معجم ۶ عربی ۱ Flashcards
(55 cards)
1
Q
إبل
A
شتر
2
Q
إختارَ
A
برگزيد
اختارً، يَخْتار(
3
Q
estaqbala
A
به پیشواز رفت
اشتقتيل، يتقبل
4
Q
اِسْتَقَرَ
A
استقرار یافت
اشتق، يشتقژ
5
Q
أشعل
A
شعله ور کرد
(أشعل، يشعل(
6
Q
أصلَح
A
اصلاح کرد، آشتی داد، سروسامان داد
)أصلَح، يُصلح(
7
Q
أطاع
A
اطاعت کرد
)أطاعَ، يطيع(
8
Q
أعطى
A
عطا کرد
)أعطى، يغطي(
9
Q
اغتنم
A
غنیمت شمرد (اغتنم، يتيم)
10
Q
إغلاق
A
بستن
11
Q
بناء
A
ساختن
12
Q
تخلص
A
رها شد، خلاص شد
)تخلص، يتخلَّض(
13
Q
بین الحین و الآخر
A
هر از گاهی
14
Q
جُبْنَة
A
پنير
15
Q
جیش
A
ارتش
16
Q
حدید
A
آهن
17
Q
حكم
A
حکومت کرد
)حكم، يحكم(
18
Q
خاطب
A
مخاطب قرار داد
19
Q
khadd
A
صورت، گونه
20
Q
خَرَّبَ
A
ویران کرد
)خرب، يخرب(
21
Q
خير
A
اختیار داد
)خير، يخير
22
Q
دبر
A
تدبیر کرد، سامان داد
)دبر، يدبر(
23
Q
دوام
A
ساعت کار
24
Q
ذاب
A
ذوب شد
)ذاب، يذوبُ(
25
ذباب
مگس
26
رَحّب
خوش آمد گفت
| )رخب، يرحب(
27
رَفَضَ
رد کرد )رفض،يَزفَضَ(
28
زَبُدَة
کره
29
عَرَفَ
شناساند
| )عرف، يعرف(
30
يعرف
زشت، ناپسند
31
مرح
خرامان
32
محارَبّة
جنگیدن
33
مُختال
خودپسند و مغرور
34
كان قد أعطاه
به او داده بود
35
كان يُرحّبون
خوشامد می گفتند
36
كان يحکم
حکومت می کرد
37
مستنقع
مرداب
38
مضیق
تنگه
39
محاربة
جنگیدن
40
نحاس
مس
41
نَهبَ
غارت کرد
| )نهب، ينهب(
42
وصول
رسیدن
43
هَدّی
هدایت کرد
| )هدی، يهدي(
44
يجزي
پاداش میدهد
| )جزى، يجزي(
45
يُسَمّی
نامیده می شود
| )فعل مجهول از »سمّي، يسمي«(
46
اِختار =
إِنتخب )برگزید(
47
أطاع =
اِتْبَعَ ) پیروی کرد(
48
آتی =
أغطی )عطا کرد(
49
أضلح =
دَبَر )اصلاح کرد، سروسامان داد
50
أَقَذَ =
خَلَصَ )نجات داد(
51
سیما =
وَجه )چهره
52
گَریه =
قَبیح )زشت(
53
هَدّى =
دَلّ )راهنمایی کرد(
54
خَلْفَ =
وَراء )پشت(
55
تخو =
إتجاه )سمت(