ARAS Words,1-10 Flashcards
(481 cards)
1
Q
Latecomer
A
کسی که دیر می آید
2
Q
Cause
A
دلیل
3
Q
Lateness
A
تاخیر
4
Q
Congress
A
کنگره
5
Q
Wage
A
حقوق-مزد
6
Q
Battle
A
جنگ-نبرد
7
Q
Intense
A
سخت -فشرده
مترادف =keen
8
Q
Butcher
A
قصاب
9
Q
Detective
A
کارگاه
10
Q
Hire
A
کرایه کردن-استخدام کردن
11
Q
Widow
A
بیوه زن
12
Q
Admire
A
تحسین کردن
13
Q
Thoughtfulness
A
اندیشه
14
Q
Court
A
دادگاه
15
Q
Witness
A
شاهد
16
Q
Discover
A
پیبردن-کشف کردن-متوجه شدن
17
Q
Landlord
A
صاحب خانه
18
Q
Bear
A
خرس-تحمل کردن
19
Q
Champion
A
قهرمان
20
Q
Swore
A
قسم خوردن -ناسزا گفتن
21
Q
Knight
A
شوالیه
22
Q
Contest
A
رقابت-مسابقه
23
Q
Disobey
A
سرپیچی کردن
متضاد # obey اطلاعت كردن
24
Q
Remain
A
ماندن-باقي ماندن
25
Tune
اهنگ
26
Spread
گسترده كردن -پهن كردن -گسترش دادن
27
Cloak
شنل-عبا
28
Crossing a muddy puddle
عبور يك گودال گل الود
گودال=puddle
29
Nobleman
نجيب زاده
30
Breeding
تعليم و تربيت
31
Impress
تاثير گذاشتن
32
Demonstrate
نشان دادن
33
Favor
لطف
34
Anecdote
حكايت
35
Upbringing
تربيت كردن
36
Parallel
برابر-موازي
37
Gesture
حركت-رفتار
38
Trouble
مشكل-زحمت-مزاحمت
39
Generous
بخشنده
40
Treatment
رفتار -درمان
41
Jury
هييت داوران
42
Jail
حبس-زندان
| حبس كردن
43
Prisoner
زنداني
44
Blade
شمشير -تيغه
45
March out
راهپيمايي كردن
46
Ban
ممنوع كردن
47
Bandit
راهزن
48
Contraband
قاچاق
49
Slightest
كوچكترين
50
Latitude
عرض جغرافيايي
51
Longitude
طول جغرافيايي
52
Grand
باشكوه
53
Conffin
تابوت
54
Revenge
انتقام
55
I am unaccustomed
من عادت ندارم
56
Election
انتخابات
57
Tactfully
بسيار هوشمندانه
58
Commit
مرتكب شدن
59
Slum
محروم
60
Hunter
شكارچي
61
Lay ahead
طرد شدن
62
Adventure
حوادث-ماجرا
63
Maid
خدمتكار
64
Flee (from )
| گذشته=fled
فرار کردن
65
Facing
روبرو شدن
66
Plot
نقشه
67
Cheat
فریب دادن
68
Spy
| گذشته = spied
جاسوسی کردن
| متوجه چیزی شدن
69
I was frightened
من ترسیدم
70
Legal
قانونی-مجاز
71
Dirty tricks
حقه های کثیف
72
Blanket
پتو
73
Grave
قبر
74
Terror
وحشت
75
Cemetery
گورستان
76
Escape
گریختن - در رفتن - فرار کردن
77
Eyesight
بینایی
78
Protect
محافظت کردن_حفظ کردن-حمایت کردن-نگهداری کردن
79
Eyesight
بینایی
80
Protect
محافظت کردن_حفظ کردن-حمایت کردن-نگهداری کردن
81
Robber
دزد
82
Shack
خانه-کلبه
83
Janitor out
سرایدار- دربان
84
Enemy
دشمن
85
Teller
گوینده
86
Pregnant
باردار-حامله
87
Stare
خیره شدن - نگاه
88
Face
صورت- مواجه شدن-روبرو شدن
89
Couch
کاناپه
90
Moisture
رطوبت
91
Desert
بيابان
92
Persuade
متقاعد كردن - ترغيب كردن
93
Give up
پايان دادن
94
Convention
همايش
95
Publishers
ناشران
96
Encyclopedia
دايره المعارف
97
Sinking ship
كشتي در حال غرق شدن
98
Flour
آرد
99
Shortening
روغن شيريني پزي
100
Rainbow
رنگين كمان
101
Careful
با دقت - دقيق
102
Product
توليد - محصول -موادغذايي
103
Through
از ميان ، از وسط
104
Through
از ميان ، از وسط
105
Dense
متراكم -فشرده - غليظ
106
Fog
مه
107
Germ
ميكروب
108
Diamond
الماس
109
Butter
كره حيواني
110
Butter
كره حيواني
111
Deal
قيمت -مقدار-معامله
| معامله كردن-
112
Excitement
هيجان
113
Note
مشخص شدن- توجه كردن-ذكر كردن-يادداشت كردن-
114
First grade
كلاس اول
115
Make up
درست کردن
جبران کردن
جبران كردن
116
Lack of
فقدان-كمبود-
| نداشتن-كم داشتن-ناقص بودن
117
Burglar
سارق-دزد
118
Scheme
طرح اوليه
119
Toes
انگشتان پا
120
Retail
خرده فروشي
| جزيي
121
Angere
خشمگين كردن
| عصباني كردن
122
Slaughter
سلاخي-كشتار-قتل عام
| سلاخي كردن - كشتار كردن
123
Strike
اعتصاب
124
Keep ( گذشته=kept)
نگه داشتن-جلوگیری کردن-محروم شدن
125
Labor
کارگر-حرب کارگر
126
Dispute
نزاع-کشمکش-مشاجره
جدال کردن
مشاجره کردن
سر و کله زدن
127
Contrary
بالعکس-معکوس-مقابل-مخالف
128
Commercial
تبلیغات
129
Autos
خودرو-ماشین
130
Dine
شام خوردن-شام دادن-ناهار خوردن
131
Withheld
خودداری کردن-منع کردن-دریغ کردن
132
Executive,legislative,judicial branches
قوه مجریه ،مقننه،قضاییه
| Branch: قوه
133
Quarrel
نزاع
دعوا
اختلاف
مجادله
134
Dimes
سکه
135
Dimes
سکه
136
Apeal
درخواست
طلب
جذبه
137
Apeal
درخواست
طلب
جذبه
138
Breezes
نسیم
بادملایم
وزیدن
139
Bound
موظف-مقید
140
Roamed
پرسه زدن
گشتن
گردیدن
141
Plain
اسم :
دشت
جلگه
```
صفت : ساده
صاف
واضح
عادی
هموار
پهن
```
142
To tun the course
برای تشکیل کلاس
143
Blind
نابینا
144
Costly
گران
145
High-priced
گران
146
Expensive
گران قیمت
147
Dear
گران
148
Valuable
گران قیمت
149
Precious
گرانبها
150
Invaluable
گرانبها-ارزشمند
151
Priceless
ارزشمند
152
Exorbitant
گزاف-بیش از حد
153
Excessive
بیش از حد
154
Immoderate
زیاده از حد
155
Dense
=thick
| انبوه -متراکم
156
Eliminate
=get rid of - remove - omit
| محو کردن-بیرون کردن-رفع کردن-برطرف کردن
157
Vapor
=mist=fog=moisture
| بخار-مه-
158
Humid
Moist=damp
| مرطوب-نمدار
159
Trapping
به دام انداختن-نگهداری کردن
160
Bottle
شیشه
161
Gather
جمع کردن
گرد اوری کردن
نتیجه گرفتن
استباط کردن
162
Swamp
مرداب-باتلاق
163
Trail
```
دنباله دار
دنباله دار بودن
اثر پا باقی گذاردن
بدنبال کشیدن
بدنبال حرکت کردن
```
164
Stream
جريان
165
Engine
موتور
166
Altitudes
ارتفاعات
167
Figuring
به تصوير كشيدن
رقم زدن
محاسبه كردن
168
Cellar
زيرزمين-انبار-سرداب
169
Conceal
مخفي كردن -پنهان كردن - پوشاندن
170
Leaves
برگ ها
171
Row
```
ردیف کردن
پارو زدن
راندن
قرار دادن
بخط کردن
```
رديف-سطر
172
Weed
علف هرز-خزه-
| وجين كردن-كندن علف هرز
173
Beautify
زيباسازي
174
Border
مرز-حاشيه-لبه-كناره
175
Leftover
پس مانده غذا-بقايا
176
Complain
شکایت کردن
غرولند کردن
نالیدن
ناله و شکایت کردن
177
Convincing
قانع كننده
178
Beau
جوان شيك-معشوقه-مردي كه به زن توجه دارد ( براي مرد به كار مي رود)
179
Pipe
لوله
180
Crab
خرچنگ
181
Floor
كف
182
Crowds
جمعيت
183
Hanging
```
معلق
اویزان
چیز اویخته شده
اعدام
اعدام کردن
```
184
Weatherman
هواشناسان
185
Witch
ساحره
جادوگر
سحر کردن
186
Tiny droplets
قطرات ریز
187
Giant
غول پیکر
188
Nylon
نایلون
189
String
| Nylon string
طناب-نخ-ریسمان
طناب پلاستیکی
190
Chemicals
مواد شیمیایی
191
Upward
به طرف بالا
| روبه بالا
192
Shot
شلیک کردن
193
Weapon
سلاح
194
Blanket
پتو-لایه
| پوشاندن با لایه یا پتو
195
Evaporate
تبخیر شدن-بخار شدن
196
Barely
به سختی
197
Blades
پره ها - تیغه ها
198
Cause
موجب-سبب
| موجب شدن-سبب شدن
199
Downwards
رو به پایین
200
Hole
سوراخ
گودال
حفره
روزنه
201
Thickest
=dense
| انبوه-ضخیم-توده
202
Magician
شعبده باز
203
Wave
موج-
دست تکان دادن
تشکیل موج دادن
204
Wand
عصا
205
Pair
جفت-زوج
206
Scissors
قیچی
207
Valve
سوپاپ-شیرفلکه
208
Drop
قطره
سقوط
چکه
افت
چکیدن
رها کردن
سقوط کردن
209
Hoop
حلقه
تسمه
حلقه زدن به
تسمه زدن
210
Frequent
زود زود-تکرار شونده-مکرر
| تکرار کردن
211
Interpret
تعبیر و تفسیر کردن
212
Perceive
درک کردن
213
Aggravate
بدتر کردن
214
Wipe out
زدودن
215
Incredible
باور نکردنی
216
Unforgettable
فراموش نشدنی
217
Extravagant
ولخرج
218
Huge
عظیم
219
Misty
مه آلود
220
Thick
غلیظ
221
Dismal
ملال انگیز
222
Slip on
لباس/کفش پوشیدن
223
Fortify
تقویت و مجهز کردن
224
Suspected
مشکوک
| مظنون
225
Wicked
شرور و تبهکار
226
Gossip
فرد سخن چین
227
Schemer
فرد توطئه گر
228
Dictator
فرد مستبد
229
Perilous
مخاطره آمیز
230
Foretell
پیشگویی کردن
231
Look forward to
چشم انتظار بودن
232
Deadly
مرگبار
233
Explosion
انفجار
234
Forces
نیروها
235
Sleet
برف و بوران
236
Explosives
مواد منفجره
237
Disappear
ناپدید شدن
238
Crumble
خرد کردن
239
Vacate
تخلیه کردن
240
Vanish(disappear)into thin air
دود شد رفت هوا
241
Equipment
تجهیزات
242
Pay for
پرداختن
243
Extend
بسط و توسعه دادن
244
Make use of
استفاده کردن از
245
Regain
دوباره بدست اوردن
246
As time goes on
به مرور زمان
247
Meaningless
بي معنا-بي معني-مهمل
248
Throughout
در طول -در كل- سراسر
249
Rioter
شورشي - آشوبگر
250
Spacecraft
سفينه فضايي
251
Bureau
دفتر-اداره-
252
Dragnet
دام-تور
| مثلا از دام پليس فرار كردن
253
Pretending
وانمود كردن-تظاهر كردن
| متظاهر
254
Innocent
ادم بي گناه -مبرا
255
Riot
شورش
فتنه
بلوا
غوغا
عیاشی کردن
شورش کردن
خوش گذرانی کردن
256
Council
شورا-مجلس
257
Correctional system
روش تنبيه و مجازات
| سيستم اصلاحي
258
Aim
هدف
منظور
مقصود
259
Fatal
كشنده
مهلك
وخيم
260
Disease
بيماري=sick=illness
261
Embassy
سفارت
262
Minister
وزیر
263
Mud
گلولای
| گل الود کردن
264
Tax
مالیات
265
Spotlight on
زیر ذره بین
266
Politicians
سیاستمداران
267
Decent
محترم
نجیب
محبوب
268
Earn
```
کسب کردن
بدست اوردن✅
امرار معاش کردن✅
دخل کردن
درامد داشتن
تحصیل کردن
پیدا کردن
```
269
Trial
دادرسي
| محاكمه
270
Bench
نيمكت
| كرسي قضاوت
271
Spirit
روحيه
272
Frighten
ترسيدن
| ترساندن
273
Messy
بهم ريخته
274
Steering
فرمان ماشين
Steer=
هدایت کردن
راندن
275
Formation
پيدايش-تشكيل_شكل
276
Catch(گذشته =caught)
گرفتن
دستگير شدن
گرفتار شدن
277
Strike
اعتصاب
| اعتصاب كردن
278
Fire
آتش
آتش زدن
بيرون كردن✅
اخراج كردن✅
279
Polish
```
صیقل دادن
جلا دادن
براق کردن
واکس زدن
تميز كردن
```
280
Ruin
```
خراب کردن
سربه سر کردن
فاسد کردن
فنا کردن
از بين بردن
```
281
Brakes
ترمزها
282
Examination
معاينه
بازرسي
رسيدگي
امتحان
283
Choir
گروه كُر
284
Angles
زاويه
گوشه
طرف
كنج
285
Slight limp
كمي لنگ زدن در راه رفتن
Limp=لَنگ زدن-شَل زدن
286
Suspect
مشكوك
| مظنون
287
Insist
پافشاری کردن
اصرار ورزیدن
پاپی شدن
288
Punch
سوراخ كردن
منگنه زدن
مشت زدن
پانچ كردن
289
Hint
اشاره-تذكر
| اشاره كردن
290
Sarcasm
طعنه
سرزنش
سخن طعنه امیز
291
Seemingly
ظاهرا
292
Clerk
منشي
293
Apologize
عذر خواهی کردن
پوزش خواستن
معذرت خواستن
294
Unjustly
به ناحق
| ظالمانه
295
Accuse
متهم كردن
| تهمت زدن
296
Favoritism
طرفداري
297
Bracelet
دستبند
298
Knowingly
آگاهانه
299
Livelihood
امرار معاش
300
Defect = fault,that which is wrong / to quit a country,a political party or a cuase
خطا و اشتباه/ ترک کردن یک کشور ، یک حزب سیاسی یا یک آرمات
301
Fail
قصور كردن
| شكست خوردن
302
Fined
جريمه شدن
303
Resolve
تصميم گرفتن ، رفع كردن
304
Comply
مطابق بودن
موافقت كردن
هماهنگ بودن
305
Trigger
براه انداختن
رها كردن
ماشه كشيدن
306
Obstruct
مسدود كردن
| مانع شدن
307
Contract
قرارداد
308
Involve
درگیر کردن یا شدن
| گرفتار کردن یا شدن
309
Decline
کاهش یافتن
| نپذیرفتن
310
Compensation
جبران
| تاوان
311
Collapse
فروریختن
| متلاشی شدن
312
Expound
تفسیر کردن
| به تفصیل گفتن
313
Flaw
عیب
نقص
کاستی
314
Incline
کج کردن
| متمایل شدن
315
Infrastructure
زیرساخت
316
Integrity
یکپارچگی
317
Intensify
تشدید کردن
| شدید کردن
318
Mode
حالت
| مود
319
Neutral
خنثی
320
Obstruct
مسدود کردن
| مانع شدن
321
Optimal
بهینه
322
Resolve
رفع کردن
| تصمیم گرفتن
323
Sphere
کره
| گوی
324
Subordination
اطاعت
| فرمانبرداری
325
Successive
متوالی
| پی در پی
326
Survival
نجات
327
Sustain
نگهداشتن
| حفظ کردن
328
Terminate
بپایان رساندن
| خاتمه دادن
329
Virtue
فضیلت
| برتری
330
Vision
دید
بصیرت
بینایی
331
Accompany
همراهی کردن
332
Accumulation
تجمع
انباشت
ذخیره
333
Allocation
اختصاص
334
Analogy
شباهت
| قیاس
335
Apparatus
دستگاه
336
Asset
دارایی
| سرمایه
337
Collapse
فروریختن
| متلاشی شدن
338
Compensation
جبران
تاوان
غرامت
339
Comply
مطابق بودن
| موافقت کردن
340
Comprise
دربرداشتن
| شامل بودن
341
Conceive
فهمیدن
پنداشتن
تصور کردن
342
Contemporary
معاصر
343
Controversial
جدال امیز
| ستیزگرانه
344
Criterion
معیار
345
Decline
کاهش یافتن
| نپذیرفتن
346
Disembark
پیاده کردن
| تخلیه از کشتی
347
Diverse
گوناگون
| مختلف
348
Emetgent
حاصل شونده
برایند
ناشی
ظهور
349
Eventual
احتمالی
| مشروط
350
Firefighter
مامور اتش نشان
351
adolescents
نوجوانان
352
Contract
قرارداد
353
Adolescent
نوجوان
354
Require
نیاز داشتن
لازم بودن
لازم داشتن
355
Accessible
در دسترس
| دست یافتنی
356
Regret
```
پشیمانی
تاسف
افسوس
پشيمان شدن
تاسف خوردن
افسوس خوردن
```
357
Evidence
شواهد
دلايل
مدارك
358
Conclusion
نتيجه
359
Dues
حق الزحمه
| حق عضويت
360
Contain
دارا بودن
شامل بودن
محتوی بودن
361
Spy
جاسوسي كردن
362
Equipment
تجهيزات
363
Fame
Hall of fame
Fame = شهرت ،مشهور كردن
| Hall of fame = تالار مشاهير
364
District
منطقه
| ناحيه
365
Attorney
وكيل
| دادستان
366
Brobe
کاووش کردن
تفحص کردن
دخالت کردن
367
Consumer
مصرف کننده
368
Advocate
وکیل مدافع
369
Defective
معیوب
| ناقص
370
Inventor
مخترع
371
defraud
گول زدن
فریب دادن
کلاهبرداری کردن
372
Charges
اتهامات
| عوارض
373
Victim
قربانی
374
Crew
خدمه
375
Gang
ارازلواوباش
| دسته جنایتکاران
376
Lifeguard
غریق نجات
377
Warn
اخطار دادن
378
Diver
غواص
379
Wreck
خراب شدن
خراب کردن
لاشه کشتی ، هواپیما و ...
380
Cure
درمان کردن
| درمان
381
Suppose
پنداشتن
فرض کردن
خیال کردن
گمان کردن
382
Incurable
علاج ناپذیر
| بهبودی ناپذیر
383
Attempt
کوشش
تلاش کردن
جستجو کردن
تقلا کردن
384
Constituation
تشکیلات
385
Attic
اتاق زیر شیروانی
386
Mistreate
بد رفتاری کردن
387
Disapproval
عدم تایید، مخالفت، ناخشنودی، نارضایتی
388
Traitor
خیانتکار
| خائن
389
Arreste
توقیف کردن
باز داشت شدن
دستگیر شدن
390
Supply
فراهم کردن
تهیه کردن
عرضه
تامین کردن
391
Slaughter
```
ذبح
قتل عام
سلاخی
کشتار فجیع
سلاخی کردن
کشتار کردن
```
392
Conqueror
فاتح
پیروز
غالب
کشور گشا
393
Servant
خدمتکار
| مستخدم
394
Capture
گرفتن
| اسیر کردن
395
Preserve
حفظ کردن
| نگه داشتن
396
Undoubtedly
بدون شك
| مسلما
397
Composition
انشا
| تركيب بندي
398
Remark
تذكر دادن
متذكر شدن
سخن گفتن
گفتن
399
Feature
خصوصیات
نمایان کردن
بطور برجسته نشان دادن
400
Whether
ایا
| چه
401
Haunted house
خانه ارواح
| خانه جن زده
402
Swallow
بلعیدن (مثلا قرص را بلعیدن/خوردن)
403
Violet
بنفش
404
Janitor
سرایدار
405
Patient
بیمار/مریض
| صبور/شکیبا
406
Lumberjack
چوب بُر
407
Clue
سرنخ
| مدرک
408
Squad
جوخه
گروه
دسته
409
Staff
```
کارکنان
کارمندان
پرسنل
هیئت
اعضاء
```
410
Storm
کولاک
| طوفان
411
Manner
شیوه
طرز
رفتار
412
Mayor
شهردار
413
Press
مطبوعات
| فشار
414
Destroy
```
نابود کردن
از بین بردن
خراب کردن
ویران کردن
آسیب رساندن
```
415
thunderstorm
رعد و برق
| توفان تندری
416
guilty
گناه کار
مجرم
مقصر
417
Beat
```
ضرب وشتم
زدن
کتک زدن
کوبیدن
شلاق زدن
```
418
Sundae
بستی میوه ای
| بستی مغز گردو
419
To poke fun
دست انداختن
420
Seek
طلبیدن
جستجو کردن
طلب کردن
421
Boredom
خستگی
ملالت
دلزدگی
422
Legend
روایت
| افسانه
423
Compose
سرودن
ساختن
درست کردن
تصنیف کردن
424
Refuse
امتناع کردن
رد کردن
نپذیرفتن
425
Indeed
```
در واقع
واقعا
حقیقتا
براستی
همانا
محققا
```
426
constantly
دائما
427
Wrestler
کشتی گیر
428
investigation
تحقیق وبررسی
429
Interrupting
قطع کردن
گسیختن
منقطع کردن
حرف دیگری را قطع کردن
430
Countless years
سال های بیشمار
431
Three score years
شصت سال
432
Generation
نسل
433
Decree
حکم دادگاه
434
Critical review
نقد منتقدانه
435
Comprehensive
جامع و کامل
436
Unforessen
غیرمنتظره
437
Unquestionable
بیچون و چرا
| مترادف = undeniable
438
Residential district
منطقه مسکونی
439
Division of a city or town
بخشی از یک شهر
440
Metropolitan area
مرکزی/منطقه اصلی
441
Fin
5 دلاری
442
Sawbuck
۱۰دلاری
443
Grand
۱۰۰دلاری
444
Century = C-note
1000 دلاری
445
Onlooker
ناظر ومراقب
446
Task
وظیفه
447
Examine
معاینه و بررسی کردن
448
Foolish explanation
توضیح ابلهانه
449
Give freely
رایگان دادن
450
Correct
تصحیح کردن
451
Verify easily
به اسانی اثبات کردن
452
Banish permanently
برای همیشه تبعید کردن
453
Raw
خام
نپخته
بي تجربه
جريحه دار كردن
454
Reputation
شهرت
سابقه
اعتبار
455
Entire
كل
تمام
سراسر
456
Admit
قبول كردن
اقرار كردن
پذيرفتن
457
Squad
جوخه
گروه
دسته
458
Critic
منتقد
459
Statement
```
بیانیه
اعلامیه
بیان
گفته
اظهار
```
460
Remain
ماندن
حفظ
باقی ماندن
461
Argument
بحث و جدل
462
Squeeze
```
فشار
فشردن
فشار دادن
چلاندن
چپاندن
```
463
Jockey
سواركار اسب دواني شدن
464
Track
```
مسير
خط
راه
شيار
پيست
دنبال کردن
پیگردی کردن
ردپا را گرفتن
```
465
Wise
عاقلانه
عاقل
دانا
466
Attitude
نگرش
طرز برخورد
گرايش
467
Modest
فروتن
| متواضع
468
Stubborn
يك دنده
كله شق
سمج
لجوج
469
Prize
جايزه
470
Mustache
سبيل
471
Contract
قرارداد
پيمان
قرارداد بستن
472
individual
شخصي
فردي
تك
473
contribute
مشاركت
شرکت کردن در
همکاری و کمک کردن
474
Goods
كالاها
475
Pony remedies
داروهاي تقلبي
476
Gather
```
جمع کردن
جمع شدن
گرد امدن
گرد اوری کردن
بزرگ شدن
اجتماع کردن
```
477
Fair
بازار مكاره
نمايشگاه
صفت :زيبا/منصف/نسبتا خوب
478
Juggling
شعبده بازي
479
antic
مسخره
| وضع مضحك
480
quack
شارلاتان
زبان باز
شياد
481
mountebank
حقه بازي كردن
| ادم حقه باز و شارلاتان