504(دهتای اول) Flashcards
(138 cards)
Virtue
عفت،پاكدامني،تقوا
علاقه مند كردن،سود بانكي،
Interest
Nourish
تغزيه كردن
Commence
شروع كردن
آغاز كردن
Estimate(v)(n)
قضاوت كردن،برآورد كردن،تخمين زدن،ارزيابي كردن،حدس زدن
قضاوت،تخمين،نظر،برآورد
Solemn
رسمي،جدي،موقر
Disturb
مختل كردن
بر هم زدن
مضطرب ساختن
مزاحم شدن
Suffer
رنج كشيدن
تحمل كردن
Pledge
وثيقه،بيعانه،ضمانت
قول دادن،متعهد شدن
Due to
Due
ناشي از
بدهي،عوارض
Abolish
برانداختن
منسوخ كردن
Absurd
احمقانه
پوچ
نا معقول
Prohibit
ممنوع كردن
Panic
ترس
ترسيدن
ترس همگاني
Appoint
انتخاب كردن
برگزيدن
تعيين كردن
تجهيز كردن
Commend
تحسين كردن
Appropriate
مناسب،درخور،مقتضي
اختصاص دادن
Feeble
سست،ضعيف،نا توان
Disclose
فاش كردن
آشكار كردن
Widespread
(Adj)
گسترده،همه جا منتشر
Stammer
لكنت پيدا كردن
من من كردن
لكنت
Impediment
مانع
اشكال
گير
Obstruction
انسداد
منع
گرفتگي
براي رگ و جاده و اينا استفاده ميشود
Ditch
جوي
نهر
خندق
گودال