chapter 1

Question 1

comparable

Answer 1

قابل قیاس (مشابه)

Question 2

resemble

Answer 2

analogous : comparable

مشابه قابل قیاس

Question 3

relative

Answer 3

comparative

نسبی

Question 4

claim

Answer 4

مدعی بودن /ادعا کردن

درخواست بیمه با claim می اید

Question 5

claims

Answer 5

تقاضا / درخواست

Question 6

acclaim

Answer 6

تشویق کردن / تمجید کردن

Question 7

disclaim

Answer 7

رد ادعا کردن /مخالفت کردن

Question 8

reclaim

Answer 8

احیای زمین بایر

Question 9

proclaim

Answer 9

اضهار کردن

Question 10

exclaim

Answer 10

با تعجب بیان کردن

Question 11

effect

Answer 11

تاثیر کلی / اثر

Question 12

influence

Answer 12

تاثیر و نفوذ منفی

Question 13

out-come

Answer 13

نتیجه و براورد / پیامد

Question 14

consequence

Answer 14

پیامد / اثر / نتیجه

Question 15

up-shot

Answer 15

نتیجه نهایی

Question 16

conclusing

Answer 16

نتیجه گیری

Question 17

result

Answer 17

نتایج اماری را که بتوان مورد سنجش و ارزیابی قرار داد با ) result( نشان میدهند

Question 18

upshot

Answer 18

هدف نهایی

Question 19

joeparadize

Answer 19

endanger

به مخاطره انداختن / در معرض خطر قرار دادن

Question 20

testify

Answer 20

شهادت دادن در دادگاه /تایید و تصدیق کردن از طریق ازمایش

Question 21

justify

Answer 21

توجیه کردن / موج نشان دادن / بی تقصیر اعلام کردن

Question 22

solve

Answer 22

در هر کلمه ای که باشد معنی حل کردن یا حل شدن را میدهد

Question 23

resolve

Answer 23

حل کردن اختلافات مردم

Question 24

dissolve

Answer 24

حل کردن در مایعات

Question 25

diminish

Answer 25

به تدریج کم شدن به تدریج نا پدید شدن دست کم گرفتن کار کسی تحقیر کردن

Question 26

reliable

Answer 26

(برای اشخاص ) قابل اعتماد

Question 27

reliant

Answer 27

(برای گزارشات / پایان نامه ها / مقاله ) بی عیب و نقص بودن موصق معتبر

Question 28

characteristic

Answer 28

مشخصات برجسته

Question 29

features

Answer 29

جلوه ها و جزئیات ( در هنر )

Question 30

stress

Answer 30

فشار روحی / فشار شدید

Question 31

embarrass

Answer 31

دستپاچه شدن خجالت زده شدن معمولا این واژه بعد از واژه feel که یک فعل حسی می باشد به کار می رود

Question 32

anxious

Answer 32

مضطرب و نگران

Question 33

distract

Answer 33

مضطرب | حواس پرت شدن

Question 34

consult

Answer 34

مشورت کردن ( یک نفر مشورت میدهد)

Question 35

confer

Answer 35

مشاوره کردن تبادل نظر ( دو نفر)

Question 36

recommend

Answer 36

توصیه ی علمی

Question 37

advise

Answer 37

نصیحت کردن