بي ستاره هاي سوم Flashcards
(86 cards)
0
Q
ندیم
A
هم نشین، همدم
1
Q
وزر
A
بار گران، گناه، بزه
2
Q
خطوه
A
گام، قدم، مفرد خطوات
3
Q
اضغاث احلام
A
خواب های اشفته و پریشان
4
Q
مکاسص
A
چانه زدن
5
Q
نسق
A
نظم و ترتیب
6
Q
غریو
A
بانگ و فریاد
7
Q
ورا
A
عقب، پس، پشت
8
Q
نسیم
A
خوش بو، معطر، بادملایم
9
Q
وسیم
A
دارای نشان، زیبارو، خوش منظر
10
Q
دجی
A
تاریکی ها، جمع دجیه
11
Q
شکور
A
سپاس گزار، بسیار شکر کننده
12
Q
ربیع
A
بهار
13
Q
تفحّص
A
جست و جو، کاوش، تحقیق کردن
14
Q
مثال دادن
A
فرمان دادن
15
Q
سجیّه
A
عادت نیک،خلق و خوی نیک، مفرد سجایا
16
Q
مرسل
A
ساده، فرستاده شده
17
Q
تعبیه
A
ساختن، اراستن، اماده کردن، جاسازی کردن، کار گذاشتن
18
Q
هور
A
خورشید
19
Q
دادار
A
افریننده، خالق
20
Q
لاابالی
A
بی پروا، بی بندوبار، سهل انگار، بی قید و بند، بی باک
21
Q
مهابت
A
هیبت، بیم، ترس، شکوه، عظمت
22
Q
نغز
A
خوش، نیکو، خوب، نیک، بدیع
23
Q
ژنده
A
پاره، کهنه، بزرگ، عظیم
24
سیادت
سروری، بزرگی
25
غمّازه
اشکار کننده، سخن چین، فاش کننده راز
26
قفا
پشت گردن
27
تکفّل
متعهد شدن، به عهده گرفتن، قبول کفالت
28
عقده
گره، رنج ناشی از نیاز های سرکوب شده
29
ناقه
شتر ماده
30
اثر
رد پا، نشانه، ان چه از کسی بر جای ماند
31
التفات
به سوی کسی نگریستن، توجه کردن، مهربانی
32
حضر
اقامت کردن، ساکن شدن، متضاد سفر، محل حضور، منزل
33
شط
رود بزرگ که وارد دریا شود
34
عزیمت
قصد کردن، سفر کردن، حرکت کردن
35
پرنیان
حریر گلدار
36
عشیره
قبیله، خویشاوندان و نزدیکان
37
زاد
سن و سال، توشه، زادن
38
طرّه
زلف، موی پیشانی
39
اعانت
یاری کردن، کمک رساندن
40
صرّه
كيسه زر و سيم
41
وبال
سختي، شدت، عذاب، گناه
42
زه
چله کمان، مکان برامدن اب، جوشیدن اب از چشمه
43
ورطه
محل هلاکت، گرداب
44
طاعن
طعنه زننده، سرزنش کننده، نیزه زننده
45
گران جان
بسیار مقاومت کننده، سخت جان، پیر و سالخورده، خسیس، بخیل
46
طین
خاک، گل
47
غایی
نهایی
48
طفيل
انگل، مهمان ناخوانده
49
فروگرفتن
بازداشتن، توقیف کردن
50
حطام
خرده و ریزه، مال دنیا
51
صلت
صله، عطا دادن، جایزه
52
رعشه
لرزش، لرزه
53
قسیم
زیبا، صاحب جمال
54
مکاشفت
اشکار شدن اسرار و امور غیبی در دل عارف، کشف کردن
55
سمند
اسب زرد رنگ
56
اکابر
بزرگان، جمع اکبر
57
یازیدن
دراز کردن( درباره دست)، قصد کردن، اراده کردن
58
تمنّا
خواهش، ارزو
59
گُرده
شانه، دوش
60
رسوخ
نفوذ كردن، نفوذ، رخنه، استواري، پایداری
61
نفاق
مکر، دورویی، ریا
62
چمپاتمه
نوعی نشستن
63
کرت
قطعه زمین کشاورزی
64
معاش
زندگی، اسباب و وسایل زندگی
65
صرافت
قصد و نیت انجام کاری
66
چفت
قلاب پشت در، زنجیر در اتاق
67
خیرخیر
سریع
68
تیمار
غم و اندوه
69
کرامت
در لغت یعنی بزرگواری
| در صوفیه: امور خارق العاده ای که به سبب عنایت خدا از صوفی رخ می دهد
70
اسیب
تماس، سایش، صدمه،گزند
71
اهلیّت
شايستگي،سزاواری، داشتن لیاقت و صلاحیت
72
تغیّر
بر اشفتن، خشمگین شدن، دکرگون شدن
73
مکیدت
فریب، مکر، خدعه، مفرد مکاید
74
رقیب
نگهبان، نگاه دارنده، مواظب
75
صلات
درود، رحمت و بخشایش حق تعالی، مفرد صلوات
76
مصف
میدان جنگ، محل صف بستن، مفرد مصاف
77
خفيّه
نهان، پنهان
78
طینت
سرشت، خو، عادت
79
شرطه
باو موافق
80
نکهت
بوی خوش
81
طرّار
دزد
82
تاوان
پرداختن خسارت و زیان
83
انعام
بخشیدن، هدیه کردن
84
عمید
رئیس، بزرگوار
85
رسن
طناب