پسااستعمار و پایان نامم Flashcards
(17 cards)
نظریه پسااستعماری چیست؟
مطالعه پسااستعماری در گستره مطالعات فرهنگی و میان رشته ایست (استوارت هال در مطالعات فرهنگی مطرح است)
منقدان پسااستعمارگر موقعیت فرهنگی مردم یا ملتی را بررسی میکنند که تحت سلطه استعماری بودن و به روند استعماری شدن - استعمار زدایی و تاثیر آن بر هنر می پردازند
نظریه پسااستعماری (Postcolonial Theory) به بررسی تاثیرات استعمار بر فرهنگ، هویت،
زبان، هنر و تفکر جوامع مستعمره میپردازه، و نشون میده چطور ساختارهای قدرت استعماری
هنوز هم در جهان معاصر حضور دارن، حتی بعد از پایان رسمی استعمار.
مبدا تکوین نظریه پسااستعماری را چه کسی می دانند؟
برخی مفسران
دو کتاب پوست سیاه، صورتک های سفید و نفرین شدگان زمین از فانون را می دانند
فانون از رویکرد روان کاوانه در تکوین و تکامل این نظریه سود جسته
پرسش های پسااستعماری چیست
اگر به جای دیدگاه و ارزش مرکز نشینان، صدای استعمارشدگان به گوش می رسید ، چه داستان هایی می شنیدیم؟
منقدان در حاشیه می استند و از منظر اقلیت ها و استعمارشدگان با مرکز نشینان سخن می گویند.
ادوارد سعید فلسطینی با چه کتابی چه نظریه ای را مطرح می کند
کتاب شرق شناسی ، او از ایده های فوکو درباره گفتمان و قدرت بهره برده است، او معتقد بوده که چیزی بنام شرق وجود نداشته و اختراع غربیان است برای تحت استیلا درآوردن این مناطق. که در واقع تصور برتری غرب را به همراه دارد.
هومی بابا در چه کتابی به چه پرداخته است؟
او در کتاب موقعیت فرهنگ، به بحث تقلید و تلفیق پرداخته است.
در تقلید یا وانمایی استعمارگران؛ استعمار شده را مجبور به تقلید از خود می کند در رسوم، زبان؛ مذهب و غیره
در تلفیق، زمانی است که فرهنگ ها با یکدیگر بخصوص در موقعیت استعماری با هم ارتباط برقرار می کندد.
او همچنین به تقابل های دوگانه مثل سیاه- سفید - جهان اول جهان سوم و غیره هم پرداخته
پسااستعماری و هنر چگونه با هم تلاقی پیدا میکنند
چگونه هنرمندان جوامع پسااستعماری، بازنمایی خود را پس میگیرند؟
هنرمندانی که در فضای بینفرهنگی زندگی میکنن، معمولاً کارهایی خلق میکنن که حاوی نشانههایی از گسست، ترکیب فرهنگی و نقد قدرت هست.
مقاومت و روایتهای جایگزین: هنر پسااستعماری نوعی مقاومت علیه روایت رسمی قدرتهای استعماریه.
آرت رزیدنسی و هنرمند
سفر هنرمندانه میتونه استعارهای از استعمار نو باشه، مخصوصاً وقتی هنرمند غربی وارد جوامع دیگر میشه و الهام میگیره بدون درک عمیق فرهنگی.
آرترزیدنسیها میتونن فضاهای بینفرهنگی باشن، اما اگر بدون آگاهی از ساختار قدرت طراحی بشن، ممکنه ناآگاهانه نگاه استعماری رو بازتولید کنن.
هنرمند مسافر در تعامل با فرهنگ میزبان چطور با مسئلهی هویت، دیگری، و قدرت مواجه میشه.
پایاننامه کارشناسیارشد شما درباره چه موضوعی بود و از چه رویکرد نظری استفاده کردید؟
«موضوع پایاننامه من بررسی پدیده آرترزیدنسی با نگاهی انتقادی بود، بهویژه در مورد اینکه چطور این فضاها میتونن در ظاهر با هدف تبادل فرهنگی شکل بگیرن، اما در عمل در مسیر اهداف نظام جهانی یا استعمار فرهنگی عمل کنن.
من با تکیه بر نظریههای پسااستعماری، مخصوصاً آرای ادوارد سعید و فرانتس فانون، آرترزیدنسیها رو نه فقط بهعنوان فرصتهای هنری بلکه بهعنوان ابزارهای بالقوه انتقال گفتمان سلطه فرهنگی بررسی کردم.
در پژوهش از روش کیفی استفاده کردم، و از طریق تحلیل آثار و مصاحبه با سه هنرمند ایرانی که تجربه حضور در آرترزیدنسی رو داشتن، به این نتیجه رسیدم که این پدیده میتونه بخشی از پروژه استحاله فرهنگی باشه.
البته به مزایای آرترزیدنسی هم پرداختم؛ مثل تبادل تجربه، آشنایی بینفرهنگی و ارتقای فنی. ولی تمرکز اصلی من روی این بود که چطور این فضاها گاهی ناخواسته در خدمت گسترش فرهنگ سلطه قرار میگیرن، و این نگاهیست که در چارچوب نظریه پسااستعماری معنا پیدا میکنه.»
چه پیوندی بین پایاننامه ارشد شما و موضوع پیشنهادی دکتریاتون وجود داره؟
«پایاننامه کارشناسیارشد من با محوریت تحلیل پدیده آرترزیدنسی از منظر نظریه پسااستعماری انجام شد. من در اون پژوهش تلاش کردم نشون بدم که آرترزیدنسیها، اگرچه در ظاهر فضاهایی برای تبادل فرهنگی هستن، اما میتونن در چارچوب نظام جهانی مدرن و پروژههای فرهنگی سلطهگرانه عمل کنن. با استفاده از دیدگاههای ادوارد سعید، فرانتس فانون، و هومی بابا، این فضاها رو بهعنوان بخشی از جریان استعمار فرهنگی تحلیل کردم.
این تجربه باعث شد مسئلهی «سفر» برام نه فقط بهعنوان جابهجایی فیزیکی، بلکه بهعنوان فرآیندی هویتی، فرهنگی و حتی سیاسی مطرح بشه. حالا در مرحله دکتری، میخوام این نگاه رو گسترش بدم و سفر رو در نسبتش با خلق هنری، هویت، و تجربهی بینافرهنگی بررسی کنم. بهویژه سفرهایی مثل آرترزیدنسی، مهاجرت یا حتی جهانگردی، که در اونها مرز بین خود و دیگری، مرکز و حاشیه، یا شرق و غرب دائماً بازتعریف میشه.
بنابراین پایاننامه ارشد من نهتنها پشتوانه نظری و روشی برای موضوع دکتری محسوب میشه، بلکه نقطه شروع دغدغهام درباره نقش سفر در شکلگیری نگاه هنرمند به جهان، و بازنمایی آن در اثر هنری بوده.»
بخش میدانی پژوهش
«در بخش میدانی پایاننامه، با سه هنرمند معاصر ایرانی که تجربه حضور در آرترزیدنسی رو داشتن مصاحبه کردم: مهرداد پورنظرعلی، مهدی فرهادیان و محمود مکتبی.
انتخاب این هنرمندان بهدلیل تفاوت نگاه، زمینه کاری و تجربه زیستهی متفاوتشون در این برنامهها بود؛ این تنوع به من کمک کرد تا بتونم تأثیر آرترزیدنسی رو نه بهصورت کلی، بلکه در بستر شخصی، اجتماعی و هنری هر فرد بررسی کنم.
مثلاً در گفتوگو با مهرداد پورنظرعلی، بحثهایی مثل چالش زبان، نقش نهادهای فرهنگی میزبان و تأثیر آنها بر تولید هنری مطرح شد.
مهدی فرهادیان نگاه تیزبینانهتری به فضاهای شهری و حافظه تاریخی در بستر رزیدنسی داشت، و محمود مکتبی بیشتر از زاویه تعامل فرهنگی و تجربه زیسته هنرمند در یک بافت ناآشنا صحبت کرد.
تحلیل آثار هر سه نفر نشون داد که این تجربیات، هم امکان رشد فردی و هنری دارن، و هم میتونن زمینهساز بازتولید نگاه شرقشناسانه یا پروژههای نرم سلطه باشن؛ که همون خط پژوهشی نظری من رو پشتیبانی میکرد.»
جمعبندی و تحلیل تطبیقی دو مطالعه موردی
۱. تأثیر مکان و بستر فرهنگی روی هنرمند
۲. شوک فرهنگی و بازتاب آن در آثار
۳. نقش تعاملات بینفرهنگی
۴. ساختار رزیدنسیها و تفاوت آنها
پیشنهاد برای پروپوزال دکتری من
میتونی از این تحلیل تطبیقی برای تأکید بر اثر سفر هنری بر «تحول زبان تصویری» استفاده کنی.
همچنین، مفهوم «امپریالیسم فرهنگی» در برخورد با مراکز هنری غربی بهخوبی در هر دو روایت مشهود هست؛ مثلاً فرهادیان مجبور شد زبان هنریاش را متناسب با مخاطب جدید بازنویسی کند.
نگاه پرشور و درعینحال انتقادی به تجربه رزیدنسی، اهمیت زیستن در فضای بینافرهنگی رو نشون میده—نه فقط بهعنوان سفری فیزیکی، بلکه تجربهای ذهنی و فرهنگی.
The focus of my master’s thesis revolves around the concept of art residencies and their relation to cultural colonialism. Through interviews with three prominent Iranian artists—Mehrdad Pournazeralie, Mehdi Farhadian, and Mahmoud Maktabi—who have participated in various art residencies, I explored how their experiences and works reflect the complexities of cultural exchange and the impact of art residencies on their artistic development. By analyzing their works, I examined how these residencies contribute to the broader dialogue surrounding cultural identities, artistic freedom, and the global art world.
This thesis serves as an introduction to my doctoral research, which aims to explore the relationship between travel and art. Specifically, I plan to investigate how the intersection of these two elements influences both the artist’s personal journey and the cultural context in which they create. The insights gathered from my master’s thesis will provide a foundation for deeper inquiries into the ways in which art residencies act as bridges between cultures and how they reflect broader issues of power, exchange, and influence in the global art scene.
تحلیل تطبیقی برای تأکید بر اثر سفر هنری بر «تحول زبان تصویری» استفاده کنی.
تأثیر فرهنگهای مختلف:
سفر به کشورهای دیگر و برخورد با فرهنگها، تاریخها، و جغرافیاهای جدید میتواند تأثیر زیادی بر زبان تصویری هنرمند داشته باشد. مثلاً یک هنرمند که به کشوری با رنگهای خاص یا سنتهای هنری متفاوت سفر کرده، ممکن است از آن عناصر در آثارش استفاده کند.
تجربههای اجتماعی و سیاسی:
سفر هنری همچنین ممکن است هنرمند را با چالشها و مشکلات اجتماعی یا سیاسی مواجه کند. این تجربهها میتوانند تغییرات اساسی در شیوه بیان تصویری هنرمند به وجود آورند، زیرا هنرمند از این تجربیات برای نقد و بررسی شرایط اجتماعی خود بهره میبرد.
فرمها و تکنیکهای جدید:
در طول سفرهای هنری، هنرمندان ممکن است با تکنیکهای جدید آشنا شوند یا فرمهای هنری مختلف را کشف کنند که پیش از آن در کارهایشان استفاده نکرده بودند. این میتواند به یک تحول چشمگیر در زبان تصویری آنها منجر شود.
تعامل با هنرمندان محلی و جهانی:
یکی دیگر از جنبههای تأثیرگذار سفرهای هنری، تعامل با هنرمندان دیگر است. همکاریها یا آشنایی با هنرمندان از مناطق مختلف میتواند باعث شکلگیری تکنیکها و ایدههای جدید در آثار هنری هنرمند شود.
اگر در مصاحبه دکتری از شما پرسیدند که چرا این موضوع را انتخاب کردهاید، میتوانید به این صورت توضیح دهید:
مطالعات منطقه ای هنر، مطالعه تطبیقی هنر مدرن و معاصر کشورهای همسایه ایران
“موضوع انتخابی من در دکتری، «مطالعات منطقهای هنر، مطالعه تطبیقی هنر مدرن و معاصر کشورهای همسایه ایران» بهطور طبیعی ادامه و گسترش تحقیقاتی است که در پایاننامه ارشد خود در حوزه آرترزیدنسی و استعمار فرهنگی انجام دادم. در آن پژوهش، به بررسی تجربیات هنرمندان ایرانی و تأثیر آرترزیدنسیها بر هنر آنها پرداختم. از آنجا که آرترزیدنسیها و تبادل هنری میتوانند نقش مهمی در تحولات هنر معاصر ایفا کنند، تصمیم گرفتم این مسیر را گسترش دهم و به تأثیر سفر هنرمندان از ایران و به ایران، به ویژه در کشورهای همسایه پرداخته و تفاوتها و شباهتهای هنر این کشورها را از دیدگاه تحولات تاریخی، سیاسی، و فرهنگی مورد بررسی قرار دهم.
از آنجا که ایران بهطور خاص و کشورهای همسایه آن بهطور کلی در معرض تحولات فرهنگی و سیاسی گستردهای بودهاند، میخواهم بررسی کنم که چگونه این عوامل بر زبان تصویری هنر در این کشورها تأثیر گذاشته است. همچنین، با توجه به موقعیت جغرافیایی و تاریخچهای که این کشورها با ایران دارند، این مقایسه میتواند به ما کمک کند که هنر معاصر این کشورها را در چارچوبی مقایسهای تحلیل کرده و ببینیم که آیا روندهای مشابه یا متفاوتی در این کشورها بهویژه در زمینه استعمار فرهنگی، توسعه آرترزیدنسیها و تبادلهای هنری وجود دارد یا نه.”
در این پاسخ، شما به روشنی نشان میدهید که انتخاب این موضوع با توجه به تحقیقات قبلی شما و پیوستگی منطقی آنها با یکدیگر است. همچنین، این موضوع بهطور مستقیم به یک سوال کلیدی در دنیای هنر معاصر مربوط میشود و شما نشان میدهید که چرا مطالعه آن برای پیشبرد علم و آگاهی در این حوزه ضروری است.
برای موضوع «دانشهای بومی و بافتههای سنتی یزد»، میتونی به این شکل توجیه کنی که:
ارتباط با رشته گردشگری:
در رشته گردشگری، شناخت و تبیین میراث فرهنگی بومی و سنتی یکی از ارکان اساسی جذب گردشگر و حفظ هویت فرهنگی جوامع است. انتخاب این موضوع به شما این امکان را میدهد که به بررسی یکی از مهمترین جنبههای فرهنگی ایران، یعنی بافتههای سنتی یزد، بپردازید. این بافتهها نه تنها از لحاظ هنری ارزشمند هستند، بلکه بهعنوان یک جاذبه گردشگری مهم نیز شناخته میشوند که به حفظ و ترویج فرهنگ بومی و محلی کمک میکند.
تأثیرات فرهنگی و اجتماعی:
با بررسی این موضوع، شما میتوانید به چگونگی انتقال دانشهای بومی و تأثیر آنها بر روند تولید و طراحی آثار هنری در حوزه بافت اشاره کنید. این پژوهش میتواند نشان دهد که چگونه تکنیکهای بافت سنتی در یزد در روند توسعه گردشگری فرهنگی تأثیرگذار هستند و به جذابیت و محبوبیت مقصدهای گردشگری فرهنگی این استان افزوده میشود.
حفظ و ترویج میراث فرهنگی:
این موضوع همچنین میتواند به شما این امکان را بدهد که بر ضرورت حفظ و ترویج میراث فرهنگی و صنایع دستی بهعنوان ابزاری برای جذب گردشگران و حفظ هویت فرهنگی تأکید کنید. این موضوع میتواند بهطور خاص در ارزیابی ظرفیتهای گردشگری مناطق با تاریخ غنی مثل یزد مفید باشد.
با این توجیهات میتونی نشان بدی که چرا این موضوع به رشته لیسانس گردشگری شما نزدیک است و درعینحال، به حوزه هنر و فرهنگ هم ارتباط مستقیم دارد.
برای موضوع «پژوهش در شناخت نخستین موزه ایران در دوره قاجار با رویکرد تحلیلی»، میتونی این توجیهات رو مطرح کنی:
ارتباط با رشته گردشگری:
یکی از اصول مهم در گردشگری فرهنگی، شناخت و معرفی تاریخ و تکامل موزهها است. موزهها بهعنوان جاذبههای فرهنگی و تاریخی در جذب گردشگران نقش عمدهای دارند. انتخاب این موضوع به شما کمک میکند تا روند تکامل موزهها در ایران، بهویژه نخستین موزهها در دوره قاجار، را بررسی کنید و ارتباط این روند با توسعه گردشگری فرهنگی در ایران را تحلیل کنید. همچنین، میتوانید تأثیر موزهها بر جذب گردشگران فرهنگی و آشنایی آنان با تاریخ و فرهنگ ایران را در این پژوهش مورد بررسی قرار دهید.
تحلیل تطبیقی با موزههای دیگر کشورها:
این پژوهش بهعنوان یک تحلیل تطبیقی میتواند به شما کمک کند تا تفاوتها و شباهتهای موزههای ایران با موزههای کشورهای همسایه و حتی موزههای غربی را بررسی کنید. این تحلیل میتواند به درک بهتری از تأثیرات موزهها بر توریسم و گردشگری فرهنگی در منطقه کمک کند و شما را قادر سازد تا نقاط قوت و ضعف موزههای ایران را شناسایی کنید.
نقش موزهها در بازسازی هویت فرهنگی:
این پژوهش به شما این فرصت را میدهد که نقش موزهها را در بازسازی و حفظ هویت فرهنگی ایران و شناساندن فرهنگ و تمدن ایرانی به جهانیان بررسی کنید. بهویژه نخستین موزهها میتوانند بهعنوان یک نقطه آغازین برای بررسی چگونگی برخورد ایرانیان با مفاهیم مدرن فرهنگی و آموزشی در دوره قاجار در نظر گرفته شوند.
ارتباط با تاریخ هنر و فرهنگ:
این موضوع همچنین میتواند به تاریخ هنر ایران و نحوه تعامل هنر با موزهها در دوران قاجار مرتبط باشد. این پژوهش کمک میکند تا درک بهتری از تأثیر موزهها بر توسعه هنرهای تجسمی و سایر رشتههای هنری در ایران داشته باشیم و بهویژه چگونگی تأثیر گذاری نخستین موزهها بر شکلگیری فضای هنری ایران در دوران قاجار را بررسی کنیم.
با این توجیهات میتونی نشان بدی که چرا این موضوع با رشته گردشگری شما ارتباط دارد و چگونه میتواند به درک بهتر از گردشگری فرهنگی و نقش موزهها در معرفی فرهنگ و تاریخ ایران کمک کند.