واژگان درس ۱و۲ Flashcards
(232 cards)
1
Q
أَحْضَرَ
A
آورد،حاضر کرد
2
Q
الأَصْنام
A
بت ها
3
Q
أَقِمْ وَجْهَکَ
A
روی بیاور
4
Q
بَدؤوا یَتَهامَسونَ
A
شروع به پچ پچ کردند
5
Q
التَّجَنُّب
A
دوری کردن
6
Q
حَرَّقَ
A
سوزاند
7
Q
اَلْحنیف
A
یکتاپرست
8
Q
السُّدیٰ
A
پوچ و بیهوده
9
Q
السّیرَة
A
روش و کردار،سرگذشت
10
Q
اَلشَّعائِر
A
مراسم
11
Q
اَلصِّراع
A
کشمکش
12
Q
عَلَّقَ
A
آویخت
13
Q
اَلْفَأْس
A
تبر
14
Q
أَدْرَکَ
A
دانست،فهمید،درک کرد
15
Q
اَلْقَرابین
A
قربانی ها
16
Q
اَلْکَتِف،اَلْکِِتْف
A
شانه
17
Q
کَسَّرَ
A
شکست،شکاند
18
Q
اَلنُّقوش
A
کنده کاری ها،نگاره ها
19
Q
اَلقُرآن
A
خواندن
20
Q
عَقَلَ
A
خردورزی کرد
21
Q
اَلْبَعْث
A
رستاخیز
22
Q
اَلبُنیان المَرصوص
A
ساختمان استوار
23
Q
ما یَلی
A
آنچه می اید
24
Q
لا تُحَمِّلنا
A
بر ما تحمیل نکن
25
قیلَ
گفته شد
26
قالَ
گفت
27
اَلدّار
خانه
28
الطّینة،الطّین
گِِل
29
سِویٰ
جز،به جز
30
اَلْعَظْم
استخوان
31
اَلْعَصَب
پی
32
اَلْمَفْسَدَة
مایهٔ تباهی
33
خُذوا
بگیرید
34
کونوا
باشید
35
مَلَأَ
پر کرد
36
اَلْأُنشودة
سُرود
37
اَلْمُجیب
برآورنده
38
اَلْانْشِراح
شادمانی
39
اَلْفَم
دهان
40
اَلْبَسَمات
لبخند ها
41
أَنِرْ
روشن کن
42
أَعِنّی
مرا یاری کن
43
اَلْحَظّ
بخت،بهره،شانس
44
اِحْمِنی
از من نگهداری کن
45
اَلسَّلام
آشتی،صلح
46
تَمَنَّی
آرزو داشت
47
جَعَلَ
قرار داد
48
اَلْمَکسور
شکسته
49
تَبِعَ
تعقیب کرد
50
اَلفَریسَة
شکار
51
تَأَکَّدَ
مطمئن شد
52
اَلْخِداع
فریب
53
اَلْخِداع
فریب
54
اَلتَّدَیُّن
دینداری
55
اَلْحَضارات
تمدن ها
56
اَلکِتابات
نوشته ها
57
اَلرُّسوم
نقاشی ها
58
اَلتَّماثیل
تندیس ها،مجسمه ها
59
اَلاِهْتِمام
توجه
60
اَلآلِهَة
خدایان،معبودان
61
التَّقْدیم
پیش کش کردن،فرستادن
62
اَلکَسْب
به دست آوردن
63
اِزْدادَ
افزایش یافت،زیاد شد
64
اَلمَرّ
گذشتن،عبور
65
اَلْعُصور
زمان ها،دوران ها
66
بَیَّنَ
آشکار کرد
67
اَلْفِضَّة
نقره
68
اَلذَّهَب
طلا
69
اَللَّحْم
گوشت
70
اَلْأَشَدّ
سخت تر
71
أَطْعَمَ
غذا داد،خوراک داد
72
اَلنُّقّاد
نقد کنندگان
73
قَطَعَ
برید
74
اِنقَطَعَ
بریده شد
75
اَلصَّدْر
سینه
76
اَلْشُّرور
بدی ها
77
اَلْمُفْتَرِس
درنده
78
العُشّ
لانه
79
یَتَظاهَرُ
وانمود می کند
80
عَلِمَ
دانست
81
عَلَّمَ
یاد داد
82
جَلَسَ
نشست
83
أَجْلَسَ
نشانید
84
أَمْ
یا
85
التُّراب
خاک
86
الْمُزارع
کشاورز
87
اَلإِرضاء
راضی کردن،خشنود ساختن
88
اَلْغایَة
هدف
89
بَغْتَةً
ناگهان
90
إِنَّما
فقط،تنها
91
أَرْسَلَ
فرستاد
92
حَسِبَ
گمان کرد،پنداشت
93
غَفَرَ
امرزید
94
اِسْتَغْفَرَ
امرزش خواست
95
اَلفِطْریّ
ذاتی،درونی،طبیعی
96
اَلْخُرافات
سخنان یاوه،سخن های بیهوده و پوچ،حرف های ناحق و باطل
97
کانَ لـِ
داشت
98
دَلّ
راهنمایی کرد
99
اَلدَّلیل
راهنما
100
أَضاعَ
تباه کرد
101
اَلفَضْل
بخشش
102
حاوَلَ
تلاش کرد
103
الفِراخ
جوجه ها
104
الطّائِر
پرنده
105
الوَجْه
صورت،چهره
106
الیَد
دست
107
الآلَة
وسیله
108
الأَثَر
اثر
109
السُّیّاح
گردشگران
110
أَنْقَذَ
نجات داد
111
اَلْاِسْتِهْزاء
مسخره کردن
112
الشَّعْب
ملت
113
السِّنّ
دندان
114
الجِذْع
تنه
115
الغَضَب
خشم
116
النُّحاس
مس
117
المَطار
فرودگاه
118
لَیْتَ(یا لَیْتَ)
ای کاش
119
إِنَّ
قطعا،همانا،به درستی که،بی گمان
120
أَنَّ
که
121
لِأَنَّ
زیرا،برای اینکه
122
کَأَنَّ
گویی،مانند
123
لکِنَّ
ولی،اما
124
لَعَلَّ
شاید،امید است
125
قَذَفَ
انداخت،پرتاب کرد
126
قاتَل
جنگید،مبارزه کرد
127
القاعَة
سالن
128
الجائِع
گرسنه
129
سَبَّ
دشنام داد
130
الضَّیْف
مهمان
131
آلَمَ
به درد اورد
132
رِجْلی تُؤلِمُنی
پایم درد می کند
133
اِشْتاقَ
مشتاق شد
134
أُمّاه
ای مادرم
135
بُنَیَّ
پسرکم
136
بُنَیَّتی
دخترکم
137
تَعَبَّدَ
عبادت کرد
138
اَلتِّلفاز
تلویزیون
139
اَلْخیام
چادر ها
140
اَلرِّجْل
پا
141
رَمْیُ الجَمَراتِ
پرتاب ریگ ها
142
زارَ ـُ
دیدار کرد
143
زُرتُ
دیدار کردم
144
اَلسَّعْی
دویدن،تلاش
145
اَلْقِمَّة
قلّه
146
لَجَأَ إلی ـَ
به…پناه برد
147
مَرَّ ـُ
گذر کرد
148
اَلْمَشْهَد
صحنه
149
الرّاکِع
رکوع کننده
150
قامَ
برخاست
151
جَوْلَة عِلْمیّة
گردش علمی
152
لا تَهِنوا
سست نشوید
153
یُؤتونَ
می دهند
154
اَلْمُعَطَّل
خراب شده
155
اَلْجَرّارَة
تراکتور
156
اَلْمَوقِف
ایستگاه
157
مَوقِف تصلیح السَّیّاراتِ
تعمیرگاه خودرو
158
سَمَکة السَّهْم
ماهی تیرانداز
159
أَطْلَقَ
رها کرد
160
اَلمُتَتالی
پی در پی
161
بَلَعَ
بلعید
162
اَلْهُواة
علاقه مندان
163
عَفا
عفو کرد
164
أَذْنَبَ
گناه کرد
165
اَلسَّهْم
تیر
166
اَلْأُسْرَة
خانواده
167
اَلمَطار
فرودگاه
168
اَلدُّموع
اشک ها
169
تَتَساقَطُ
فرو می ریزد
170
لِمَ
برای چه،چرا
171
أَقامَ
برپاداشت
172
ذِکْرَیات
خاطرات
173
أیضاً
همچنین
174
بِالتَّأکید
البتّه
175
تَذَکَّرَ
به یاد اورد
176
اَلْأَقْرِباء
نزدیکان،خویشاوندان
177
النَّشیط
فعّال
178
اَلمُبْتَسِم
خندان
179
اَلمُتَفَرّجون
تماشاچیان
180
اَلأَعْلَون
برترین ها،برگزیده ها
181
الصَّبّار
بسیار شکیبا
182
اَلمُصَلِّح
تعمیرکار
183
صَلَّحَ
تعمیر کرد
184
لِکَی یُصَلِّحَ
تا تعمیر کند
185
جَرَّ ـُ
کشید
186
اِتَّصَلَ
تماس گرفت
187
زَهَقَ
نابود شد،از بین رفت
188
اِسْتَعانَ
یاری جست
189
اَلذّائِقَة
چشنده
190
اَلْجِهاز
دستگاه
191
تَکاتَبَ
نامه نگاری کرد
192
اَلسُّکَّریَّة
قندی
193
اِمْتَنَعَ
خودداری کرد
194
عامَلَ
رفتار کرد
195
ذَکَرَ ـُ
یاد کرد
196
اَلأَغْرَب
عجیب ترین،شگفت ترین
197
أَدّیٰ
انجام داد
198
الغالِب
چیره
199
المُعْجَب
شیفته
200
الطّائِرة
هواپیما
201
رَجَعَ ـِ
برگشت
202
یا لَیْتَنی
ای کاش من
203
أَتَمَنّی
آرزو می کنم
204
جَرَّ
کشید
205
الدَّم
خون
206
حَیَّة
زنده
207
عاشَ
زندگی کرد
208
سَکَنَ
سکونت داشت،زندگی کرد
209
المَصائِب
بلا ها،مصیبت ها،گرفتاری ها
210
اِتّجاه
سمتِ،جهت،به طرف
211
مُحافَظَة
استان
212
صَعْبَة
دشوار،سخت
213
الفَرائِس
شکار ها
214
الحافِلَة
اتوبوس
215
الحَمامَة
کبوتر
216
المائِدة
سفره
217
أَمْسِ
دیروز
218
غَداً
فردا
219
الیَوم
امروز
220
أَحِبّاء
دوستان
221
الغُراب
کلاغ
222
العُصْفور
گنجشک
223
العُمّال
کارگران
224
المُرْتَفِع
بلند
225
مَرضیَّة
خشنود
226
رِجال
مردان
227
قُریٰ
روستاها
228
تُخْرِجُ
بیرون می اورد
229
أَصْدِقاء
دوستان
230
المِلَفّ
پرونده
231
زَوال
نابودی
232
أَرْبِعاء
چهارشنبه