مدنی 3 - شرایط صحت معاملات Flashcards

(273 cards)

1
Q

سه مرحله در بحث صحت عقود

A

صحت یا نفوذ
عدم نفوذ
بطلان یا فساد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

عقد صحیح چه آثاری دارد

A

یعنی عقد تمام شرایط صحت یک عقد را که در ادامه برشمرده می شود، داراست و در نتیجه تمام آثار خود را بر جای می گذارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

عدم نفوذ را به عنوان یک حالت عقد توضیح دهید

A

یعنی عقد برخی از شرایط را ندارد؛ اما اهمیت این شرط بدان حد نیست که به کلی عقد را باطل کند؛ بلکه عقد فعلا بلا اثر و غیرنافذ است و یک گام تا صحت فاصله دارد، به این نحو که اگر نقص عقد برطرف شود به وادی صحت گام می نهد و اگر آن نقص باقی بماند به وادی بطلان کشیده می شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

چه کسی وضعیت عقد غیر نافذ را تعیین میکند

دو حالت قابل تصور

A

شخصی که ممکن است یکی از طرفین یا در مواردی شخص ثالثی باشد

در صورت تنفيذ، عقد صحیح و نافذ می شود و در صورت رد، عقد باطل میشود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

فساد یا بطلان را به عنوان یک وضعیت عقد توضیح دهید

A

به این معنی است که عقد برخی از شرایط صحت را ندارد و اهمیت این شرایط به حدی است که عقد را به کلی باطل (فاسد) و كان لم يكن کرده اند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

عقد تحقق یافته یعنی چه

A

منظور عقدی است که منعقد شده است، چه آن عقد صحیح باشد و چه غیرنافذ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

منظور از عقد متزلزل

A

عقودی هستند که به صورت صحیح منعقد شده است و تمامی آثار را بر جای می گذارند اما در معرض زوال و فسخ هستند؛ مانند عقود خیاری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

منظور از عقد مراعی

A

عقدی است که منعقد شده اما باید مقدماتی حاصل شود تا آثار آن عقد، جاری شود
اگر آن مقدمات حاصل شود، آن عقد از روز اول، صحيح
اگر آن مقدمات حاصل نشود، أن عقد از روز اول، باطل

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

چند نمونه عقد مراعی

A

الف : عقد معلقباید صبر کنیم تا در آینده معلق عليه رخ دهد که در این حالت عقد صحیح و اگر رخ ندهد عقد باطل می باشد
ب : هبه، حبس، وقف یا وصیتی که به نفع حمل منعقد شده است، که باید منتظر زنده متولد شدن جنین باشیم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

انواع مفهوم بطلان در عقود

A

بطلان مطلق

بطلان نسبی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

منظور از بطلان مطلق

A

یعنی یک عقد به طور کامل باطل است و هیچگونه اثر حقوقی، چه در رابطه فیمابین طرفین و چه در برابر اشخاص ثالث، برجای نمی گذارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

نمونه بطلان مطلق

A

عقدی که توسط مجنون ياصغير غیرممیز انشا میشود

عقود صوری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

منطور از بطلان نسبی در دو حالت

A

عقدی نسبت به طرفین صحیح باشد، اما در برابر اشخاص ثالث باطل و غیر معتبر یا به عبارت بهتر، غیرقابل استناد باشد
برابر اشخاص ثالث صحیح و معتبر باشد، اما نسبت به طرفین یا یک طرف باطل باشد و آن طرف نتواند به آن عقد علیه اشخاص ثالث استناد کند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

کاربرد بطلان نسبی بیشتر کجاست

A

حقوق تجارت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

نمونه از بطلان نسبی

A

انتقال سهام بانام که در دفتر ثبت سهام شرکت ثبت نشود نسبت به سایرین غیرقابل استناد است و نسبت به طرفین صحیح است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

نام هایی برای عقد باطل نسبی

A

غیرقابل استناد

قابل ابطال

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

وقتی می گوییم بطلان کدام معنای آن مورد نظر است

A

بطلان مطلق

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

شرایط صحت عقود دو دسته

A

شرایط عمومی صحت عقود

شرایط اختصاصی صحت عقود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

شرایط عمومی صحت عقود

A

شرایط عمومی صحت عقود که در ماده ۱۹۰ ق.م بیان شده و وجود آنها در همه معاملات لازم است.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

منظور از شرایط اختصاصی صحت عقود

A

شرایطی که وجود آنها برای صحت برخی از قراردادها لازم است و برای صحت برخی دیگر لازم نیست

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

چند نمونه شرط اختصاصی صحت عقود

A

قابل زرع بودن زمین، شرط صحت عقد مزارعه
قابلیت انتفاع از مال و تعیین مدت، شرط صحت عقد اجاره اموال
نقد بودن یا پول بودن موضوع قرارداد، شرط صحت عقد
عدم وجود موانع نکاح، شرط صحت عقد نکاح

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

شرایط اساسی صحت معاملات از ماده 190

A

قصد و رضای طرفین
موضوع معامله
جهت معامله
اهلیت طرفین

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
Q

تعریف قصد

A

محرک اجرای عمل حقوقی
تصمیمی است که شخص برای انشا الفاظ عقد می گیرد
سازنده عمل حقوقی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
24
Q

تعریف رضا

A

تمایل قلبی و نیت درونی و طیب خاطر شخص برای انعقاد معامله

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
25
تعریف اراده | به عبارت دیگر .... محرک عملی و .... نیت درونی است
به مجموعه ی قصد طرفین و رضای آنها، اراده می گوییم | به عبارت دیگر قصد محرک عملی و رضا نیت درونی است
26
چرا بنابر ماده ۱۹۰ ق.م برای صحت عقد «قصد و رضای طرفین لازم است، اما طبق ماده ۱۹۱ ق.م برای تحقق عقد «قصد» طرفین کافی است
زیرا مادۀ ۱۹۱ ق.م فقط از تحقق عقد سخن می گوید، نه از صحت عقد تحقق عقد نیز اعم است از صحت عقد یا عدم نفوذ عقد. تحقق عقد به معنای عدم بطلان عقد است که چنین عقدی می تواند صحیح باشد یا غیرنافذ بنابراین برای تحقق عقد و برای این که عقد باطل نباشد، قصد لازم است و اگر بخواهیم این عقد، صحیح نیز باشد علاوه بر قصد باید رضا نیز موجود باشد
27
اگر قصد باشد ولی رضا نباشد
در صورت وجود قصد طرفین بدون رضای طرفین یا یکی از ایشان: عقد تشکیل شده است؛ اما غیرنافذ است
28
اگر قصد نباشد
فقدان قصد موجب بطلان معامله می شود (م ۱۹۵ ق.م)، مانند معامله در حال مستی، بیهوشی، خواب و معاملات اشخاص مجنون و صغیر غیرممیز
29
اگر قصد و رضا باشند
در صورت وجود قصد طرفین همراه با رضای آنها: عقد تشکیل شده و صحیح است
30
مثال از فقدان قصد
معامله در حال مستی، بیهوشی، خواب معاملات اشخاص مجنون و صغیر غیرممیز معاملات ناشی از اکراه مادی و معامله شخص هازل
31
مثال از فقدان رضا
معامله ناشی از اکراه معنوی | معامله فضولی
32
چه قصدی موجب تشکیل عقد است؟
قصدی که به هر نحو بیان شود یا به قول ماده ۱۹۱ ق.م، قصدی که مقرون با ابزاری باشد که ما را به آن قصد دلالت کند
33
قصدی که ابراز نشود و حالت بیرونی و خارجی به خودش نگیرد
قصدی که ابراز نشود و حالت بیرونی و خارجی به خودش نگیرد نمیتواند کارگزار باشد و از لحاظ حقوقی منشأ اثر نیست
34
روش ابراز قصد | قاعده
روش ابراز قصد تابع تشریفات خاص نیست و محدودیت ندارد. هر چیزی که دلالت بر قصد کند برای انعقاد عقد کافی است
35
مواردی که روش خاص برای ابراز اراده اعتبار دارد | نمونه هایی که قصد بررسی داریم
ممکن است در قانون روش خاصی برای انشاء عقود مقرر شده باشد نکاح وقف
36
نحوه ابراز اراده در نکاح و وقف
در نکاح و وقف اراده باید لزوما با الفاظ یا در صورت عدم قدرت بر تکلم با اشاره بیان شود
37
امکان ابراز اراده به کتابت اشاره معاطات در نکاح و وقف
انشاء اراده در نکاح و وقف به صرف کتابت یا به صرف قبض و اقباض کافی نیست. انشاء اراده با اشاره نیز کافی نیست مگر آن که شخص قادر به تکلم نباشد
38
روش های ابراز قصد | دو دسته کلی
صریح | ضمنی
39
سه روش صریح ابراز اراده
الفاظ کتابت اشاره
40
نمونه ابراز اراده با کتابت
در معاملات مکاتبه ای، دورنگاری و ایمیلی قصد به وسیله کتابت ابراز می شود
41
امکان استفاده از اشاره برای ابراز اراده بررسی پیش شرط بررسی مادخ 192
على الأصول در معاملات اشخاص ناشنوا قصد به وسیله اشاره ابراز می شود ماده ۱۹۲ ق.م نیز ناظر به همین حالت اغلب است. اما هیچ مانعی وجود ندارد که اشخاص قادر به تکلم نیز قصد خود را به موجب اشاره صریح ابراز نمایند؛ جز در عقد نکاح که اشاره فقط مختص اشخاصی است که توان تکلم نداشته باشن
42
منظور از ابراز غیر صریح
یعنی ابراز قصد ممکن است به وسیله اعمال باشد
43
نمونه از ابراز غیر صریح
مانند آن که روزنامه فروشی روزنامه هایش را برای فروش گذاشته، که این ابراز قصد وی مبنی بر فروش است و برداشتن روزنامه و گذاشتن پول روی پیشخوان او ابراز قصد مبنی بر خرید روزنامه است
44
اصل در سکوت | دلالت بر قصد دارد یا نه
سکوت هیچ اثر حقوقی ندارد. سکوت حتی در نکاح هم دلالت بر قصد نمی کند.
45
سکوت مبرز اراده کجا داریم
ماده ۱۹۳ ق.ت منظور معاطات یت همان اوضاع احوال است | سکوت در برابر ترکه به منزله قبول ترکه است
46
تعارض اراده ظاهری یا باطنی | حرف آخر رو اول بزن
اراده باطنی ارجحیت دارد
47
دو قسم اراده از حیث ابراز
اراده ظاهری | اراده باطنی
48
اراده ظاهری چیست | اراده باطنی کدام است
قصد انشاء وقتی ابراز شود، اراده ی ظاهری. | اراده ای که هنوز ظهور خارجی پیدا نکرده، اراده ی باطنی
49
قاعده در خصوص تعارض یا مطابقت اراده ظاهری و باطنی
به عنوان یک قاعده کلی در وهله اول چنین فرض می شود که اراده باطنی اشخاص منطبق بر اراده ظاهری ایشان است
50
اگر تعارض اثبات شود اراده ظاهری مقدم است یا باطنی | مثال بزنید
اگر تعارض بین این دو برای ما اثبات شود، اراده باطنی بر اراده ظاهری مقدم است اگر شخصی بخواهد مالی را به شخصی هبه کند و از سوی دیگر برای فرار از مالیات، هبه خود را على الظاهر در قالب یک عقد بیع منعقد کند، در این حالت رابطه طرفین تابع عقد هبه است
51
اقسام عقود از حیث روش های ابراز قصد
عقد صریح | عقد معاطاتی
52
منظور از عقد صریح چیست
اگر ابراز قصد صراحتا صورت گیرد، این عقد صریح نام دارد. یعنی در عقود صریح، قصد به طور صریح و روشن ابراز شده است
53
منظور از عقد معاطاتی
اگر ابراز قصد با اعمال و به صورت غیرصریح صورت گیرد | اگر ابراز قصد با اعمال و به صورت غیرصریح صورت گیرد
54
در عقود معاطاتی اصطلاحا ابراز قصد | ......
در عقود معاطاتی اصطلاحا ابراز قصد با قبض و اقباض به عمل می آید
55
مقایسه عقود صریح و معاطاتی از جهت الف : صحت ب : آثار و احکام
عقود چه صریح باشند و چه معاطاتی در هر دو صورت در حقوق ما صحیحند احکام عقود صریح هیچ تفاوتی با احکام عقود معاطاتی ندارد و کليه اوصاف، احکام و آثار آنها یکسان است
56
امکان انعقاد عقود به معاطات
کلیۂ عقود ممکن است به صورت معاطاتی منعقد شود جز عقودی خاص
57
عقودی که به معاطات منعقد نمیشوند
وقف که بنابر نص قانون مدنی حتما باید با الفاظ انشا شود نکاح که بنابر نص قانون مدنی حتما باید با الفاظ انشا شود و فقط در صورتی که شخص نتواند از الفاظ استفاده کند، اشاره نیز کافی است در عقود تشریفاتی نیز به دلیل لزوم انشای ایجاب و قبول در چهارچوب تشریفات خاص، معاطات معنی ندارد
58
عیوب اراده
اکراه | اشتباه
59
در اکراه ...... اراده مخدوش شده است | در اشتباه ...... اراده مخدوش شده است
در اکراه آزادی اراده مخدوش شده است | در اشتباه آگاهی اراده مخدوش شده است
60
نقش تطابق اراده ها در سرنوشت معاملات | ضرورت تطابق
برای تشکیل عقد، اراده طرفین عقد باید بر هم منطبق باشد؛ یعنی هریک از طرفین عقد باید همان چیزی را در اراده داشته باشد، که طرف مقابل در اراده دارد
61
دو اثر نبود توافق اراده
عدم تطابق اراده ها در مواردی موجب حق فسخ خواهد شد که در مبحث خیارات آنها را خواهیم دید. در مواردی نیز عدم تطابق اراده ها موجب بطلان عقد است
62
دو مورد که عدم تطابق اراده ها به بطلان می انجامد
اشتباه در نوع عقد | اشتباه در خود موضوع معامله
63
منظور از اشتباه در نوع عقد
هریک از طرفین، یک عقد از عقود را مد نظر خود داشته باشند که مورد نظر طرف مقابل نیست
64
مثال برای اشتباه در نوع عقد
مانند آن که یکی از طرفین قصد هبه مال را دارد، و طرف مقابل با عنوان وقف عقد را قبول میکند
65
در حالت اشتباه در نوع عقد تکلیف معامله چیست
به دلیل فقدان تطابق ارادهها عقدی بین طرفین حاصل نمیشود
66
اشتباه در خود موضوع معامله | توضیح
هریک از طرفین یک مال را به عنوان موضوع معامله، مد نظر داشته باشد، در حالی که طرف مقابل مال دیگری را به عنوان موضوع معامله در نظر دارد
67
اشتباه در خود موضوع معامله | مثال
مانند آن که کسی چند قطعه زمین دارد و می خواهد زمین قطعه شماره ۱ را بفروشد، اما طرف مقابل با این قصد که قطعه شماره ۲ را می خرد، معامله را قبول می کند
68
اشتباه در خود موضوع معامله | ضمانت اجرا و دلیل
در این حالت نیز به دلیل فقدان تطابق اراده ها عقدی بین طرفین حاصل نمی شود
69
هشت مورد که اشتباه میتواند باعث بطلان موضوع معامله
``` اشتباه در نوع عقد اشتباه در خود موضوع معامله اشتباه در وصف اساسی موضوع معامله اشتباه در شخص طرف عقد در عقود شخصیت محور اشتباه در علت تعهد اشتباه حکمی اگر منتهی به اشتباه موضوعی شود اشتباه در میزان اشتباه در اوصاف طرف قرارداد وقتی که این اوصاف علت عمده عقد است ```
70
چرا اشتباه در نوع عقد و خود موضوع معامله را جدا کردیم
در این دو مورد اشتباه موجب بطلان عقد نشده است، بلکه عدم تطابق اراده ها موجب بطلان شده است
71
دکتر صفایی چه نامی برای خود موضوع معامله برگزیده
هویت موضوع عقد
72
اشتباه در وصف اساسی موضوع معامله | توضیح
طرفین، یک مال واحد را به عنوان موضوع معامله مد نظر دارند، اما یکی از طرفین وصفی اساسی و بسیار مهم در آن مال مدنظر خود دارد که به خاطر آن وصف، اقدام به معامله کرده، در حالی که موضوع معامله فاقد آن وصف بوده است
73
اشتباه در وصف اساسی موضوع معامله | مثال
خانمی انگشتری را می خرد با این قصد که جنس آن طلاست، اما در واقع آن انگشتر بدلی بوده است
74
اشتباه در وصف اساسی موضوع معامله | نظر دکتر کاتوزیان
بین دو مفهوم «اشتباه در خود موضوع معامله» و «اشتباه در وصف اساسی موضوع معامله» تفکیکی قایل نشده اند و هر دو را در یک معنا استفاده کرده اند؛ در حالیکه عقلا و منطقة این دو مفهوم کاملا با هم تفاوت دارند. در اشتباه در خود موضوع معامله به کلی اراده طرفین به دو شیئ متفاوت تعلق گرفته است؛ هر چند ممکن است آن دو شیئ از لحاظ اوصاف یکسان باشند، اما در اشتباه در وصف اساسی، اراده طرفین به یک شیئ تعلق گرفته است؛ ولی یکی از طرفین در وصف اساسی آن مال دچار اشتباه شده است
75
اشتباه در شخص طرف اولا چه اشتباهی ثانیا در چه عقودی
اشتباه در هویت جسمی و مادی | عقود شخصیت محور
76
منظور از عقود شخصیت محور چیست
عقودی که شخص طرف مقابل، علت عمده و اساسی عقد است مانند عقود مجانی نظیر هبه، صدقه، صلح مجانی، عقود مبتنی بر مسامحه نظیر صلح محاباتی و ضمان و شرکت های اشخاص مانند شرکت تضامنی و نسبی
77
اشتباه در شخص طرف | مثال
خانواده ای دارای دو دختر دوقلو باشد. پسری که رفتار و برخورد اجتماعی یکی از ایشان را مشاهده می کند با حضور در منزل پدری آن دختر به خواستگاری او می رود اما خانواده آن دختر، خواهر دیگر آن دختر را در مجلس خواستگاری حاضر کرده و نهایتا در حالی که پسر در اشتباه به سر می برد
78
اشتباه در شخص طرف در غیر عقود شخصیت محور
البته باید توجه داشت که اشتباه در شخص طرف معامله در عقودی که شخص طرف علت عمده عقد نیست، تأثیری در صحت معامله ندارد
79
اشتباه در علت تعهد | توضیح علت تعهد به علاوه مثال از بیع و اجاره
منظور از علت تعهد، همان اثر اصلی عقد است. برای مثال، در بیع، علت تعهد برای مشتری، به دست آوردن مالکیت مبیع و برای بایع، به دست آوردن مالکیت ثمن است. در اجاره، علت تعهد برای موجر، به دست آوردن مالکیت اجاره بها و علت تعهد برای مستاجر، به دست آوردن مالكيت منافع است
80
اشتباه در علت تعهد | دو مثال
اشتباه در علت تعهد به معنی آن است که شخص در اثر اصلی عقد دچار اشتباه شود. برای مثال، اگر موجر بپندارد که علت تعهد در قرارداد اجاره صرفا ایجاد اباحه انتفاع برای مستأجر است، نه مالکیت منافع، او در علت تعهد و اثر اصلی عقد دچار اشتباه شده است و از این حیث قرارداد باطل است؛ یا شخصی که خانه ای را که به ارث رسیده، در برابر آتش سوزی بیمه کند، اما بعدأ معلوم شود که آن خانه بیمه بوده است
81
اشتباه حکمی | در چه صورت به بطلان می انجامد
اشتباه حکمی اگر منتهی به اشتباه موضوعی شود
82
اشتباه حکمی اگر به اشتباه موضوعی بی انجامد یعنی چه
بدین معنی است که شخص احکام قانونی عقد را نداند و این جهل، منتهی به اشتباه موضوعی شود.
83
اشتباه حکمی اگر به اشتباه موضوعی بی انجامد | مثال بزنید
فرض کنید که حق حبس مطلق زمینی را به شخصی داده باشیم و با این تلقی اشتباه که حبس مطلق، دایمی است و دیگر زمین از دسترس ما خارج شده، آن زمین را به قیمت کمی بفروشیم. این اشتباه و جهل به قانون، موجب اشتباه در موضوع عقد شده است و بنابراین، معامله باطل است
84
اشتباه در میزان | با یک مثال و اثر این اشتباه
اگر وارث با این تلقی که موصی به از ثلث ترکه کمتر است، موصی به را به نام موصی له سند بزند و بعد معلوم شود که او اشتباه کرده و ارزش موصی به از ثلث ترکه بیشتر بوده است، نمی توان انتقال سند توسط وارث مزبور را نوعی تنفيذ وصیت زاید بر ثلث تلقی کرد؛ زیرا او در اشتباه بوده است و در نتیجه، این اشتباه موجب بطلان ایقاع (تنفيذ) اوست
85
اشتباه در اوصاف طرف | در چه صورت به بطلان می انجامد
وقتی که این اوصاف علت عمده عقد است
86
اشتباه در اوصاف طرف در حالی که این اوضاف علت عمده عقد است | مثال بزنیم
شخص ثروتمندی را فقير تلقی می کنیم، قصد دادن مالی به عنوان صدقه به او را داریم. حال اگر معلوم شود که او دارای تمکن مالی بوده است، این صدقه باطل است
87
آیا در مثال صدقه به متمکن | اشتباه در هویت مادی رخ داده
در این مثال در هویت جسمی شخص دچار اشتباه نشده ایم بلکه به همان شخصی که قصد کمک داشتیم، کمک کرده ایم؛ اما در وصفی دچار اشتباه شده ایم که اگر این اشتباه رخ نداده بود، به او کمک نمی کردیم
88
منظور از وصف اساسی چیست
وصفی است که قابلیت آن را دارد که جایگزین موضوع معامله شود؛ یعنی، مهم ترین وصفی است که در قصد طرفین موجود است و اگر این قصد مد نظر طرفین یا یکی از آنها نبود اصلا معامله ای انشا نمی شد
89
معیار شناخت وصف اساسی موضوع معامله، معیاری شخصی است یا نوعی
معیار شناخت وصف اساسی موضوع معامله، معیاری شخصی است، یعنی در هر معامله خاص باید به قصد مشترک طرفین توجه کنیم و بررسی کنیم که در چنین معامله ای کدام یک از اوصاف موضوع معامله می تواند به عنوان وصف اساسی موضوع معامله باشد
90
معمولا وصف اساسی موضوع معامله ... آن است
همان جنس موضوع معامله است
91
آیا همیشه وصف اساسی همان جنس موضوع معامله است
معمولا وصف اساسی موضوع معامله، همان جنس موضوع معامله است جز در موارد خاص. برای مثال، در خرید جواهر، فلزات زینتی، پارچه، ظروف غذاخوری، فرش و. جنس وصف اساسی است، اما در خرید یک شیء عتيقه، جنس آن شیء عتیقه وصف اساسی نیست؛ بلکه آن چه که وصف اساسی است، قدمت مال خریداری شده است
92
اشتباه در وصف اساسی در چه صورت موجب بطلان معامله می شود
اگر وصف اساسی به نحوی در قصد مشترک صریح یا ضمنی طرفین وارد شده و صرفا یک امر درونی که نه صراحت و نه ضمن ابراز نشده، نباشد
93
مثال بزنید از موردی که اشتباه در وصف اساسی مدنظر طرف به بطلان نمی انجامد
اگر شخصی از یک دست فروش کنار خیابان فلزی زینتی بخرد با این نیت که طلا باشد، اما مشخص شود که بدل بوده، چنین معامله ای باطل نیست؛ زیرا طلا بودن فلز خریداری شده نه صراحتا در قصد طرفین بیان شده و نه با توجه به خرید از یک دست فروش دوره گرد، به طور ضمنی بیان شده است
94
اشتباه در اوصاف مهم موضوع معامله چه تأثیری در صحت عقد دارد
اشتباه در اوصاف غیر اساسی موجب بطلان نیست. اگر این اوصاف در قرارداد درج شده باشند و خلاف آن در آید، معامله کننده می تواند بر مبنای خیار رؤیت و تخلف از وصف یا خیار تخلف از شرط صفت، قرارداد را فسخ کند
95
اشتباه در شخص طرف مقابل در عقودی که شخص طرف مقابل علت عمده عقد نیست، عقد را دچار چه سرنوشتی می سازد
چنین عقدی صحیح است
96
در چه مواردی شخص طرف علت عمده عقد است
``` نکاح شرکتهای اشخاص مثل تضامنی و نسبی عقود مجانی و بلاعوض وقف، هبه، عاریه عقود اذنی مانند ودیعه، وکالت عقود مبتنی بر ارفاق و مسامحه صلح محاباتی و ضمان ```
97
آیا در ضمان شخصیت طرف علت عمده عقد است
ضمان نقل ذمه-------» شخصیت مضمون عنه | در ضمان ضم ذمه -----------» شخصیت مضمون له
98
اشتباه در چه مواردی موجد حق فسخ است
اشتباه در اوصاف زمانی که شرط شده باشد اشتباه در ارزش مورد معامله اشتباه در مقدار مورد معامله
99
اشتباه در اوصاف در چه صورت و تحت چه عناوینی حق فسخ می دهد
زمانی که شرط شده باشد، به مشروط له خیار رؤیت و تخلف از وصف یا خیار تخلف از شرط صفت میدهد
100
در چه صورت اشتباه در وصف ضمانت اجرای حادتری از سه خیار مذکور دارد
خیار برای زمانی است که اوصاف، اوصاف اساسی نباشند؛ زیرا اگر آن اوصاف، اوصاف اساسی باشند، موجب بطلان عقد است
101
اشتباه در ارزش چه اثری دارد
اشتباه در ارزش مورد معامله، در صورت جمع سایر شرایطی که در مبحث خیار غبن بیان خواهد شد، ممکن است موجب خیار غبن جهت فسخ معامله شود
102
اشتباه در مقدار به چه نحو موثر است
اشتباه در مقدار مورد معامله در مواردی که در مبحث شرط صفت خواهیم دید موجب قابلیت فسخ عقد خواهد شد
103
سه اشتباه بی تاثیر
اشتباه در جهت معامله اشتباه در طرف معامله وقتی شخصیت او علت عمده عقد نیست اشتباه در اوصافی که شرط نشده اند و اساسی نیستند
104
منظور از جهت معامله با چند مثال از اجاره خانه و بیع زمین
منظور از جهت معامله، انگیزه و داعی نهایی شخص از انعقاد عقد است؛ برای مثال، شخصی خانه ای را خریداری می کند که در آن خانه، دفتر وکالت تأسیس نماید. شخصی خانه ای را اجاره می کند که در آنجا سکونت نماید. شخصی زمینی را خریداری می کند که در آنجا مسجد و کتابخانه ای احداث کند. تأسیس دفتر وکالت، سکونت و احداث مسجد و کتابخانه، جهت معاملات فوق هستند
105
اثر اشتباه در جهت عقد
حال اگر شخصی در جهت طرف مقابل از انعقاد عقد در اشتباه باشد، این اشتباه تأثیری در عقد ندارد تاکیید میکنم جهت طرف مقابل
106
اشتباه در طرف مقابل در چه حالتی بی تاثیر است
اشتباه در طرف معامله وقتی شخصیت او علت عمده عقد نیست
107
به طور کلی اشتباه در اوصاف در 4 بند بررسی می شود بیان دارید
اشتباه در اوصاف اساسی اشتباه در اوصاف غیر اساسی شرط شده اشتباه در اوصاف غیر اساسی شرط نشده شرط تبری از اوصاف
108
منظور از شرط تبری از اوصاف چیست
بدین معنی که شخصی مالی را بفروشد و به خریدار بگوید که «همه اوصاف مال را خودت بررسی کن. من کم و زیاد بودن اوصاف را برعهده نمی۔ گیرم و ارتباطی با من ندارد.»
109
در فرضی که شرط تبری از اوصاف شده باشد اشتباه در اوصاف چه اثری دارد
در این حالت، اشتباه در وصف اساسی به دلیل خللی که به اراده وارد می کند موجب بطلان است، اما اشتباه در سایر اوصاف هیچ تأثیری در عقد ندارد و عقد را قابل فسخ نمی کند
110
اثر تدلیس در سرنوشت عقد را بررسی کنید
اگر یکی از طرفین عقد، در انعقاد عقد مرتکب تدلیسی شود که در انعقاد عقد مؤثر بوده باشد، طرف مقابل خیار تدلیس دارد و اگر این تدلیس به نحوی باشد که باعث اشتباه طرف دیگر در موضوع عقد شود، موجب تدلیس و قابلیت فسخ نیست؛ بلکه باعث بطلان عقد میشود
111
انواع اکراه
اکراه مادی | اکراه معنوی
112
اکراه مادی توضیح ضمانت اجرا
اکراهی که موجب فقدان قصد در معامله می شود. این اکراه باعث بطلان عقد میشود
113
مثال برای اکراه مادی
مانند آن که اجبار انگشت شخصی را آغشته به جوهر کنند و سپس زیر سند معامله را با انگشت او ممهور می کنند
114
اکراه معنوی توضیح ضمانت اجرا
اکراهی که موجب فقدان رضا در معامله می شود. این اکراه باعث عدم نفوذ عقد می شود
115
اکراه معنوی مثال
تهدید شخص مبنی بر آسیب رساندن به وی یا اعضای خانواده اش در صورت امتناع وی از انجام معامله ای خاص
116
اکراه مطلق به کار ببریم کدام را مدنظر داریم
منظور همان اکراه معنوی است؛ زیرا فرد شایع اکراه، اکراه معنوی است و موارد اکراه مادی کمتر اتفاق می افتد
117
اوصاف اکراه معنوی اکراه باید برای آن که به عدم نفوذ عقد بینجامد،چه اوصافی باید داشته باشد؟ چهار مورد
باید فعل اکراه آمیزی از ناحیه طرف معامله یا شخص ثالث صورت گیرد اکراه، منشأ خارجی دارد عمل اکراه آمیز باید مؤثر در شخص باشعور باشد اکراه باید نامشروع باشد
118
عمل اکراه آمیز از ناحیه چه کسی باید صورت گیرد
باید فعل اکراه آمیزی از ناحیه طرف معامله یا شخص ثالث صورت گیرد
119
با توجه به لزوم صورت گرفتن عمل اکراه آمیز چه چیزی نمیتواند موثر باشد
بنابراین صرف ترس از کسی بدون تهدید از طرف او اکراه محسوب نمی شود
120
اعمال اکراه آمیز از طرف ثالث | لزوم تبانی با طرف معامله
تفاوتی ندارد که شخص ثالث با تبانی طرف معامله عمل اکراه آمیز را انجام دهد یا بدون تبانی او
121
معمامله ناشی از اکراه مشروع
بنابراین، اگر معامله، ناشی از اکراه مشروع باشد، صحیح است
122
تهدید نسبت به چه کسانی اکراه قلمداد می شود
تهدید لازم نیست که فقط نسبت به خود مكره صورت بگیرد. تهدید ممکن است نسبت به خود مکره یا نسبت به اشخاصی مانند والدین و همسر و اولاد و... صورت گیرد
123
معیار کسانی که تهدید کردنشان اکراه طرف معامله محسوب می شود
تهدید ایشان عرفا در اراده مکره تأثیر گذارد
124
تهدید ممکن است ناظر به چه مواردی باشد
تهدید ممکن است ناظر به جان، مال یا آبروی شخص طرف معامله، یا نسبت به جان یا آبروی نزدیکان او باشد
125
آن چه مقنن از مواردی که تهدید باید ناظر به آنها باشد از قلم انداخته آیا محسوب است
قانون گذار تهدید نسبت به مال بستگان و نزدیکان را از موجبات اکراه ندانسته است؛ ولی باید این امر را مبنی بر تسامح قانون گذار دانست
126
ملاک ما برای اینکه عملی را اکراه آمیز بدانیم یا ندانیم چه ملاکی است یعنی موثر بودن است یا نوعی است یا شخصی
ملاک ما برای اعمال اکراه آمیز، در نظر گرفتن انسانی متعارف در شرایط روحی، جنسیت، اخلاق و سایر ویژگی های خاص مكره است. بنابراین، ملاک ما هم نوعی است و هم شخصی
127
دو معیار اکراه مشروع
وسایل اکراه امری قانونی، مانند رجوع به دادگاه باشد | هدف از اکراه نیز رسیدن به حق باشد نه منفعت نامشروع
128
برای معامله ناشی از اکراه مشروع مثال بزنید
اگر طلبکاری دستور جلب بدهکار را دریافت کرده باشد و او را تهدید کند که در صورت عدم تأدیه بدهی اش، جلب و به زندان روانه خواهد کرد، و در نتیجه بدهکار مجبور شود برای کسب رضایت طلبکار، خودروی خود را به طلبکار انتقال دهد، چنین نقل و انتقالی صحیح است
129
در مثال تهدید به جلب برای گرفتن خودرو چرا اکراه مشروع تلقی می شود
هدف آن وصول طلب است و طلبکار قصد احقاق حق خود را دارد ابزار آن استفاده از دستور جلبی است که مقام صالح قضایی بنابر حکم قانون صادر کرده است
130
معاملات اکرهی چه وضعیتی از حیث صحت و فساد دارند
معاملات اکراهی، غیرنافذ هستند و نافذشدن آنها، منوط به تنفيذ | مکره است
131
در صورت اکراه و تنفیذ مکره معامله چه وضعی می یابد
در صورت تنفيذ مكره معامله صحیح است | در صورت رد مكره معامله باطل میشود
132
احکام معاملات اکراهی به چه ترتیب است
احکام تنفيذ یا رد معاملات اکراهی، دقیقا مانند احکام تنفیذ یا رد معاملات فضولی است
133
اگر صاحب مال شخصی را به انعقاد قرارداد فضولی نسبت به مال خودش اکراه کند، تکلیف چیست
چون خود صاحب مال دیگری را به انعقاد قرارداد فضولی اکراه کرده است در واقع با یک معامله فضولی واقعی مواجه نیستیم؛ زیرا این معامله متضمن رضایت صاحب مال میباشد بنابراین صحیح است و نیاز به تنفيذ صاحب مال ندارد
134
شخصی وکیلی را برای انعقاد عقدی اکراه کند، تکلیف معامله چیست
معامله غیرنافذ است و با تنفيذ هریک از وکیل یا موکل صحیح می شود
135
اگر موگل، وکیل خود را به انعقاد قراردادی در حدود موضوع وکالت اکراه کند، تکلیف چیست
چون خود صاحب حق (موكل)، وکیل را اکراه کرده است، این معامله متضمن رضایت شخص موکل می باشد بنابراین صحیح است و نیاز به تنفيذ مكره (وکیل) ندارد
136
اگر مکره، قبل از تنفیذ یا رد فوت کند تکلیف معامله چیست
حق تنفيذ یا رد عقد اکراهی به وراث می رسد
137
در چه مواردی با فوت مکره حق تنفيذ یا رد، به وراثت او نمیرسد
البته در برخی موارد تنفيذ یا رد عقد اکراهی قائم به شخص است و با فوت مکره، معامله فضولی باطل شده و حق تنفيذ یا رد، به وراثت او نمیرسد؛ مانند نکاح، وعدۂ نکاح و وصیت
138
انتقال حق تنفیذ یا رد به وراث از چه باب است
انتقال حق تنفيذ یا رد به وراث از باب مالكيت است؛ نه قائم مقامی بنابراین، این حق فقط به همان وراثی میرسد که مالک مال شده اند
139
انتقال حق تنفيذ یا رد به وراث مکره از باب مالكيت است؛ نه قائم مقامی این امر را با مثالی توضیح دهید
اگر ملک شخصی به نحو اکراهی فروخته شود و آن شخص فوت کند با توجه به آنکه زوجه از عين ملک ارث نمی برد، بلکه از معادل قیمت آن از سایر اموال متوفی ارث می برد، بنابراین حق تنفيذ یا رد معامله اکراهی به زوجه نمیرسد
140
وقتی حق تنفيذ یا رد معامله اکراهی به وراث مالک میرسد | نحوه اعمال حق است جمعی است یا نسبی
وراث ملزم به تنفيذ جمعی یا رد جمعی نیستند، بلکه برخی از ایشان می توانند معامله را نسبت به سهم خود تنفیذ کنند و برخی دیگر معامله را نسبت به سهم خود رد کنند
141
نحوه اعمال حق وراث در فرض فوت کره با چه موردی می توان مقایسه کرد
حق شفعه که در صورت انتقال به وراث قابل تبعیض نیست
142
حکم کلی ایقاعات اکراهی
ايقاعات اکراهی هم مانند معاملات اکراهی، غیر نافذ است. البته در برخی موارد باطل است
143
در چه مواردی ایقاعات اکراهی باطل است
ايقاعات فوری | طلاق
144
چرا ایقاعات اکراهی فوری باطل اند
اکراه با فوریت آن ايقاع در تعارض است. اگر شخص انشاکننده ایقاع، واقعا قصد انشای آن ایقاع را داشت، در همان زمان انشای اکراهی ايقاع، باید آن ايقاع را با اراده خود انشا می کرد
145
چند نمونه ایقاع اکراهی فوری مثال بزنید
فسخ نکاح | خیار عیب، خیار غبن، خیار تدلیس، خیار رؤیت و خیار تخلف از وصف اخذ به شفعه
146
منظور از اضطرار چیست
انگیزه های درونی که فرد را در شرایطی قرار میدهد که به معامله ای تن دهد، اضطرار نام دارد
147
با مثال اضطرار در معامله را توضیح دهید
فرزند شخصی مریض است و او برای معالجه فرزندش به پول احتیاج دارد بدون این که از سوی کسی اکراه شود خانه اش را زیر قیمت می فروشد تا فرزندش را معالجه کند
148
حکم معامله اضطراری
صحیح است
149
مضطر آیا بعدا ممکن است معامله را فسخ کند | بر چه مبنایی ممکن است تردید ایجاد شود
در معاملات اضطراري على الاصول شخص مضطر نمی تواند بعدا معامله را به دلیل متضرر شدن و بر مبنای خیار غبن فسخ کند
150
چرا معاملات مضطر با معامله ی مغبون فرق دارد و مضطر حق اعمال خیار غبن ندارد
خیار غبن جایی است که شخص به قیمت واقعی معامله جاهل باشد یا ثابت شود که اگر او به قیمت واقعی عالم بود معامله را منعقد نمی کرد. در معاملات اضطراری، از آنجاکه حتى شخص مضطر اگر قیمت واقعی را بداند، باز هم اقدام به انعقاد معامله می نماید، خیار غبن راه ندارد
151
تفاوت اصلی معامله اکراهی و اضطراری
معامله اکراهی معامله ای است که به دلیل فشارها و تهدیدهای بیرونی انشا شده؛ اما معامله اضطراری معامله ای است که درنتیجه محدودیتها و تنگناهای درونی و شخصی انشا شده است
152
در چه صورت اضطرار به عدم نفوذ معامله می انجامد
در معاملات اضطراری اگر طرف مقابل از اضطرار شخص سوء استفاده کند و شروط نامتعارفی را به او تحمیل کند چنین معامله ای اکراهی محسوب میشود و غیرنافذ است
153
در مورد سوء استفاده از اضطرار دلیل بطلان معامله چیست
معامله به دلیل اکراهی بودن غیرنافذ می شود نه به دلیل اضطراری بودن
154
سوء استفاده از اضطرار در قراردادهای نجات دریایی | طرح وضعیت
اگر یک وسیله حمل دریایی، مانند کشتی، در حال غرق باشد و کشتی دیگری برای نجات آن کشتی، در این شرایط اضطراری، شروط ناعادلانه ای را به آن کشتی تحمیل کند، این اقدام، نوعی سوء استفاده از اضطرار است
155
سه شرط که سوء استفاده در قراردادهای نجات دریایی منوط به آن است
این قرارداد در حین خطر و تحت تأثیر آن منعقد شده باشد شرایط مندرج در قرارداد به تشخیص دادگاه غير عادلانه باشد یکی از طرفین، یعنی آن شخص مضطر، تقاضای ابطال یا تغییر قرارداد را بنماید
156
در مورد قرار اضطراری نجات دریایی | دو ضمانت اجرا آن چیست
دادگاه، قرارداد نجات : باطل می کند یا تغییر میدهد
157
فرض اول ضمانت اجرای قرارداد نجات دریایی در اضطرار | بطلان
یکی اینکه شخص مضطر این قرارداد را که به دلیل سوء استفاده از اضطرار، جنبه اکراهی به خود گرفته است، رد کند و درنتیجه دادگاه هم آن قرارداد را باطل کند
158
فرض دوم ضمانت اجرای قرارداد نجات دریایی در اضطرار | تعدیل
دیگر اینکه به جای آن که دادگاه آن قرارداد را ابطال کند، تعدیل کند؛ یعنی پاره ای از شرایط آن را تغییر دهد
159
مقایسه بطلان قرارداد نجات دریایی در اضطرار با بطلان مرسوم حقوق مدنی
در حقوق مدنی، عقد باطل، كأن لم یکن و در حکم معدوم است؛ اما در این قانون، دادگاه می تواند به جای ابطال قرارداد، قرارداد را به قوت خود باقی نگاه دارد و شروط
160
اگر شخص، فرد دیگری را تهدید کند که در صورت عدم پرداخت مبلغ صد میلیون تومان، فرزند تو را تحویل نمی دهیم و پدر فرزند برای نجات فرزندش خانه اش را به مبلغ کمتری معامله کند تا پول لازم را به دست آورد این معامله چه حکمی دارد
این معامله، اضطراری و صحیح است؛ زیرا اکراه و تهدید به صورت مستقیم ناظر به معامله خانه نبوده است؛ بلکه پدر طفل ربوده شده برای تهیه پول جهت نجات فرزند، مضطر شده و اقدام به فروش خانه کرده است
161
مسئولیت مدنی آدم ربا در فرض فوق را بررسی کنید
البته شخص تهدید کننده بنابر قواعد مسئولیت مدنی، مکلف به جبران خسارت از آن پدر و پرداخت مابهالتفاوت قیمت خانه به پدر است؛ زیرا پدر به دلیل تهدید آن شخص رباینده فرزند، مجبور شد که خانه اش را زیر قیمت بفروشد
162
اهلیت به عنوان شرط صحت معاملات | منظور کدام نوع اهلیت است
اهلیت استیفا
163
بررسی اهلیت در صحت معاملات در مورد چه گروه هایی صورت می گیرد
``` صغیر غیر ممیز صغیر ممیز سفیه مجنون دائمی مجنون اطباقی ```
164
حکم اعمال حقوقی صغیر غیر ممیز
کلیه اعمال حقوقی انشا شده توسط صغیر غیرممیز، اعم از عقود یا ایقاعات، اعمال حقوقی مالی یا غیر مالی، حتی قبول تملكات بلاعوض که تماما به نفع صغير است، به واسطه فقدان قصد باطل است
165
دلیل بطلان کلیه اعمال صغیر
فقدان قصد
166
در مورد صغیر غیر ممیز اراده چه کسی حاکم است
نسبت به امور فوق اصل بر آن است که اراده ولی یا قیم جایگزین اراده صغیر غیرممیز است جز در برخی امور که توسط ولی یا قیم نیز انجام پذیر نیست مانند طلاق دادن
167
چهار بند که معاملات صغیر ممیز ذیل آن بررسی میشود
انشای اعمال حقوقی صرفأ نافع توسط صغیر ممیز انشای اعمال حقوقی صرفأ مضر توسط صغیر ممیز انشای اعمال حقوقی مالی معوض توسط صغیر ممیز انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط صغیر ممیز
168
انشای اعمال حقوقی صرفأ نافع توسط صغیر ممیز | حکم
صحیح است
169
انشای اعمال حقوقی صرفأ مضر توسط صغیر ممیز | حکم
مانند هبه دادن یا وقف کردن، باطل است، ولو با اذن ولی یا قیم باشد مگر آن که از این امور نفعی تربیتی و اخلاقی برای صغیر مدنظر باشد
170
انشای اعمال حقوقی مالی معوض توسط صغیر ممیز | حکم
انشای اعمال حقوقی مالی معوض که آمیخته ای از نفع و ضرر است، مانند بیع و اجاره، غیرنافذ است و منوط به تنفيذ ولی یا قیم او است
171
انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط صغیر ممیز | حکم
انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط او، در برخی موارد مانند طلاق، باطل و در برخی موارد مانند نکاح، غیرنافذ است و نیازمند تنفيذ ولی یا قیم است
172
اشتباهی که عده ای در خصوص اعمال غیرمالی صغیر ممیز مرتکب شده اند با دلیل رد کنید
البته برخی چنین نظر میدهند که اعمال غیرمالی صغیر ممیز، صحیح و نافذ است. ایشان به اشتباه، صغیر ممیز را با سفیه قیاس کرده و به دلیل آنکه حکم اعمال مالی صغیر ممیز و سفیه یکسان است، پنداشته اند که حکم اعمال غیرمالی ایشان نیز یکسان است در حالی که چنین نیست زیرا به استناد ماده ۱۱۳۶ ق.م طلاق صغیر (چه مميز وچه غیرممیز ) باطل است و طلاق نیاز به بلوغ دارد و به استناد ماده ۱۰۴۱ ق.م نکاح صغیر ممیز نیز اگر باطل نباشد، غیر نافذ است و نیازمند تنفيذ ولی قهری است
173
چهار بند که معاملات سفیه ذیل آن بررسی میشود
انشای اعمال حقوقی صرفأ نافع توسط سفیه انشای اعمال حقوقی صرفأ مضر توسط سفیه انشای اعمال حقوقی مالی معوض توسط سفیه انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط سفیه
174
انشای اعمال حقوقی صرفأ نافع توسط سفیه | جکم
صحیح است
175
انشای اعمال حقوقی صرفأ مضر توسط سفیه | حکم
انشای اعمال حقوقی صرفأ مضر توسط او، مانند هبه دادن یا وقف کردن، باطل است، ولو با اذن ولی یا قیم باشد مگر آن که از این امور نفعی تربیتی و اخلاقی برای سفیه مدنظر باشد
176
انشای اعمال حقوقی مالی معوض توسط سفیه | حکم
انشای اعمال حقوقی مالی معوض که آمیخته ای از نفع و ضرر است، مانند بیع و اجاره، غیرنافذ است و منوط به تنفيذ ولی یا قیم اوست
177
انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط سفیه | حکم
انشای اعمال حقوقی غیر مالی توسط او، مانند نکاح و طلاق، صحیح است در صورت انعقاد نکاح برای شخص سفیه، توسط ولی یا قیم، عمل صورت گرفته فضولی و غیرنافذ است؛ زیرا امور غیرمالی در اهلیت خود اوست
178
منظور از نکاحی که توسط سفیه صحیح است کدام است
منظور از نکاح، نکاح دایم است زیرا در این نکاح مهریه جنبه فرعی و تبعی دارد؛ اما در نکاح موقت، مهریه نقش محوری دارد
179
حکم اعمال حقوقی انشاشده توسط مجنون دایمی
کلیه اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون، اعم از عقود یا ایقاعات، اعمال حقوقی مالی یا غیرمالی، حتى قبول تملكات بلاعوض که تمامأ به نفع مجنون است، به واسطه فقدان قصد باطل است
180
اراده تصمیم گیرنده در مورد مجنون
بنابراین نسبت به امور فوق اصل بر آن است که اراده ولی یا قیم جایگزین اراده مجنون است
181
حکم اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون ادواری | نحوه بررسی
حکم اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون ادواری در دوره جنون و افاقه بررسی می شوند
182
حکم اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون ادواری | در دوره جنون
کلیه اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون به واسطه فقدان قصد باطل است
183
حکم اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون ادواری | در دورة افاقه
ر دورة افاقه: كليه اعمال حقوقی انشاشده توسط او صحیح است
184
اگر در خصوص اعمال حقوقی انشا شده توسط مجنون ادواری اختلاف حاصل شود مبنی بر این که اعمال مزبور در زمان افاقه یا زمان جنون مجنون انشا شده اند، تکلیف چیست فروض مورد بررسی
اگر حکم جنون صادر شده باشد اگر حکم جنون صادر نشده باشد بررسی در این دو فرض به عمل می آید
185
اگر حکم جنون صادر شده باشد اصل بر صحت معاملات مجنون ادواری است یا بطلان با دلیل
عمل حقوقی انشاشده را در حال جنون فرض می کنیم مگر این که خلافش اثبات شود؛ زیرا حکم جنون آمارهای است مبنی بر این که این معامله در حال جنون واقع شده و در نتیجه، شخصی که مدعی است که معامله در حال افاقه بوده، باید ادعای خود را اثبات کند
186
اگر حکم جنون صادر نشده باشد اصل بر صحت معاملات مجنون ادواری است یا بطلان با دلیل
اگر حکم جنون صادر نشده باشد براساس اصل صحت، عمل حقوقی انشاشده را در حال افاقه فرض می کنیم مگر این که خلافش اثبات شود
187
مورد معامله | تعريف
مال یا عملی است که معامله نسبت بدان واقع می شود
188
٣ صورت مورد معامله
مالی که مورد نقل و انتقال واقع می شود عملی که تعهد نسبت به انجام آن صورت می گیرد. فعل مثبت عملی که تعهد نسبت به عدم انجام آن صورت می گیرد. فعل منفی یا ترک فعل
189
شرايط موضوع معامله اگر مال باشد | ٦ مورد
``` مالیت داشته باشد معلوم باشد معین باشد در زمان عقد موجود باشد قابلیت نقل و انتقال داشته باشد قابل تسلیم باشد ```
190
اگر مال مورد معامله هر يك از شرايط شش گانه را نداشت
اگر موضوع معامله مال باشد، باید واجد شرایط ذیل باشد و هریک از این شرایط را که نداشته باشد، معامله باطل است
191
ملاک برای تشخیص این امر که موضوع معامله مالیت دارد یا خیر، نوعی است یا شخصی
ملاک ما جهت تعیین مالیت کا فقدان مالیت موضوع معامله، شخصی است. یعنی مالیت داشتن موضوع معامله باید نسبت به طرفین همان عقد سنجیده شود
192
مثال براي شخصي بودن معيار ماليت موضوع معامله | ٢ مورد
عکسهای خانوادگی یک شخص در نزد عرف مردم ارزش اقتصادی برای داد و ستد ندارد، اما در نزد شخصی که عکس ها منتسب به خانواده اوست، دارای ارزش اقتصادی برای داد و ستد و در نتیجه دارای مالیت برای معامله هستند لاشه حیوانات، یعنی حیوانات ذبح شده به دلیل آن که قابل استفاده نیست، على الأصول مالیت ندارد؛ اما اگر در معامله ای همین لاشه برای مصرف مومیایی کردن و نمایش دادن استفاده شود، در آن معامله خاص مالیت پیدا میکند
193
مبهم نبودن موضوع مورد معامله اولا بيان ماده در قانون مدني ثانيا منظور از مورد نبودن
مورد معامله باید مبهم نباشد مجهول نباشد: یعنی معلوم باشد مردد نباشد: یعنی معین باشد
194
منظور از معلوم بودن مورد معامله
``` سه مؤلفه آن باید برای متعاملين معلوم باشد جنس وصف البته اوصاف مهم مقدار ```
195
آيا وصف و جنس و مقدار بايد مذكور باشد يا معلوم بودن كافي است
گر موضوع معامله کلی في الذمه باشد علاوه بر آن که وصف، جنس و مقدار موضوع معامله باید معلوم باشد، باید در عقد نیز ذکر شود. بنابراین وصف و جنس و مقدار باید هم معلوم باشند و هم مذكور
196
منظور از معين بودن با مثال فروش خانه
منظور از این که موضوع معامله باید معین باشد، این است که موضوع معامله مردد بین دو یا چند چیز نباشد. اگر شخصی به مخاطب ایجاب بیان دارد من یکی از این در خانه را به تو فروختم، مخاطب ایجاب با دو مال مواجه است که ممکن است هر دو معلوم باشند اما معین نشده که کدام یک از آنها موضوع معامله واقع شده است
197
مراتب علم به موضوع معامله
علم اجمالي | علم تفصيلي
198
منظور از علم اجمالي چيست
موضوع معامله نزد طرفین معلوم نیست اما در واقع امر معلوم است و در آینده برای طرفین نیز معلوم می شود
199
براي علم اجمالي مثال بزنيد
شخصی بگوید: «اگر کسی کیف پولم را پیدا کند من نصف پول موجود در آن کیف را به او پاداش میدهم.» در این حالت مقدار پاداش برای طرف مقابل معلوم نیست اما در عالم واقع، معلوم و برای طرف مقابل در زمان أتی قابل تعیین است
200
علم تفصيلي را توضيح دهيد
موضوع معامله بین طرفین به تفصیل معلوم باشد. مانند آن که شخصی بگوید: «اگر کسی کیف پول مرا پیدا کند من ۱۰۰۰۰ تومان به او پاداش میدهم
201
علم اجمالي كافي است يا علم تفصيلي هم لازم است | پاسخ قاطع
در کلیه عقود با توجه به ماهیت عقد و کارکرد آن عقد و اهدافی که اشخاص از انعقاد عقد مزبور در سر دارند، درجه ای از علم به موضوع معامله لازم است که عرفا جهل از طرفین مرتفع شده باشد
202
نظر برخي حقوقدانان در خصوص ميزان درجه علم لازم
برخی از حقوق دانان چنین بیان داشته اند که در عقود، علم تفصیلی لازم است جز یک سری استثنائات
203
حقوقداناني كه اصل بر علم تفصيلي ميذارند چه عقودي را استثنا مي كنند
``` استثنائاتی که در آنها علم اجمالی کفایت می کند جعاله صلح عقد ضمان و توابع آن مثل كفالت و حواله كليه عقود مسامحه اي مثل وقف هبه وصيت ```
204
از نظر نگارنده در خصوص درجه علم ضروري | چه معياري صحيح است
در کلیه عقود با توجه به ماهیت عقد و کارکرد آن عقد و اهدافی که اشخاص از انعقاد عقد مزبور در سر دارند، درجه ای از علم به موضوع معامله لازم است که عرفا جهل از طرفین مرتفع شده باشد
205
با معيار نگارنده عقود از حيث درجه علم لازم چند دسته ميشوند
در برخی از عقود با توجه به آنکه عقد مبتنی بر مسامحه و آسان گیری است، علم بالاجمال کافی است و علم به جزئیات لازم نیست برخی دیگر از عقود، درجه ای از علم به جزئیات نیز لازم است در برخی دیگر جزئیات بیشتری باید برای طرفین قرارداد معلوم باشد
206
منظور از معامله به رويت چيست
یعنی آنکه جنس و وصف و مقدار موضوع معامله در قرارداد ذکر نشود و همه چیز به رؤیت طرف قرارداد واگذار شود
207
مثال براي معامله به رويت
در زمان فروش خانه ای بیان کنیم که این خانه را همان گونه که خریدار رؤیت می کند و با رؤیت از کم و کیف آن آگاه شده است، به او می فروشیم
208
در معامله به رويت | آيا موضوع معامله معلوم است و صحيح
در این حالت نیز علم به موضوع معامله حاصل شده و معامله صحیح است
209
در چه نوع معامله اي امكان معامله به رويت نيست
كلي في الدمه
210
چرا در كلي في الدمه معامله به رويت نداريم
اگر مصداق معامله در زمان انعقاد معامله معلوم باشد، دیگر با معامله کلی في الذمه مواجه نیستیم؛ بلکه با معامله عین معین روبرو خواهیم بود. بنابراین، در این حالت، فروش به رؤیت ممکن نیست؛ چون خود مصداق موضوع معامله در حال حاضر معلوم نیست که قابل رؤیت باشد
211
تنها فرضي كه ميتوان در كلي في الذمه تعيين مصداق کرد چيست
در معامله کلی في الذمه نیز می توان با رؤیت نمونه ای، چنین مقرر کرد که کالای تحویلی هم، از همین جنس و وصف و مقدار نمونه ای باشد که رؤیت شده است
212
ماهيت دقيق فروش از روي نمونه .... نيست بلكه ... است
معامله به رويت نيست نوعی شرط کردن ضمنی جنس و اوصاف است
213
معامله به شرط در خصوص جنس و وصف و مقدار | مثال بزنيد
مثلا در خرید یک قطعه طلا، بدون آنکه به جنس و وصف و مقدار آن برای ما علم اجمالی حاصل شود، بیان می کنیم که این کالا را به شرط آنکه طلای ۲۴ عیار با وزن ۵۰ گرم باشد، خریداری می کنیم
214
در معامله به شرط جنس و وصف و مقدار | اثر تخلف از هر يك از شروط چيست
اگر جنس خاصی شرط شده باشد و خلاف آن درآید: معامله باطل است اگر وصف خاصی شرط شده باشد و خلاف آن درآید: معامله توسط مشروط له قابل فسخ است اگر مقدار خاصی شرط شده باشد و خلاف آن درآید: معامله قابل فسخ است
215
منظور از قابل تعيين بودن موضوع معامله چيست
گاه موضوع معامله به طور کامل معین نیست ولی قابل تعیین است، یعنی آن که در قرارداد یک ضابطه نوعی مانند خلوص بیش تر، چالاکی بیشتر، وزن کمتر و... قرار داده شده که با آن میتوان بعدة موضوع معامله را تعیین کرد
216
امكان معامله با موضوع قابل تعيين | با مثال
در برخی از عقود اگر به همین میزان موضوع معامله قابل تعیین باشد، کافی است و نیاز به معین بودن ندارد. برای مثال، می توان در یک قرارداد، چالاکترین اسب یعنی اسبی که در مسابقه برنده شود را به شخصی صلح کرد. در این حالت گرچه موضوع معامله معین نیست اما قابل تعیین است
217
اگر چند مال مختلف با یک ایجاب معامله شود و موجب به طرف مقابل حق انتخاب داشته باشد که هر کدام را می خواهد انتخاب کند، تکلیف چیست
معامله صحیح است. درست است که در زمان انشای ایجاب، معین نشده که کدام مال موضوع عقد است، اما در واقع ما با چند ایجاب نسبت به چند مال مختلف مواجهیم که مخاطب ایجاب می تواند هرکدام را که بخواهد قبول کند. در این حالت وقتی که مخاطب ایجاب، یکی از ایجابها را قبول می کند، معامله نسبت به همان مال منعقد می شود و در واقع با قبولی او، موضوع معامله معین میشود.
218
اگر چند مال مثلی با یک ایجاب معامله شود و موجب به طرف مقابل حق انتخاب داشته باشد که هر کدام را می خواهد انتخاب کند، تکلیف چیست
صحیح است و با انتخاب مخاطب ایجاب، موضوع معامله معین می شود و معامله نسبت به همان مال منعقد می شود
219
موجود بودن موضوع معامله | در چه فروضي بررسي مي شود
موجود بودن در عين معين يا كلي در معين | موجود بودن در كلي في الذمه
220
موجود بودن در عين معين يا كلي در معين
اگر مورد معامله عین معین یا کلی در معین باشد باید در زمان وقوع عقد موجود باشد
221
موجود بودن در كلي في الذمه | با مثال
اگر کلی في الذمه باشد، لازم نیست که در زمان انعقاد عقد موجود باشد و همین که در زمان تحویل کالا موجود باشد نیز کفایت می کند. مانند فروش ۱۰۰ کیلو گندم امسال در حالی که هنوز گندمهای امسال به خوشه ننشسته اند
222
مورد ديگري كه مشود موضوع معامله موجود نباشد
بيع مال آتی
223
منظور از مال آتي چيست
یعنی مالی که هنوز به وجود نیامده است
224
٣ مورد فروش مال آتي كه در حقوق ما پذيرفته شده است
عقد استصناع پیش فروش آپارتمان بیع میوه درخت در حالی که هنوز نرسیده و وقت چیدن آن فرا نرسیده است
225
منظور از قابل انتقال بودن موضوع معامله
منظور آن است که موضوع عقد به صورت حقوقی قابلیت واگذاری داشته باشد
226
٤ نمونه مال غير قابل انتقال
اموالی که دولت خرید و فروش آنها را ممنوع کرده باشد، مانند سلاح اموال موقوفه اموال عمومي اموال مرهونه
227
امكان انتقال اموال موقوفه | بررسي عين و منفعت
اموال موقوفه. البته اموال عین اموال موقوفه قابل انتقال نیست؛ اما منافع اموال موقوفه قابل انتقال است؛ بنابراین اموال موقوفه قابلیت فروش ندارند (جز در استثنائاتی) اما قابل اجاره دادن هستند
228
امكان انتقال اموال مرهونه دو نظر
اموال مرهونه بنابر نظر برخی، قابل نقل و انتقال نیست. البته نظر اقوی آن است که اموال موقوفه با حفظ حقوق رهنی مرتهن و تقدم حق مرتهن بر خریدار جدید، قابل انتقال و فروش هستند
229
سوال اصلي در خصوص قدرت بر تسليم چيست
در چه زمانی قدرت بر تسلیم | موضوع معامله لازم است
230
زماني كه بايد قدرت بر تسليم باشد | قاعده
قاعده اصلی آن است که قدرت بر تسلیم باید در زمان انعقاد عقد موجود باشد
231
٣ استثناء اصل لزوم جود قدرت بر تسليم در زمان عقد
معاملات موجل معاملات معلق معاملات منوط به تنفيذ
232
معاملات مؤجل | قدرت بر تسليم چه زماني شرط است
قدرت بر تسلیم در زمان اجل یا همان سررسیدی که قرار است تسلیم صورت گیرد، لازم است
233
معاملات معلق | قدرت بر تسليم چه زماني شرط است
قدرت بر تسلیم در زمان وقوع معلق عليه لازم است
234
معاملات موقوف به تنفيذ | قدرت بر تسليم چه زماني شرط است
در معاملاتی که موقوف به اجازه (تنفيذ) شخصی هستند مانند معاملات اکراهی یا معاملات فضولی یا عقود مالی منعقده توسط سفیه یا صغیر ممیز: قدرت بر تسلیم در زمان اجازه یا تنفيذ لازم است
235
ملاك قدرت بر تسليم | شخصي يا نوعي
ملاک قدرت بر تسليم نوعی است. بنابراین قدرت شخص بایع بر تسلیم موضوعیت ندارد؛ بلکه قابل تسلیم بودن مال موضوعیت دارد
236
با توجه به نوعي بودن قدرت مال بر تسليم | چه تغييري را نويسنده پيشنهاد ميدهد
به جای عبارت قدرت بایع بر تسلیم از عبارت قابلیت مال برای تسلیم استفاده کنیم
237
در یک معامله خیاری قدرت بر تسلیم در چه زمانی لازم است
در همان زمان انعقاد عقد قدرت بر تسلیم لازم است؛ زیرا خیاری بودن معامله مانع از انتقال موضوع معامله به طرف مقابل و اجرای تعهدات قراردادی مانند تسلیم موضوع معامله نمی شود
238
اگر در حین معامله، قدرت بر تسلیم وجود داشته باشد اما طرفین با تصور اینکه قدرت بر تسلیم وجود ندارد وارد معامله شوند، چنین معامله ای چه حکمی دارد
معامله باطل است؛ زیرا این امر بیانگر آن است که طرفین قصد واقعی برای انعقاد معامله نداشته اند
239
زوال قدرت بر تسلیم بعد از انعقاد معامل | منظور چيست
اگر در حین عقد، قدرت بر تسلیم موجود باشد، اما پس از عقد قدرت بر تسلیم از بین برود
240
زوال قدرت بر تسلیم بعد از انعقاد معامل معامله چه حكمي دارد ٢ حالت
اگر عدم قدرت بر تسلیم دایمی باشد | اگر عدم قدرت بر تسلیم موقت باشد
241
اگر زوال قدرت بر تسليم دائمي باشد | تكليف معامله چيست
معامله منفسخ میشود
242
اگر زوال قدرت بر تسليم موقت باشد | ٢ فرض
رابطه تعهد و زمان انجام آن به نحو وحدت مطلوب است، یعنی اگر تعهد در همان زمان مقرر انجام نشود، در سایر زمان ها قابل انجام نیست، که در این صورت نیز معامله منفسخ میشود رابطه تعهد و زمان انجام آن به نحو تعدد مطلوب است، یعنی اگر تعهد در همان زمان مقرر انجام نشود، در سایر ازمنه قابل انجام است، که در این حالت برای متعهدله خیار فسخ پدید می آید
243
منظور از تعدد و وحدت مطلوب رابطه زمان تعهد و تعهد چيست
وحدت مطلوب يعني اگر تعهد در همان زمان مقرر انجام نشود، در سایر زمان ها قابل انجام نیست تعدد مطلوب يعني اگر تعهد در همان زمان مقرر انجام نشود، در سایر ازمنه قابل انجام است
244
اگر موضوع معامله فعل يا ترك فعل باشد | ٥ شرط موضوع معامله چيست
``` دارای منفعت عقلایی باشد .معلوم باشد معین باشد مقدور باشد مشروع باشد ```
245
ملاك متمضمن منفعت عقلايي بودن چيست
ملاک منفعت عقلایی یک عمل شخصی است. یعنی باید دید که آیا عمل موضوع تعهد نسبت به طرفین قرارداد منفعت عقلایی دارد یا خیر
246
علم به موضوع معامله اگر عمل ياشد چيست
علم به میزانی لازم است که عرفا رفع ابهام به عمل آید
247
مقدور بودن ملاك نوعي دارد يا شخصي
ملاک برای مقدور بودن موضوع تعهد، ملاک نوعی است مگر آن که عمل موضوع تعهد قائم به شخص باشد؛ یعنی مباشرت شخص متعهد در آن شرط باشد که در این صورت ملاک مقدور بودن شخصی است
248
منظور از مشروع بودن موضوع معامله چيست
عمل موضوع تعهد خلاف قانون، نظم عمومی یا اخلاق حسنه نباشد
249
جهت معامله را تعريف كنيد
علت غایی و هدفی که شخص را به سمت انجام معامله سوق می دهد و داعی و انگیزه او از انجام معامله می شود
250
براي جهت معامله مثال بزنيد
شخصی زمینی را به هدف انبار کردن کالا در آن مکان، اجاره می کند. انبار کردن کالا، جهت این معامله است
251
اثر جهت در صحت يا فساد عقد به چه ترتيب است | مصداق بارز معاملاتي كه در قانون مدني به همين دليل باطلند
لازم نیست که در عقد، جهت تصریح شود؛ اما اگر تصریح شود باید مشروع باشد؛ در غیر این صورت موجب بطلان عقد است قراردادهای مبتنی بر قمار و گروبندی، قراردادهایی هستند که جهت آنها نامشروع است و از این رو باطلند (ماده ۶۵۴ ق.م)
252
گروبندي و قمار | در كجا باطل نيست
البته غیر از گروبندی نسبت به سوارکاری، تیراندازی و شمشیرزنی که به دلیل مصارف عقلایی آنها مجاز است
253
امكان تعميم قمار و گروبندي در مورد اسب سواري شمشير زني و تيراندازي به موارد مشابه
این ماده را می توان به موجب وحدت ملاک به سایر مصارف عقلایی و مشروع گسترش داد و گروبندی را در آن امور مجاز دانست.
254
جهت تعهد را تعريف كنيد
آن چه که شخص به واسطه انجام معامله، به صورت مستقیم و | بلاواسطه بدان نایل می شود
255
جهت تعهد با جهت معامله از حيث جنبه ... يا ... بودن مقايسه كنيد
جهت تعهد جنبه نوعی دارد و در تمام معاملات از یک نوع، یکسان است؛ اما جهت معامله جنبه شخصی دارد
256
مقايسه نوعي يا شخصي بودن جهت تعهد و معامله در مثال خريد زمين
برای مثال، شخصی که زمینی را برای تبدیل به باغ خریداری می کند، شخص دیگر زمینی برای ساخت مسجد خریداری می کند، شخص دیگری زمینی را برای ساخت ویلا خریداری می کند، شخص دیگری زمینی را برای ارزش افزوده و فروش مجدد خریداری می کند. در همه این معاملات، مالکیت زمین، که هدفی ثابت است، جهت تعهد است و اهدافی مانند ایجاد باغ، ساخت مسجد، ساخت ویلا و فروش مجدد زمین بعد از ایجاد ارزش افزوده، جهت معامله است
257
جهتي كه بايد مشروع بايد جهت تعهد است يا معامله | با دليل
آنچه که از مشروع یا نامشروع بودن آن بحث می شود؛ جهت معامله است، نه جهت تعهد؛ زیرا جهت تعهد در عقودی که مخالفتی با قانون نداشته باشند، همیشه مشروع است. اما جهت معامله است که می تواند نامشروع باشد...
258
جهت نا مشروع در چه صورتهايي به بطلان معامله مي انجامد
تصریح به جهت نامشروع یکی از طرفین بیان جهت نامشروع یکی از طرفین به طور ضمنی و کشف آن از اوضاع و احوال امر اطلاع طرف مقابل از جهت نامشروع شخص دیگر حتی اگر این جهت نامشروع به طور صریح یا ضمنی بیان نشود هر دو طرف قرارداد دارای جهت نامشروع باشند، که در این صورت حتی در صورت عدم اطلاع هر طرف از جهت نامشروع طرف دیگر، باید معامله را باطل دانست
259
در چه صورت حتي بدون عدم اطلاع طرف مقابل جهت نامشروع به بطلان معامله ميانجامد
آن حالتی است که هر دو طرف قرارداد دارای جهت نامشروع باشند، که در این صورت حتی در صورت عدم اطلاع هر طرف از جهت نامشروع طرف دیگر، باید معامله را باطل دانست.
260
منظور از معاملات به قصد فرار از دين
یعنی شخص مدیون به این منظور که طلب کاران به اموال او دسترسی نداشته باشند، اموال خود را به سایرین منتقل کند
261
دو شكل معاملات براي اضرار ديان
صوری یا حقیقی
262
مثال براي معامله ي صوري به قصد فرار از دين
مانند آن که شخصی برای آن که طلبکاران به اموال او دسترسی نداشته باشند، اموال خود را ظاهرا به نام پدرش کند، و قرار بر این گذارند که بعد از ناامید شدن طلب کاران از دسترسی به اموال، پدر او مجددأ اسناد مالکیت اموال را به نام فرزندش کند
263
حكم معامله فرار از دين صوري | با دليل
در هر صورت باطل اند؛ زیرا قصد واقعی برای انجام معامله وجود ندارد. کلیۂ عقود صوری به دلیل فقدان قصد باطل اند، چه این معاملات برای فرار از تأدیه دیون منعقد شده باشند و چه به هر قصد دیگری منعقد شوند
264
معامله غيرصوري به قصد فرار از دين | مثال
مانند آن که شخص برای آن که طلبکاران اموال او را توقیف ننمایند، حقیقتا اموال خود را به پدر خود هبه کند یا آن که این اموال را بفروشد و ثمن معامله را به حسابهایی در خارج از کشور و دور از دسترس طلب کاران منتقل کند
265
حكم معاملات غير صوري به قصد فرار از دين | ٢ دسته
وقف يا عقود مجاني ديگري | ساير معاملات به قصد فرار از دين
266
اگر وقف يا عقود مجاني ديگري به قصد فرار از دين صورت گيرد حكم چيست علت ذكر وقف در اين دسته چيست
غیرنافذ است | اده ۶۵ ق.م ناظر به وقف است؛ اما بنابر وحدت ملاک، به سایر عقود مجانی هم قابل سرایت است
267
ساير معاملات به قصد فرار از دين چه حكمي دارند
غيرقابل استناد در برابر طلبکاران
268
شرط غير قابل استناد عقود غير رايگان در برابر طلبكاران چيست
این معاملات به این شرط در برابر طلبکاران غیر قابل استناد اند که طرف مقابل منتقل اليه نیز به قصد طرف دیگر مبنی بر فرار از تأدیه دیون مطلع باشد
269
تفاوت معامله غیرنافذ و معامله غیرقابل استناد در چیست
معامله غیرنافذ نه در رابطه بین متعاملین و نه در رابطه با اشخاص ثالث اثر حقوقی ندارد، اما معامله غیرقابل استناد، در رابطه بین متعاملین صحیح است و دارای اثر حقوقی است و برای آنها الزام آور است، اما طلبکاران می توانند چنین معامله ای را نادیده بگیرند و مال انتقال یافته را همچنان متعلق به بدهکارشان فرض کنند و اقدام به توقیف آن نمایند
270
حكم وصیت به قصد فرار از دین چیست
صحیح است؛ زیرا خللی به حقوق طلبکاران وارد نمی کند؛ زیرا ابتدا دیون متوفی از اموالش پرداخت می شود، و سپس نوبت به اجرای وصایای متوفی میرسد
271
حكم ابراء به قصد فرار از دین چیست؟ یعنی اگر شخصی از شخص دیگر، طلبکار باشد و به عده ای مدیون باشد و سپس برای اضرار مدیونین خود، بدهکار خود را ابراء کند، تکلیف این ابراء چیست
غیرنافذ است زیرا ابراء، یک ایقاع مجانی است و بنابراین، ابراء مانند عقود مجانی، اگر به قصد فرار از ادای دین باشد، غیرنافذ است
272
رد هبه یا رد وصیت یا رد صلح مجانی برای فرار از ادای دین چه حکمی دارد؟ ابتدا فرض سوال را باز کرده و توضیح دهید
اگر شخصی به عده ای مدیون باشد و سپس شخصی مالی را به او هبه کند یا مجانأ صلح کند یا آنکه مالی را به نفع او وصیت کند ولی آن شخص بدهکار برای آنکه آن مال در اموالش وارد نشود، از قبول أن هبه یا صلح مجانی یا وصیت، امتناع کند و هبه یا صلح یا وصیت را رد کند
273
رد هبه یا رد وصیت یا رد صلح مجانی برای فرار از ادای دین چه حکمی دارد
این اقدام صحیح است. چون آن مال هنوز در شمار اموال شخص وارد نشده است و بنابراین رد هبه یا صلح یا وصیت توسط او، مصداق تصرف در اموالش برای فرار از ادای دین نیست که بتوان آن را غیرنافذ یا باطل دانست