Class Zaban Flashcards
(407 cards)
1
Q
interest
A
علاقه
2
Q
activities
A
فعالیت ها
3
Q
entertainment
A
سرگرمی
4
Q
phoenix
A
ققنوس
5
Q
performance(n)
A
نمایش
6
Q
traditional
A
سنتی
7
Q
Local
A
محلی
8
Q
lie down
A
دراز کشیدن
9
Q
snorkeling
A
غواصی
10
Q
explore
A
اکتشاف
11
Q
Can I give you a hand?
A
میتونم کمکتون کنم؟
12
Q
rather
A
نسبتا
13
Q
scenic(ٰsi:nIc)
A
خوش منظره
14
Q
bumpy
A
پر از دست انداز(ناهموار )
برای جاده و جاهای ناهموار استفاده می شود.
15
Q
scary
A
ترسناک
16
Q
Quite
A
کاملا
17
Q
Spend
A
صرف کردن ،خرج کردن
18
Q
Souvenirs
souvenirs memories of your trip are precious
A
سوغاتی،
یادگاری
یادگاری خاطرات سفر با شما ارزشمند است.
19
Q
Went
A
گذشته go
20
Q
exhibit
A
نمایشگاه
21
Q
Kind of
A
یه جورایی،
تا حدی
22
Q
over a month
A
بیشتر از یک ماه
23
Q
Incredible
A
باورنکردنی
24
Q
jogging
A
دویدن
25
sightseeing
تماشا کردن ،دیدن مناظر جالب
26
Turn up
میرسم(پیدام میشه)
27
gain
کسب کردن
28
statement
بیانیه ،مکالمه نوشته شده
29
awful
خیلی بد و ناخوشایند
30
terrible
وحشتناک
31
beverage
نوشیدنی
32
parasailing
چتربازی
33
pulled me
مرا کشید
34
exciting
هیجان انگیز
35
gave up
تسلیم شدن
36
asleep
خواب الود
37
though
اگر چه
38
claim
ادعا کردن
39
Journey
سفر
40
Narrow
باریک ،محدود
41
medieval
قرون وسطایی
42
Wandered
سرگردان شدن
43
Tense
ناراحت،سخت
44
expressions
بیان کردن
45
separate
جداگانه ،مجزا
46
clauses
بندها، پاراگراف ها
47
transition
منتقل کردن،انتقال دادن
48
Fly back
برگشتن به خانه
49
Wrap up story
خلاصه کردن
50
**take it**
I’ll **take it**
**Take it** easy.
گرفتن
من **می خرم** ،
من **برمی دارم**
،
آسون **بگیر**.
51
Neck
گردن
52
Gift wrap
کادوپیچ
53
Try something **on**
میخوای یه تن بزنی؟
54
Could I get it large/ small
ممکنه یه سایز بزرگتر / کوچکتر
55
Pantyhose
جوراب شلواری
56
Tights
جوراب ساپورت
57
Socks
جوراب
58
Sweaters
پلیور
59
Gloves
دستکش
60
Men’s boxers
شورت مردانه
61
Panties
شورت زنانه
62
Purses
کیف دستی زنانه
63
Belts
کمربند
64
Women’s nightgowns
لباس خواب زنانه
65
Bathrobes
ربدوشام
66
Pajamas
پیژامه
67
lingerie
لباس زیر زنانه
68
accessories
اکسسوری و تجهیزات جانبی
69
Athletic
ورزشی
70
arrives
رسیدن
71
condition
وضعیت،شرایط
72
affordable
مقرون به صرفه
73
Bundle
دسته ،بسته ( پول)
74
Discussion
صحبت کردن در مورد چیزی ( کپزدن و بحث کردن در مورد چیزی)
75
Here you go
بفرمایید
76
Clerk
فروشنده مغازه
77
Shopper
خریدار
78
**Bring**
Whenever she comes back from a journey, she **brings** a gift for her daughter
موجب شدن،
آوردن
هر موقع که از سفری بر می گردد برای دخترش هدیه **می آورد**.
79
Hosiery
لباس خانم ها
80
bracelet
دستبند
81
bangle
النگو
82
Sneaker
کتونی
83
totally
کاملا ، سرجمع
84
corrupted
فاسد ، خراب
85
Loafers
کفش کالج
86
Pumps
کفش پاشنه بلند
87
a blazer
کت بلند
88
a turtleneck
یقه اسکی
89
a windbreaker
کت بارونی کوتاه ( شمعی )
90
a crewneck
پلیور یقه گرد(رسمی)
91
Inداخل مکان ، حضور در مکان
At حول و حوش مکان، فعالیت در مکان
مثال
She is working *at* school.
I met my sister *in* school
92
interest
علاقمند
93
unscramble
رمزگشایی کردن
94
phrase
عبارت
95
Absolutely
قطعا، کاملا
96
a pair of
یک جفت
97
I envy you
من بهت حسودیم میشه
98
a sweatshirt
پولیور (جذب مانند)،
غیر رسمی
99
a polo shirt
بلوز یقه مردانه
100
Sweatpants
شلوار جاگر مانند
101
a turtleneck
پلیور یقه اسکی( رسمی)
102
a windbreaker
بارونی( بادگیر)
103
a Cardigan
ژاکت باف پشمی
104
a blazer
کت بلند
105
Loafers
کفش کالج
106
Pumps
کفش پاشنه بلند
107
Flats
کفش بدون پاشنه
108
running shoes
کتونی
109
known
شناخته شده
110
footwear
کفش
111
cave
غار
112
certainly
قطعا
113
convenient
راحت
114
**compare**
Some people **compare** life to a stage.
مقایسه کردن
بعضی افراد زندگی را با یک صحنهی نمایش **مقایسه میکنند**.
115
pleasure
خوشی،لذت
116
directory
فهرست راهنما
117
painful
دردناک
118
appropriate
مناسب بودن
119
strictness
سختگیرانه
120
Buffet(بافِ ی)
بوفه
121
Mystery
رمز آلود،معمایی
122
**according**
we have to discover what his plans are and act **accordingly**.
با توجه،
براساس
ما باید کشف کنیم که برنامه های او چیست و**بر اساس** آن عمل کنیم.
123
Flattering
جذاب ( چاپلوس طوری)
attractive
124
directions
جهت
125
separate
جداگانه ،مجزا
126
below
زیر
127
state
وضعیت ،موقعیت ،حالت
128
Savvy
زرنگ و دانا،
فهمیدن ،
درک کردن
129
Voyager
مسافر
کسی که سفرهای طولانی و اغلب خطرناک را انجام می دهد، به خصوص در دریا
130
info
اطلاعات
131
dos and don'ts
بایدها و نباید ها
132
attitude
نگرش
133
Being (n)
a live thing
بودن
134
**Benefit**
enjoy the **benefits** of being a member.
سود،
مزیت،
فایده رساندن
از **مزایای** عضویت لذت ببرید.
135
instead
به جای، درعوض
136
Giving
بخشیدن، دادن
137
recommend
توصیه کردن ،معرفی کردن
138
Forest
جنگل
139
experience
تجربه
140
Immerse
غوطه ور شدن
141
involves
شامل می شود
142
amongst
در میان
143
senses
حس ها ،حواس
144
observe
مشاهده کردن
145
whilst
در حالی که
146
useful
مفید
147
covered
تحت پوشش
148
estimated
تخمین زدن
149
Magnetic=
Attractive
جذاب
150
guess
حدس زدن
151
**reveal**
He didn't **reveal** his secret.
اشکار کردن،
فاش کردن
او رازش را **فاش نکرد**.
152
**Throughout**
the event had repercussions **throughout** Europe
در سراسر،
در طول
این رویداد **در سراسر** اروپا بازتاب داشت.
153
timber
الوار،تیر چوبی
154
**participle**
She **participated** in this work voluntarily.
شرکت کننده ،
جزیی از
او در این کار داوطلبانه **شرکت کرد**.
155
grown
رشد کردن
156
man-made
ساخت بشر
157
arguement
argue
بحث کردن،مذاکره
158
**compelling**
his eyes were strangely **compelling**
قانع کننده،
مجاب کننده،
وادار کردن
چشمانش به طرز عجیبی **قانع کننده** بود
159
evidence
مدارک، شواهد
160
Breath deep
نفس عمیق
161
patients
صبور، از روی بردباری
162
**capture**
the **capture** of the city marks the high point of his career.
گرفتن،
اسیرکردن،
به دست آوردن
**گرفتن** شهر نقطه اوج کار(شغل) او است.
163
combat
مبارزه کردن
164
climate
اقلیم،آب و هوا
165
replace
جایگزین کردن
166
production
محصول، تولید
167
Discribe
توصیف کردن،ترسیم کردن
168
Such as
مانند، مثل
169
construction
ساخت و ساز
170
since
از آنجا که
171
invention
اختراع،ابتکار
172
reinforced
مسلح،
مستحکم،
تقویت شده
173
prove
ثابت كردن
174
pine
کاج،
نگرانی،
صنوبر
175
lay
قراردادن
176
crossways
چهارراه
177
glued
چسب
178
rope
طناب
179
cloth
پارچه
180
recap
مرور کردن
181
oak
بلوط
182
jogging
دویدن
183
**Provide**
We **provide** information for parents.
تهیه کردن ،
اماده کردن
ما اطلاعاتی را برای والدین **تهیه کردیم**.
184
plenty
مقدار زیادی
185
advice
توصیه
186
ability
توانایی
187
radial
شعاعی،محوری
188
heated pool
استخر آب گرم
189
exciting
هیجان انگیز، مهیج
190
thrilling
هیجان آور،
لذت بخش ،
نفس گیر
191
activities
فعالیت ها
192
such as
مانند
193
Borderless
بدون مرز
194
Voluntary =
داوطلبانه
unpaid work
195
Volunteer
داوطلب
196
Fly back
برگشتن به خانه
197
regret
پشیمانی،حسرت
198
valley
دره
199
scared
ترسیده
200
falling off
سقوط
201
accident
تصادف
202
**Can I give you a hand**?
can I help you?
203
Quiet (adj)=
سکوت
silent
204
Quite (adv)
کاملا
Fully
205
crowded
شلوغ
206
munch
ملچ و ملوچ کردن
207
What ever
هر چه
208
Force great difficaties
مواجهه با مشکلات بزرگ
209
appears
ظاهرشدن
210
attacked(اِ تَک ت)
حمله کردن
211
shark
کوسه
212
surfer(serfer)
r آخر خیلی رقیق تلفظ می شود
موج سوار حرفه ای
213
repeat
تکرار
214
Be carful
مراقبت کردن
215
Spend time
وقت گذراندن
216
Raise money
پول جمع کردن
217
Gives talk
صحبت کردن( سخنرانی کردن)
218
fear
ترس
219
statement
بیانیه، گفته
220
pronunnciation
تلفظ
221
Rock climbing
صخره نوردی
222
opinion
نظر،عقیده ،اعتقاد
223
**vary** Simple
**Varies** third person
_My doctor said I should **vary** my diet .
_**varies** from one person to the next.
تغییر دادن ،
متفاوت بودن،
فرق داشتن،
_دکترم گفت باید رژیمم رو **تغییر بدم**.
_از فردی به فرد دیگر **متفاوت است**.
224
tricky
مهارتی، گول زننده
225
Avoid# to stay a way from someone
اجتناب کردن
226
Waste
ضایع کردن /اتلاف
227
Real bargain
معامله خوب
228
Hear/Heard
شنیدن
229
achieve(echive)=
arrive
رسیدن
230
Cost
Costs
هزینه میبره
هزینه اش میشه
231
Customary
مرسوم
232
expect
انتظار داشتن
233
expert
تخصص
234
respect
احترام گذاشتن
235
maid
تمیزکار خانم
236
real bargain
معامله خوب
237
rip-off
تو پاچه رفتن
238
miss out
از دست دادن
239
accuracy
دقیق،دقت
240
Laboratory
آزمایشگاه
241
long term
بلند مدت
242
gain
کسب کردن
243
atomic clock
ساعت اتمی
244
loss second
gain second
یک ثانیه عقب افتادن
یک ثانیه جلو افتادن
245
extreme
اگزجره
افراطی
زیادی
246
bit
کمی، یه ذره
247
find out
می فهمیم
پیدا می کنیم
248
implying
منظور داشتن،
اشاره بر چی داشتن
249
Are you implying
منظورت اینه که …
دلالت بر این دارد که…
250
is not your strong point
نقطه مثبت تو نیست.
251
Punctuality
وقت شناسی
252
turn up
پیدام میشه( میرسم)
253
then wait around for you
بعد منتظر تو بمونم
254
attitude
نگرش
255
varies
متفاوت است
256
value
ارزش
257
as you’re here on time
حالا که به موقع اینجایی(حالا که سر وقتی)
258
least
least expensive
کمترین
کم هزینه ترین
259
Count
شمردن
260
Balance
مانده پول
261
exchange
تعویض،
مبادله،
تبادل کردن
262
get
گرفتن
کسب کردن
به دست آوردن
263
exchange rate
قیمت ارز
نرخ تبدیل ارز
264
bargaining
چونه زدن
265
Give up
تسلیم شدن
266
Timekeeper
زمان بندی
267
abilitiy
توانایی/قابلیت
268
rude
بی تربیت
269
appointments
قرارملاقات
270
time bender
کسانی که همیشه دیر میان
271
definition
تعیین
تعریف
272
resistance
مقاومت داشتن
273
Strange
عجیب و غریب،
نا آشنا
274
guarantee
ضمانت دادن
تضمین کردن
275
matter
موضوع
اهمیت داشتن
مطلب
276
Worth
باارزش
277
If you say so
باشه هر چی تو بگی
278
anxious (*ank-shez*)
اضطراب،
مشتاق،
دلواپس
279
decide
تصمیم گرفتن
280
explain
توضیح دادن
281
underlying
پشت پرده
اصولی
اساسی
282
Conspicuous
راحت دیده شدن،
انگشت نما،
آشکار
283
Hay
یونجه
284
Packed in
پک کردن
285
awkward
عجیب و غریب/
زشت/
بی دست و پا
286
Somehow
به طریقی/
هر جوری هست
287
mentioned
مذکور/
نام برده
288
Standing out in crowd
تو جمع / جمعیت قشنگ تورو تشخیص بدهند
289
expert
کارشناس،
متخصص
290
Will
اراده
291
Currency
پول رایج
292
rip-off
تو پاچه رفتن
293
National dignity
عزت ملی
294
Newly rich
تازه به دوران رسیده،
تازه پولدار شده
295
Narcotics
مواد مخدر
296
Bargain=
ask for a lower price
تخفیف گرفتن،چونه زدن
297
Merchant=
Business person
بازرگان
298
It was a total rip- off
این یک شکست کامل بود
299
against
در برابر، علیه، در مقابل
300
Fare
کرایه
301
The taxi fare was a tip- off
کرایه تاکسی رفت تو پاچه ام
302
Productive
سازنده،پربار
303
I had a productive day yesterday
دیروز روز پرباری داشتم
304
Life goes on
زندگی ادامه دارد.
305
Customary
مرسوم
306
Is it customary to leave a tip in ……?
آیا گذاشتن انعام در ….. مرسوم است؟
307
suburbs
حومه شهر
308
Percent
درصد (٪)
309
Taxi,Bus, airplane fare
کرایه ( تاکسی،اتوبوس، هواپیما)
310
to borrow
Can I 𝗯𝗼𝗿𝗿𝗼𝘄 your car?
قرض گرفتن
میتونم ماشینت رو قرض بگیرم؟
311
Can you change it?
آیا می توانید آن را تغییر دهید؟
312
Complicated =
Difficult to understand
پیچیده
313
Meaningful
معنی دار
314
Complex=
Difficult to understand
پیچیده
315
Sophisticated
Difficult to understand
پیچیده
316
Maid=
The woman who cleans your home ,office or….
تمیزکار خانم
317
Wealthiest =
Richest
ثروتمندترین
318
Confident
اعتماد به نفس
319
remain
ماندن
320
I’m not confident enough
من به اندازه کافی اعتماد به نفس ندارم
321
advertising
تبلیغات/ آگهی/اعلان
322
assist
کمک کردن
323
Commercial
بازرگانی
324
Stratege
استراتژی
325
Least
کمترین
326
Nap
Take a nap=
چرت زدن
Short sleep
327
Attend
شرکت کردن/حضور داشتن/ توجه کردن
328
Participate
شرکت کردن/ مشارکت کردن
329
Foreign
خارجی،
خارج،
بیگانه
330
Take part in=
شرکت کردن
Participate
331
I can’t get used to heat
من نمی تونم به گرما عادت کنم
332
That’s why
Because of this
از همین رو
به همین دلیل
333
get motivated
انگیزه گرفتن
334
Motivation
انگیزه، محرک
335
Bill
صورت حساب
336
Poison
زهر،
سم،
مسموم کردن
337
avoid
اجتناب کردن،پرهیز کردن
338
Spoil
از بین بردن،
خراب شده
339
Stand
پایه،
تحمل کردن
بودن
ایستادن
340
In time =
Early
زود
341
On time =
Right time
به موقع
342
damage
خسارت
343
Passengers
مسافران
344
expenses
هزینه ها
345
Rental
اجاره ای
346
Fees
هزینه ها
347
Transaction
معامله ،تراکنش
348
advantages
مخالف :
disadvantages
مزایا
مخالف: معایب
349
drained
تخلیه شده،
زه کشی کردن
350
accurate=
exact
دقیق
351
Thank goodness
خداروشکر
352
Fair
That sound fair
منصفانه
353
Harbor
بندر
354
Through
Throughout
از طریق
سراسر
355
It’s a deal
موافقم
356
expect
انتظار داشتن
357
Satisfied
راضی
358
Whether or not
خواه ناخواه
Whether:
خواه ،چه
359
Consider
در نظر گرفتن،
مطرح کردن،
فرض کردن
360
Directly
مستقیما
361
additional
اضافی،افزوده
362
Luggage
بار مسافران
363
Porter
باربر
364
Drizzle =
It’s drizzling /sprinkling
Light rain
365
Soaked=
Very wet
366
Thank goodness
Thank god
خداروشکر
367
boarding
get on
سوار شدن
368
compose
ساختن
369
What a coincidence !
Such a coincidence !
چه تصادفی!
370
No kidding!
Seriously!
شوخی نیست
371
Transportation
حمل و نقل
372
Communication
ارتباط ،مخابره
373
Stopover(us)
Layover(uk)
The stop between two places
توقف بین دو مکان
374
Domestic
Domestic trip
داخلی ،خانگی
سفر داخلی
375
Aisle
راهرو
376
Should ( advise, help)
Could( possibility)
Ex:
-You should see a doctor ( advise, help)
-You could travel to Rasht by air or land(possibility)
-I can see you tomorrow ( possibility)
377
Got bumped from a flight
زمانی که به دلیل over book شدن نمیتونن سوار هواپیما بشن و جا میمونن میگن
378
predictable
قابل پیش بینی
379
reservations
ذخیره، رزرو کردن
380
provide
تهیه کردن
381
compensate
Meals to compensate
جبران کردن،غرامت دادن
وعده های غذایی برای جبران
382
Habit
عادت
383
inconvenience
ناراحتی، اسباب زحمت شدن
384
blames
مقصر دانستن،سرزنش کردن
385
crash
در هم شکستن ،خرد شدن
386
position
موقعیت،مکان
387
instructed
یاد دادن ،آموختن
388
afterward
پس از آن
389
abandon
رها کردن،تسلیم شدن
390
Plains
دشت،جلگه
391
Luckily
خوشبختانه
392
stuck
بهم پیوستن،
گیرکردن،
نصب کردن
393
instructions
دستورعمل ها
394
exited
خارج شدن
395
exciting
مهیج
396
tracks
مسیر
397
Shortly
مدت کوتاهی
398
Commuter
مسافر
کسی که بین خانه و محل کارش در رفت آمد هستش
399
injuries
آسیب،
صدمه،
مجروح
400
foresee
پیش بینی کردن
401
pay attention
توجه کردن
402
acquire
به دست آوردن،
اندوختن
403
Depart
حرکت کردن،
عازم بودن،
راهی شدن
404
repercussions
عواقب،
بازتاب،
انعکاس
405
Sacrifice(sakrefize)
قربانی کردن ،فدا کردن
406
to lend
Can you 𝗹𝗲𝗻𝗱 me your car?
قرض دادن
میتونی ماشینت رو قرض بدی؟
407
اصطلاحات و عبارات کاربردی با Not
❤️Not now
🤍Not yet
🟠Not even close
🩵Not a chance
💖Not a problem
💚Not too shabby
🟠Not worth it
🩷Not my cup of tea
❤️الان نه
🤍هنوز نه
🟠دور از حقیقت
🩵به هیچ وجه
💖مشکلی نیست
💚بد نیست / بهتر از چیزیه که فکر می کردم
🟠ارزشش رو نداره
🩷سلیقه ام نیست