قید A2 Flashcards
(36 cards)
auswendig
حفظ شده، از حفظ
bestimmt
حتماً , مطمئناً
eigentlich ایگنت لیش
در حقیقت ،واقعا
.Was willst du eigentlich von mir?
واقعا از من چی میخواهی؟
- در حقیقت و برخلاف ظاهر بیرونی
“Er heißt eigentlich Meyer” (در حقیقت او “میر” نام دارد.) - در اصل و بیان علت واقعی یک امر
“.Eigentlich hast du recht” (تو واقعا حق داری.)
“.Ich habe eigentlich keine Zeit” (من واقعا هیچ زمانی ندارم.)
endlich
سرانجام, نهایتا، بالاخره
1.Endlich bist du da!
1. سرانجام تو اینجایی!
2.Endlich kommt der Bus!
2. بالاخره اتوبوس آمد!
unbedingt اون به دینگت
حتما ، مطمئنا، قطعا
Du musst unbedingt eine neue Hose kaufen.
. تو باید حتما یک شلوار نو بخری.
dagegen داگه گن
۱-مخالف
۲-به سمت مقابل، به سوی
3 - در مقابل برعکس
abends
عصرها, در عصر
Abends bin ich meistens zu Hause.
عصرها من معمولا در خانه هستم.
schade
حیف, ناامیدکننده، مایه تأسف
Schade, dass er nicht kommt.
حیف که او نمیآید.
lange
برای مدت طولانی ,بهطور طولانی، مدت زیادی
1.Ich habe lange auf dich gewartet.
1. من مدت زیادی منتظر تو بودم.
plötzlich پلوتزلیش
ناگهانی ، بطور ناگهانی
Sie ist ganz plötzlich gestorben.
. او کاملا ناگهانی مرد.
durcheinander دورش آین اندا
بی نظم, در هم، غر و قاطی
.Warum sind die ganzen Kleider durcheinander?
. چرا همه لباس ها غروقاطی اند؟
sicher
مطمئناً، حتماً، قطعاً
Er hat es sicher vergessen.
. مطمئناً آن را فراموش کردهاست.
los لوز
1 در جریان در حال رخ دادن. :
1.Was ist denn los?
. چه اتفاقی داره می افته؟ [چه خبره؟]
2 راه بیفتید! حرکت. :
1.Achtung – fertig – los!
1. اخطار - آماده - حرکت!
2.Achtung, fertig, los!
2. توجه! آماده! حرکت!
3.Los! Beeil dich!
3. راه بیفت! عجله کن!
international اینتاناتسیونال
بطور بین المللی
Der Professor war international bekannt.
پرفسور بهطور بینالمللی مشهور بود.
warum
چرا ، برا چه
wohl واول
Das خوب ، خوش ، سر خوش
1.Du siehts schlecht aus. Fühlst du nicht dich wohl?
1. تو بد بهنظر میرسی. آیا حالت خوب نیست؟
2.Kann ich nach Hause gehen? Ich fühle mich nicht wohl
2. میتوانم به خانه بروم؟ من حال خوبی ندارم.
gerade گه غاده
1_الان
- Da kommt er ja gerade.
- الان خودش میآید.
2 _ فقط
1.Ich habe gerade mal fünf Euro.
1. من فقط 5 یورو دارم.
3 ویژه خاص
1.Das war nicht gerade interessant.
1. جذابیت خاصی نداشت [خیلی هم جذاب نبود].
pünktlich پونکتلیش
دقیقاً ،دقیقاً سر وقت
Der Bus fährt pünktlich um acht Uhr.
اتوبوس دقیقاً ساعت 8 حرکت میکند.
hierhin هیه هین
به اینجا
hiermit هیه میت
بدین گونه، بدین وسیله
1.Ich bescheinige hiermit, dass die Angaben richtig sind.
1. من بدین وسیله تصدیق میکنم که اطلاعات درست هستند.
drüben دغوبن
آنطرف، آنطرف خیابان
1.Dort drüben ist die Haltestelle.
1. آنجا آن طرف خیابان ایستگاه است
höflich هوف لیش
مودبانه
1.Das ist sehr höflich von Ihnen.
1. این کار شما بسیار مودبانه است. [این کار ادب شما را میرساند]
hierhin
به اینجا, اینجا
übrigens
راستی!
1.Ah, übrigens - wusstest du, dass wir ein neues Auto gekauft haben?
1. اوه، راستی، میدونستی که ما یک ماشین جدید خریدیم؟