درس ۱۶ Flashcards
(75 cards)
آزرم
شرم، حیا
ارتفاع
محصول زمینهای زراعتی؛ ارتفاع ولایت: عایدات و درآمدهای مملکت
اندیشه: اندوه، ترس، اضطراب، فکر
ایمن: در امن، دلآسوده
بریان: در لغت کبابشده و پختهشده بر آتش، مجازاً ناراحت و مضطرب؛ بریان شدن: غمگین و ناراحت شدن، در سوز و گداز بودن
پرمایه: گرانمایه، پرشکوه؛ مایه: قدرت، توانایی
تازی: اسبی از نژاد عربی با گردن کشیده و پاهای باریک
تپش: اضطراب ناشی از گرمی و حرارت، گرمی و حرارت
تطاول: ستم و تعدی، به زور به چیزی دست پیدا کردن
تعصب: طرفداری یا دشمنی بیش از حد نسبت به شخص، گروه یا امری؛ به تعصب: به حمایت و جانبداری
حشم: خدمتکاران، خویشان و زیردستان فرمانروا
حلقهبهگوش: کنایه از فرمانبردار و مطیع
خستن: زخمی کردن، مجروح کردن
خود: کلاهخود
خیرهسر: گستاخ و بیشرم، لجوج
دستور: وزیر، مشاور
زوال: نابودی، از بین رفتن
سبو: کوزه، ظرف معمولاً دستهدار از سفال یا جنس دیگر برای حمل یا نگهداشتن مایعات
سپردن: طی کردن، پیمودن
سمن: نوعی درخت گل، یاسمن
شبیخون: حمله ناگهانی دشمن در شب
طرح افکندن: کنایه از بنا نهادن؛ طرح ظلم افکندن: سبب پیدایش و گسترش ظلم شدن، بنیان ظلم نهادن
عجم: سرزمینی که ساکنان آن غیرعرب، بهویژه ایرانی باشند؛ ایران؛ ملوک عجم: پادشاهان ایران
عفاف: رعایت اصول اخلاقی، پرهیزکاری، پارسایی