10 Flashcards
(52 cards)
1
Q
I Decided to
A
من تصمیم گرفتم
2
Q
approval
A
تائید
تصویب
3
Q
Valid
Agree with
A
معتبر
صحیح
درست
قانونی
دارای اعتبار
4
Q
Clutter
کالدِر
A
درهم و برهمی
درهم ریختگی
5
Q
Declutter
A
مرتب
6
Q
Messy
A
بی نظم
7
Q
Tidy up
A
مرتب کردن
8
Q
affecting
A
اثر کردن بر
تغییر دادن
متاثر کردن
وانمود کردن
دوست داشتن
9
Q
Researchers
A
محققان
10
Q
Organizing
اُرگِنایزینگ
A
سازماندهی
11
Q
Procrastinate
پُرُکَستینِیت
A
به تعویق انداختن
12
Q
Do something by delay
A
کاری را با تاخیر انجام دهید
13
Q
Procrastinating
A
عقب انداختن کارها
14
Q
Stacks
A
پشته
دسته
دودکش
توده
بسته
15
Q
Sticking
اِستِکینگ
A
چسبیده
16
Q
Enormous
A
عظیم
بزرگ
هنگفت
عظیم الجثه
17
Q
Huge
A
بزرگ
18
Q
Enormous job
Important job
A
کار عظیم
19
Q
Neat
A
شسته و رفته
مرتب
تمیز
پاکیزه
20
Q
Stick to it
A
بهش بچسب
21
Q
Houseguests
هاوس گَستس
A
مهمانان خانه
22
Q
Due
A
ناشی از
مقتضی
قابل پرداخت
23
Q
Not completely
A
نه کاملا
24
Q
Fixing your life
A
درست کردن زندگیت
25
Think about a lot
جای فکر کردن داره
26
Move beyond
فراتر از
27
Luckily
لاکِِلی
خوشبختانه
28
Improvise
ایمپرووایز
بداهه
29
Schedule
اِس کَجوآل
برنامه
جدول
برنامه زمانی
جدول زمانی
فهرست
30
Program
برنامه
31
I’m impressed
ایمپِِرَست
من تحت تاثیر قرار گرفته ام
32
Amazed
آمِیزد
خیره
متعجب
متحیر
سر در گم
33
How is it all working out for you
چه طوری کار کرد برای تو
34
Are you getting more done
قرار کارهای بیشتری انجام بدی
35
Behind
پشت سر
عقب
بعد از
عقب تراز
36
Since
از آنجا که
37
Due to
به واسطه
38
Porch
ایوان
39
Sprouting
اِسپِرادینگ
جوانه زدن
40
Astonishing
اِستانیشینگ
عجیب
جالبه
فوق العاده است
41
Conservatory
کِنسِروِتوری
هنرستان هنرهای زیبا
42
Try on clothes
لباس پرو کردن
43
Get rid of some clothes and books
از شر برخی لباس ها و کتاب ها خلاص شوید
44
Neaten up closet
کمد تمیز
مرتب کردن کمد
45
Make room on bookshelf
جا باز کردن در قفسه ها
46
Organize desk
اورگَنایز دَسک
سازماندهی میز
47
I spend too much
من خیلی خرج میکنم
48
Evaluating
اِوَلیواِدینگ
ارزیابی کردن
49
Analysis
تحلیل و بررسی
50
Live streams
تماشا کردن زنده
51
Communicating
کامینیوکِیدینگ
برقراری ارتباط
52