6 Flashcards
(49 cards)
vorschlagen
پیشنهاد کردن - مثال: Ich schlage vor
kunst
هنر - مثال: Moderne Kunst ist manchmal schwer zu verstehen. (هنر مدرن گاهی فهمش سخت است.)
erleben
تجربه کردن - مثال: Wir haben gestern ein Abenteuer erlebt. (ما دیروز یک ماجراجویی تجربه کردیم.)
an
در (زمان) - مثال: Am Wochenende fahre ich weg. (در آخر هفته مسافرت میروم.)
feuer
آتش - مثال: Das Feuer brennt hell. (آتش روشن میسوزد.)
diskussion
بحث - مثال: Die Diskussion war sehr intensiv. (بحث بسیار شدید بود.)
da
اینجا - مثال: Da ist mein Haus. (اینجا خانه من است.)
veranstaltung
اجرا (هنری) - مثال: Die Veranstaltung beginnt um 20 Uhr. (اجرا ساعت ۲۰ شروع میشود.)
kostüm
لباس مراسم - مثال: Ihr Kostüm ist sehr schön. (لباس مراسم تو بسیار زیباست.)
bis
تا - مثال: Ich arbeite bis 18 Uhr. (من تا ساعت ۱۸ کار میکنم.)
mitkommen
به همراه آمدن - مثال: Kannst du mitkommen? (میتوانی با ما بیایی؟)
zu
در (زمان) - مثال: Zu Weihnachten feiern wir. (در کریسمس جشن میگیریم.)
mal
دفعه - مثال: Einmal möchte ich nach Paris. (یک دفعه میخواهم به پاریس بروم.)
hin
به آنجا - مثال: Geh hin und frag nach. (به آنجا برو و بپرس.)
ermäßigung
تخفیف - مثال: Gibt es eine Ermäßigung für Studenten? (آیا برای دانشجویان تخفیف وجود دارد؟)
künstler
هنرمند - مثال: Der Künstler malt ein Bild. (هنرمند در حال نقاشی یک تصویر است.)
verabreden
برنامهریزی کردن - مثال: Wir haben uns für morgen verabredet. (ما برای فردا برنامه ریزی کردهایم.)
spannend
هیجانانگیز - مثال: Der Film war sehr spannend. (فیلم بسیار هیجانانگیز بود.)
dort
آنجا - مثال: Dort steht das Museum. (موزه آنجاست.)
prima
عالی - مثال: Das Essen schmeckt prima! (غذا مزهاش عالی است!)
ziemlich
زیاد - مثال: Das ist ziemlich teuer. (این نسبتاً گران است.)
festival
جشنواره - مثال: Das Filmfestival beginnt nächste Woche. (جشنواره فیلم هفته آینده شروع میشود.)
ausmachen
توافق کردن - مثال: Wir müssen einen Termin ausmachen. (ما باید روی یک زمان توافق کنیم.)
halten
(در مورد چیزی) نظری داشتن - مثال: Was hältst du davon? (نظرت در این مورد چیست؟)