504 Extra Flashcards
(250 cards)
abate
فروکش کردن، کاهش دادن
abhor
تنفر داشتن از، متنفر بودن از
acclimate
عادت کردن، خو گرفتن
adage
ضرب المثل
aegis
دفاع، نظارت، حفاظت، پناه
affluent
ثروتمند، غنی، متمول
alleviate
تسکین دادن، کاهش دادن
altercation
مشاجره، بحث پر سر و صدا
antithesis
نقطه مقابل، مخالف
atheist
ملحد، کافر، کسی که وجود خدا را انکار می کند
avid
بسیار مشتاق، علاقه مند
belligerent
متخاصم، جنگ طلب
benevolent
خیرخواه، سخاوتمند، خیراندیش
benign
مطلوب، خوش طینت، مهربان
bizzare
عجیب و غریب
cajole
ریشخند کردن، با چرب زبانی متقاعد کردن، کلک زدن
candor
صراحت، رک گویی، بیان صادق
caustic
پر کنایه، نیش دار، طعنه آمیز، فرساینده
chronological
زمانی
clandestine
مخفیانه، مخفی، سری
cliche
کلیشه، مطلب تکراری
coerce
مجبور کردن، وادار کردن، مهار کردن
coherent
منطقی، هماهنگ، قابل فهم، منسجم
condone
توطئه کردن، تبانی کردن