سارا دو…
میگی: سارا دو سه تومن داری دستی قرض بدی؟
میگه: کوفت.
میگی: مرسی عزیزم (خنده اشکی)
میگه: میدونستم تو آدم نیستی.
میگی: (پوش پول سنگین) من آدمم ولی تو فرشته ای. (با چشم قبلی) زود باش سجده کن.
میگه: یه درخواست.
میگی: بکن.
میگه: یا من ازدواج کن.
میگی: میخوای تا آخر عمرت بخندی؟
میگه: آره.
میگی: انگیزه شیرینیه. آدم دلش میخواد.
میگه: نه.
میگی: تو که سردی.
میگه: دیدی روانشناس نیستی وگرنه میفهمیدی که سرد نیستم.
میگی: دیدی رو دست خوردی میخواستم نپرسم و خودت اعتراف کنی.
استوری ریپلای
- عکسی که چند تا مرد باشن توش. هر عکسی.
میگه: از آسمون داره میاد یه دسته هوری. - جمع صمیمی. یه نفر خارج میشه یکی دیگه میاد تو
میگی: دیو چو بیرون رود فرشته دراید. - عکس سونوگرافی گذاشته.
میگی: مریم در خط تولید. - در سکوت صداییست. دلی که باید دریابد. (سکوت اومد بگو)
میگی: خوبه دیگه کسی نمیفهمه کار کی بوده. - استوری کرده وزیر یا رییس جمهور یه چیزی گفته.
میگی: انعکاس نور کلشو دوست دارم.
استوری ریپلای
- چت: به نظرت از چی بدم میاد و از چی خوشم میاد؟
میگی: خانواده نشسته نمیشه بگم. - خودش بی ادبه. آرام قلبم س تو کجایی؟
میگی: دستشویییی ام. - اگه حافظم دستت باشه دوست داری چیشو بدونی؟
میگی: حجمشو. - گاز گرفتن لت بیشتر از بوسیدنش میچسبه خواهری.
میگی: دفعه آخری که لپ کسی رو گاز گرفتم نصفش کند و نصف دیگشم بردن بیمارستان با بخیه چسبوندن. حالا اگه بازم اصرار داری بسم الله.
استوری ریپلای
- سوال جواب استوری کرده بود. یعنی هیچکی عاشقت نشده تا الان؟ معمولا از من متنفر میشن تا عاشق.
میگی: ازت متنفرم لعنتی (با چشم قلبی) - عکس بچه گذاشته با چال لپ.
میگی: به نام حضرت چال (چشم قلبی) - دست من با نقاشی رفقای پایه (عکس دست گچ گرفته)
میگی: نقاش خوب سراغ داری بگو زیر زمین مارم بیاد یه رنگ بزنه. - عکس ساچمه های تفنگ گذاشته زیرش نوشته. اوشگلا بریم یه تیراندازی درست درمون؟
میگی: به کجا رسیدیم که اوشگل داره میره شکار آهو. - من همون هلی کوپتر اسباب بازی خرابی ام که بال هاش شکسته. که دیگه قدرت بالا رفتنو نداره.
میگی: زیرش چرخ داره نخ ببندیم رو زمین بکشیم.
استوری ریپلای
- دوست دارین ده ساله دیگه تو زندگیتون باشم؟
میگی: تا ده سال دیگه رو کسی رزرو نکرده؟ - در حال بروز رسانی. تو ورژن جدیدم خیلیا دیگه نیستن.
میگی: الان به من میرسه دیگه ارور میده. ببین کی گفتم. - نمک.
میگی: همچین جیگری رو مگه میشه بی نمک خورد. (ایموجی شیطون)
خندیده.
میگی: حاضر جوابیات باحاله (با خنده) چند سالته؟
میگه: هم سن باباتم.
میگی: پس اون نمک رو بده من برای سن و سالت خوب نیست. - میگی: پاشو بریم پیتزایی، سس ماله تو پیتزا مال من.
میگه: عه.
میگی: والا به جون اصغر، بچه اولمونو میگم.
میگه: لابد بچه دوممونم اکبره.
میگی: شرمنده دومی زیاد میخورد فروختمش.
استوری ریپلای
- دو تا نقاشی (اروپایی) گذاشته حالت فروش که سمت راستی رو میخوای یا سمت چپی؟
میگی: یه دونه برای مادرعروس میخوام. خودت به سلیقه خودت یکیشو انتخاب کن.
خندیده.
میگه: من چی بگم آخه؟
میگی: شما بله رو بگه بقیش با من.
میگه: مادر عروس مثله اینکه خیلی باز هستن. این مدل تابلو رو ببرین خطرناک نیست؟
میگی: نهایت خطرش یه چایی داغ رو زانوئه یا یه ساطور وسط پیشونی. در عوض بچمون خیلی گنگستر میشه.
میگه: عجب فداکاری (خنده). عجب بچه ای.
میگی: اگر هنر و دماغش به تو بره و وروجکی و کرم درونش به من، چیز خوبی از کار در میاد ولی اگر برعکسش باشه باید بزاریمش پرورشگاه.
میگه: ها ها ها انیشتن شدی.
اینجا: یه عکس میفرستی که بدنسازه ولی کله اش انیشتن هست. میگی: عکس کمتر دیده شده از بهرام.
گفته: همون بهتر که دیده نشه. (خنده) - عکس در حال ساخت سفال. دو تا صورت درست کرده بوده با سفال. یکیشون چشماش با اونوریش فرق داشت.
میگی: سمت راتیه بچگیش خیلی شیطون بوده. جای بادمجون هموز پای چشمش هست.
میگه: این خیلی خوب بود (با خنده)
میگی: مال منو بخوای بسازی فکر کنم نصف ملات بره واسه دماغم. (شوخی با ضعف های خود- نه که قهوه ای کنی)
میگه: نه بابا شکسته نفسی نکن (با خنده).
میگی: یعنی ملات بیشتری میخواد؟ ( با خنده).
میگه: نه بابا. (با خنده) بد گفتم؟ (با خنده)
میگی: یه دقیقه وایسا دارم دماغمو سانت میگیرم الان میام. (ایموجی گونیا)
میگه: خنده رگباری.
میگی: اینی که من سانت کردم نصفشم باید عوارض بنا بدیم به شهرداری.
استوری ریپلای
- کتاب بخون. آب بیشتر بنوش. حرفتو بزن. گاهی بنویس. صادق باش. به اطرافت کمتر اهمیت بده. ورزش کن. از اخبار دور بمون. ورودی ذهنتو کنترل کن. حالت خوب میشه. (قلب)
میگی: من ورودی ذهنم خوبه برای خروجیش خاک ماکی چیزی نداری؟ - دماغشو عمل کرده بود. یه کیک کوچولو دستش بود تو ماشین داشت نگاه میکرد.
میگی: تخصص ویژه این کیک خوردنه تو صورته. نگو که حرومش کردی. (خنده) - هم زشتید هم با هزار نفرید هم دوست دخترتون مثله سگ عاشقتونه. شماره اون دعانویسی که میرید پیشش چنده؟ (با خنده)
میگی: یه دونه دارم اکسم رفته پیشش خدا منو بهش داد. ولی نمیدونم چرا آخر رابطه یه جوری شده بود میشست تو حیاط خونه یه گوشه زل میزد. هر وقتم صداش میکردم جیغ میزد. حالا اگه میخوای شمارشو بدم. - تو آسانسور عکس گرفته بود زیرش نوشته بود: دوباره ها را دوست دارم. دوباره ها یعنی هستم.
دیدیم انگشت های بلندی داره. میگی: دو دقیقه اون انگشتای بلند رو قرض بده. من یه چهار پنج تا حسود دارم میخوام بکنم تو چششون. (ایموجی دو انگشت و امپول خونی)
میگه: شنیدم اسپند جوابه ( با خنده)
میگی: آره شنیدم ولی نمیزارن بریزم تو چشاشون. (با خنده)
استوری ریپلای
- ایموجی سه تا خنده دهن باز چشا پرانتزی.
- میگی: چشات شبیه گنبد مسجد شد. حوس نماز کردم. نیت کنم یا زوده؟ (تحریک حرف)
- میگی: میدونی از نون شب تو مملکت ما چی واجب تره.
میگه: چی؟
میگی: یکی که بخندونتت. - **ایموجی خنده اشکی چپ کرده.
- میگی: اگر با هر بار خندیدن اینقدر سرتو کج کنی که آرتروز گردن میگیری.
- اراضی زمینو با عرض این لبخندت بهم زدی. (خنده دندونی)
- **ایموجی خنده اشکی.
- میگی: نبینم اشکتو حتی تو خنده.
- خندت مثه فسنجونای مادرم خوشمزس. هم شیرینه لبخندتو داره هم شوریه اشکتو.
استوری ریپلای
- دوپهلو وسط چت چهار تا ایموجی تفکر فرستادم (ازینایی که دست زیر چونه داره)
گفتم استدلال عمیقی بود اصن سوراخ شدم.
میگه: خیلی (با خنده)
گفتم: به عمق 18 سانت… (با خنده)
گفتم: اون خانوم رو به یکی از دوستانم باید معرفی بکنم. بحث فلسفی یکم باهم بکنن.
گفته: خب حالا دیگه نمیخواد عمق بدی. (با خنده) چطور؟
میگی: عشقمون بیشتر هم بشه تازه. (با خنده)
میگه: خنده
میگی: خیلی خوبه این جلسات. فقط باید آقایون هم توش شرکت کنن. تو جسله باشن دائم تا باروریش بره بالا.
میگه: خنده و تیک. درود بر تو.
میگی: من به دیالوگ خیلی علاقه دارم باعث زایش میشه.
میگه: نفهمیدم (با پوکر)
میگی: من معتقدم باید اتاق هایی رو برای جوون ها باید آماده کنن. برن توش به دیالوگ بپردازن.
میگه: خندیده.
میگی: کسی هم مزاحم نشه تا تمرکزشون به هم بخوره. زایش فکری نیاز به خلوت و تنهایی داره.
میگه: ریپلای به (من به دیالوگ…): میخواستم بگم فیلم نامه هم میخونی؟
میگه: بله صد در صد.
میگی: فیلم هم چیز خوبیه. توش خیلی دیالوگ داره.
میگه: خل با خنده.
میگی: بابا داریم بحث اجتماعی میکنیم. در مورد مهم ترین اصول انسانیه.در مورد بقای نسل بشره.