1. The Garden Party Flashcards

(15 cards)

1
Q

As though

A

مثل اینکه، همچنان‌که، که، گویی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

Dawn

A

فجر، سپیده دم، طلوع، آغاز، آغاز شدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

Determine دی تِر مین

A

تصمیم گرفتن، مصمم شدن
حکم دادن، تعیین کردن
- We must determine the cause of this disease.
- ما باید علت این بیماری را معلوم کنیم
تصمیم گرفتن، مصمم شدن
- When he really determines to do something, he does it.
- وقتی واقعاً اراده به انجام کاری بکند، آن را انجام می‌دهد.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

Frown

A

اخم کردن، روی در هم کشیدن، چین به ابرو انداختن، سگرمه‌های خود را در هم کشیدن
- When she saw us, she frowned.
- وقتی ما را دید، اخم کرد.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

Pale

A

کم‌رنگ، رنگ‌پریده، رنگ‌رفته، بی‌نور
رنگ پریده شدن، رنگ رفتن
- a pale face
- چهره‌ی رنگ‌پریده
- She was pale with rage.
- از شدت خشم رنگ خود را باخته بود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

Cluster

A

خوشه، دسته، گروه، سنبله، دسته کردن، جمع کردن، خوشه کردن
- a cluster of cottages near the lake
- چندین کلبه در نزدیکی دریاچه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

Crust

A

پوسته

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

Surf سِرف

A

موج غلتان
موج سواری
گشت و گذار و پرسه زنی اینترنتی
- She likes to surf social media platforms.
- او دوست دارد در شبکه‌های اجتماعی پرسه بزند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

Wreck

A

خرابی، لاشه کشتی و هواپیما و غیره، خراب کردن، خسارت وارد آوردن، خرد و متلاشی شدن
- The wrecks of the ship were scattered all over the shore.
- تکه‌پاره‌های کشتی در سرتاسر ساحل پراکنده شده بود.
Rain wrecked our plans.
- باران نقشه‌های ما را خراب کرد.
- Smoking and drinking wrecked his health.
- سیگار کشیدن و می‌خواری سلامتی او را از بین برد.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

Lean

A

تکیه کردن، تکیه زدن، پشت دادن، کج شدن، خم شدن، متکی شدن
- a leaning wall
- دیوار کج
- Don’t lean out of the window!
- از پنجره به بیرون خم نشو!
- For a while, he leaned toward socialism.
- چند صباحی به سوسیالیسم گرایش داشت.
- a man of unnatural leanings
- مردی با تمایلات غیرطبیعی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

Wedge

A

solid piece, often triangular
گوه (goveh)، با گوه شکافتن
برش گوه شکل مثل برش کیک
- to drive a wedge into a log with a hammer
- با چکش گوه را به درون کنده راندن
- a wedge of watermelon
- یک قاچ هندوانه
- He seeks to wedge us apart and destroy us one by one.
- او سعی می‌کند میان ما جدایی بیندازد و یک‌به‌یک نابودمان کند.
- He was wedged between the car and the tree.
- او میان اتومبیل و دیوار گیر افتاده بود.
- the carpenter wedges up the legs of the bench
- نجار پایه‌های نیمکت را با گوه محکم می‌کند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

Inferior

A

Infer: حدس زدن، نتیجه گیری کردن
چطوری حدس زدی که آدم لو لولیه؟
این فرِ چون، این فرفریا همه لو لولن، مِن ذُنّام
پست، نامرغوب، پایین رتبه، فرعی، درجه دوم
- inferior rock strata
- لایه‌های زیرین سنگی
- He is socially inferior.
- او از نظر اجتماعی پست است.
- to feel inferior
- احساس حقارت کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

Flank

A

پهلو، تهیگاه، طرف، (نظامی) جناح، از جناح
حمله کردن، در کنار واقع شدن
#داداچ، مچکل فلنکت با پلنک حل میشه# پهلوی دور شیکم هم یکی از معانی این کلمه است سُلی
- a horse with sunken flanks
- اسبی با تهیگاه‌های فرورفته
- on one flank of the hill
- در یک طرف تپه
- He attacked the enemy on both flanks.
- از هر دو جناح به دشمن حمله‌ور شد.
- Our forces were unexpectedly flanked by enemy tanks.
- نیروهای ما غفلت‌زده با تانک‌های دشمن محاصره شد.
- Shemiran road is flanked by sycamores.
- درختان چنار در دو طرف جاده‌ی شمیران قرار دارند.
- The prisoner was flanked by two guards.
- دو نگهبان در طرفین زندانی قرار داشتند.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

Lean

A

تکیه کردن، تکیه
زدن، پشت دادن، کج شدن، خم شدن، متکی شدن
اندک، ضعیف، کم سود، بی‌حاصل
لاغر، نزار، نحیف
Lean construction ساخت و ساز ناب

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

Comrade کام رَد، کام رِید

A

رفیق، همراه
رفیق سربازی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly