درس 12 امید دیدار افتاب وفا Flashcards
(38 cards)
چه خوش روزی بود روز جدایی
اگر با وی نباشد بی وفایی
جدایی از محبوب خوش است البته اگر محبوب بی وفا نباشد
اگر چه تلخ باشد فرقت یار
در او شیرین بود امید دیدار
اگر چه جدایی و دوری از محبوب تلخ استولی امید به دیدار دباره ی او بسیار شیرین است
اگر چه تلخ باشد فرقت یار
در او شیرین بود امید دیدار
(مفهوم)
امید به دیدار و وصال محبوب رنج فراغ را اسان و دلپزیر میکند
خوش است اندوه تنهایی کشیدن
اگر باشد امید باز دیدن
جدایی و دوری از محبوب و تنها بودن زمانی خوش ایند است که امید به دیدار دوباره ی محبوب باشد
چه باشد گر خورم صد صال تیمار
چو بینم دوست را یک روز دیدار
اگر سال های زیادی از دوری محبوبم غم بخورم این همه غم خوردن در برابر یک بار چهره ی محبوب را دیدن ناچیز است
اگر یک روز با دلبر خوری نوش
کنی تیمار صد صاله فراموش
اگر یکروز با محبوب خوش و شاد باشی غم صدساله را فراموش میکنی
نه ای دل تو کمی از باغبانی
نه مهر تو کم است از گلستانی
ای دل تو کمتر از باغبان نیستی و عشق تو کمتر از گلستان نیست
نبینی باغبان چون گل بکارد
چه مایه غم خورد تا گل برارد
وقتی باغبان بوته ی گلی را میکاردچه رنج و زحمت زیادی را متحمل میشود تا بوته ی گل پرورش یابد
به روز و شب بود بی خورد و بیخواب
گهی پیراید او را گه دهد اب
شب و روز (پیوسته)بی غذایی و بیخوابی را متحمل میشود (سختی ها را متحمل میشود)زمانی ان بوته ی گل را با کاستن گیاهان هرز زینت میدهد و زمانی ان را ابیاری میکند
گهی از بهر او خوابش رمیده
گهی از خار او دستش خلیده
گاهی به خاطر ان بوته ی گل بی خوابی میکشد و زمانی با خار ان بوته ی گل دستش زخمی میشود
به امید ان همه تیمار بیند
که تا روزی بر او گل بار بیند
به ان امید ان همه را متحمل میشود که روزی ان بوته گل دهد
نبینی ان که دارد بلبلی را
که از بانگش طرب خیزد دلی را
ایا نمیبینی انکه بلبلی دارد که با اوازش دلشاد میشود
دهد او را شب و روز اب و دانه
کند او را ز عود و ساج خانه
شب و روز (پیوسته) ان بلبل را اب و دانه میدهد و با گیاهان خوش بو و مرغوب برایش اشیانه میسازد
بدو باشد همیشه خرم و کش
بر ان امید که بانگی کند خوش
و به امید انکه بلبل اواز زیبایی برایش بخواند همیشه با او خوش و خرم است
همیشه تا براید ماه و خورشید
مرا باشد به وصال یار امید
.تا زمانی که ماه و خورشید در اسمان طلوع میکند (تا دنیا برقرار است) من به وصال محبوب امیدوارم
مرا در دل درخت مهربانی
به چه ماند؟ به سرو بوستانی
ایا میدانی در دل من درخت مهربانی و محبت مانند چیست؟مانند سروی است که در بوستانی روییده است
مرا در دل درخت مهربانی
به چه ماند؟ به سرو بوستانی
(مفهوم)
عشق من به تو (محبوب) ماندگار است
نه شاخش خشک گردد روز سرما
نه برگش زرد گردد روز گرما
نه در سرمای زمستان شاخه هایش خشک میگردد و نه به گرمای زیاد برگ هایش زرد و خشک میشود
نه شاخش خشک گردد روز سرما
نه برگش زرد گردد روز گرما
(مفهوم)
وصف عشق و محبت عاشق به معشوق
همیشه سبز و نغز و ابدار است
تو پنداری که هر روزش بهار است
همیشه سرسبز و دلکش و شاداب است مثل اینکه هر روز برای ان درخت مهربانی بهار است
ترا در دل درخت مهربانی
به چه ماند ؟ به گلزار خزانی
در دل تو درخت عشق و محبت مانند چیست ؟مانند گلزاری در فصل پاییز است
ترا در دل درخت مهربانی
به چه ماند ؟ به گلزار خزانی
(مفهوم)
دل تو از عشق و وفا و محبت خالی است
برهنه گشته و بی بار مانده
گل و برگش برفته خار مانده
که ان گلزار لخت و بدون ثمر مانده و گل و برگش از بین رفته و فقط خار بد روی ان باقی مانده است
منم چون شاخ تشنه در بهاران
تویی همچون هوای ابر و باران
من همچون شاخه ی گیاهی تشنه در فصل بهارم و تو همچون هوای ابری و بهاری هستی