18 Flashcards

(101 cards)

1
Q

افسرده

A

بی بهره از معنویت

بی ذوق و حال

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

جبین

A

پیشانی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

روایی

A

ارزش

اعتبار

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

ابهت

A

بزرگی وشکوه که سبب احترام یا ترس دیگران می شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

اعلان

A

آشکار کردن چیزی و با خبر ساختن مردم از آن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

اهتمام

A

کوشش
سعی
همت گماشتن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

اهتمام ورزیدن در کاری

A

همت گماشتن به انجام دادن آن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

بیشه

A

زمینی که در آن به طور طبیعی گیاهان خودرو و درخت روییده باشد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

تسکین

A

آرامش

آرام کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

تناور

A

دارای پیکر بزرگ و قوی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

جلی

A

ویژگی خطی که درشت و واضح باشد و از دور دیده شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

سجایا

A

ج سجیه
خو ها
خلق ها
خصلت ها

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

صحیفه

A

کتاب

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

عتاب

A

سرزنش
ملامت
تندی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

غرس

A

نشاندن و کاشتن درخت و گیاه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

کتابت

A

نوشتن
تحریر
خوشنویسی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

کفایت

A

کافی

بسنده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

متنبه شدن

A

به زشتی عمل خود پی بردن و پند گرفتن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

مخیله

A

خیال
قوه تخیل
ذهن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

معمر

A

سالخورده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

آزگار

A

زمانی دراز

ویژگی آنچه بلند و طولانی به نظر می آید

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

آسمان جل

A

کنایه از فقیر
بی چیز بی خانمان
جل : پوشش به معنای مطلق

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
Q

استشاره

A

رای زنی
مشورت
نظر خواهی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
24
Q

استیصال

A

ناچاری

درماندگی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
25
اطوار
رفتار و یا سخنی ناخوشایند و ناهنجار
26
اعلا
برتر ممتاز نفیس برگزیده از هر چیز
27
امتناع
خودداری | سرباز زدن از انجام کاری یا قبول کردن سختی
28
انضمام
ضمیمه کردن | به انضمام : به ضمیمه ، به همراه
29
بادی
آغاز
30
بحبوحه
میان | وسط
31
بدقواره
آنکه یا آنچه ظاهری زشت و نامتناسب دارد | بدترکیب
32
بذله
شوخی | لطیفه
33
برجک
سازه چرخانی که روی تانک قرار دارد و به کمک آن می توان جهت شلیک توپ را تغییر داد
34
بقولات
انواع دانه های خوراکی بعضی گیاهان مانند نخود و عدس | حبوبات
35
بلامعارض
بی رقیب
36
بلعت
فروبردم
37
پاپی شدن
در امری اصرار ورزیدن
38
پتیاره
زشت و ترسناک
39
پرت و پلا
بیهوده | بی معنی
40
ترفیع
ارتقا یافتن | رتبه گرفتن
41
تصدیق
تایید کردن درستی حرف یا عملی | گواهی دادن به صحت امری
42
تصنعی
ساختگی
43
تک و پوز
دک و پوز | به طنز ظاهر شخص به ویژه سر و صورت
44
تنبوشه
لوله سفالین یا سیمانی کوتاه که در زیر خاک یا میان دیوار می‌گذارند تا آب از آن عبور کند
45
تیربار
سلاح خودکار آتشین
46
جبهه
پیشانی
47
جیر
نوعی چرم دباغی شده با سطح نرم و پرزدار
48
چلمن
هالو بی عرضه دست و پا چلفتی
49
حضار
آنان که در جایی یا مجلسی حضور دارند | حاضران
50
حلقوم
حلق و گلو
51
خرت و پرت
وسایل و خرده ریزهای کم ارزش
52
خرخره
گلو | حلقوم
53
خورد رفتن
ساییده شدن و از بین رفتن
54
خمره
ظرفی به شکل خم و کوچکتر از آن
55
خوش مشربی
خوش مشرب بودن خوش معاشرتی خوش صحبتی
56
درزی
خیاط
57
دوری
بشقاب گرد بزرگ معمولا با لبه کوتاه
58
دیلاق
دراز و لاغر
59
سرسرا
هال
60
سکندری
حالتی که انسان بر اثر برخورد با مانع کنترل خود را از دست بدهد و ممکن است به زمین بیفتد
61
شبان
چوپان
62
شخیص
بزرگ و ارجمند
63
شرفیاب شدن
آمدن به نزد شخص محترم و عالی قدر | به حضور شخص محترمی رسیدن
64
شش دانگ
به طور کامل | تمام
65
شکوم
شگون میمنت خجستگی
66
شی عجاب
اشاره به امری شگفت
67
صله ارحام
به دیدار خویشاوندان رفتن و از آنان احوالپرسی کردن
68
عاریه
آنچه به امانت گیرند و پس از رفع نیاز آن را پس دهند
69
علامه
آنکه درباره رشته ای از معارف بشری دانش و آگاهی بسیار دارد
70
غلیان
جوشش عواطف و احساسات | شدت هیجان عاطفی
71
فغان
ناله و زاری | فریاد
72
قطعه بعد آخری
تکه ای بعد از تکه ای دیگر
73
کاهدان
انبار کاه
74
کباده
کباده چیزی را کشیدن : ادعای چیزی داشتن ، خواستار چیزی بودن | وسیله ای کمانی شکل آهنی در زورخانه
75
کتل
پشته | تپه
76
کلک
آتشدان از فلز یا سفال | کلک چیزی را کندن : خوردن یا نابود کردن چیزی
77
کنده
هیزم | تنه بریده شده درخت که شاخ و برگ آن قطع شده
78
لطیفه
گفتار نغز
79
ماسیدن
کنایه از به انجام رسیدن | به ثمر رسیدن
80
هویدا
روشن | آشکار
81
اخته
بیرون کشیده | بر کشیده
82
دستاورد
نتیجه | پیامد
83
ذی حیات
دارای حیات زنده جاندار
84
سرحد
مرز | کرانه
85
غایی
منسوب به نهایت | نهایی
86
معوج
کج
87
مضغ
جویدن
88
محظوظ
بهره ور
89
معهود
عهد شده شناخته شده معمول
90
وجنات
ج وجنه صورت چهره
91
ولیمه
طعامی که در مهمانی و عروسی دهند
92
مجلس آرا
بزم آرا
93
متکلم وحده
تنها شخصی که در جمع دز حال سخن گفتن است
94
متفرعات
شاخه ها | شعبه ها
95
ما یحتوی
آنچه درون چیزی است
96
ما یتعلق به
آنچه بدان وابسته است
97
واترقیدن
تنزل کردن | پس روی کردن
98
نا معقول
آنچه از روی عقل نیست | بر خلاف عقل
99
هم قطار
هریک از دو یا چند نفری که از نظر درجه رتبه و یا موقعیت اجتماعی در یک ردیف هستند
100
مخلفات
چیز هایی که به عنوان چاشنی و مزه کنار غذا قرار می‌گیرند
101
محظور
مانع مجازات گرفتاری و مشکل در منظور گیر کردن : گرفتاری پیدا کردن