Delta Flashcards
(124 cards)
1
Q
Grumble
A
شکایت کردن
2
Q
Slender
A
بلند و باریک
3
Q
Calculus deposit
A
جرم ته نشین شده
4
Q
Congregate
A
جمع شدن به هم رسیدن
5
Q
Malleable
A
شکل پذیر منعطف چکش خوار
6
Q
Versatile
A
چندکاره همه جانبه
7
Q
Proprietorship
A
مالکیت اختصاصی
8
Q
Prompt
A
بیدرنگ
برانگیختن
9
Q
Relinquish
A
چشم پوشیدن
ول کردن
10
Q
Liability
A
مسیولیت
11
Q
Incentive
A
انگیزه
12
Q
Unforeseen = ?
A
Unanticipated
13
Q
Susceptibility
A
مستعد بیماری بودن
استعداد
14
Q
Frailty
A
سستی و ضعف اخلاقی
15
Q
Coincide
A
باهم روی دادن
هم زمان روی دادن
16
Q
Tardy
A
دارای تاخیر
دیراینده
17
Q
Leisurely
A
با فراغ بال
Leisure = فراغت
18
Q
Expeditious
A
با عجله
فورا
19
Q
Obstinate
A
لجوج خودسر
20
Q
Numskull
A
بی شعور
21
Q
Appraise
A
ارزیابی کردن
22
Q
Contempt
A
تحقیر حقارت
23
Q
Optimism
A
خوش بینی
24
Q
Utterly
A
کاملا مطلقا
25
Predisposition
استعداد
26
In conjunction with =
In aggregation with
27
Remission
بهبودی
28
Involution
عود و بازگشت
29
Acquaint with
آشنا بودن
آشنا کردن
آگاه کردن
30
Ample
فراوان
31
Abundant
فراوان به وفور
32
Demarcate
تعیین حدود کردن
33
Demarcated
محدود و مشخص
34
Distinctive
متمایز
35
Rampant
شایع و فراوان
36
Convalescence
نقاهت
37
Comprise of
دربرداشتن شامل شدن
38
Substantial
ذاتی قابل توجه
39
Sentimentality
احساساتی بودن
40
Pliable
انعطاف پذیر خم پذیر
41
Concerned with =
Associated with
42
Elicit
Draw out
استخراج کردن موجب شدن
استنباط کردن
43
Deduce
Construe
Explicit
استنباط کردن
44
Assertive
اظهار کننده مدعی
45
Revolve =
Rotate
46
Revolve
چرخیدن سیر کردن دور زدن
47
Obliteration
محو و پاکسازی
48
Dedication =
Loyalty وفاداری
49
Elaborated =
با جزییات و دقیق complicated
پیچیده
50
Intricacy
Complication
پیچیدگی
51
Halted
متوقف شده
52
Dedicate
اختصاص دادن وقف کردن
53
Devote =
Dedicate
54
Devastate
خراب کردن ویران کردن
55
Dissipate
پراکنده کردن اسراف کردن
56
Segregate
جدا کردن تفکیک کردن
57
Consensus
اتفاق رای هم نظری
58
Consensus ≠
Controversy
59
Flourish
رونق گرفتن
رشد و نمو کردن
60
Prosperous
موفق کامیاب
61
Defy
سرپیچی کردن به مبارزه طلبیدن
62
Erroneous
نادرست
63
Ambiguous
مبهم
64
Astonish
متحیر کردن
65
Debate
مناظره کردن بحث کردن
66
Dispute
مباحثه کردن جدال کردن
67
Inexplicable
غیرقابل توضیح
68
Ironic
طعنه آمیر
69
Exploit
بهره برداری کردن
70
Eager
مشتاق علاقه مند
71
Aggravation
تشدید وخیم سازی
72
Congruence
تناسب تشابه
73
Drastically
به شدت
74
Eradication
نایودی
75
Perceive
درک کردن دریافتن
76
Redundant
اضافی افزونه
77
Redundant
Excessive
78
I knew by intuition that it was time to act
درک مستقیم الهام شدن
79
Aptitude
استعداد گنجایش
80
Eloquent
شیوا گویا
81
Thrive
پیشرفت کردن
82
Insurmountable
Impossible to overcome
83
Jeopardize
به خطر انداختن
84
Without any justifications
بدون هیچ توجیهی
85
Replenish
دوباره پر کردن
دوباره تکمیل کردن
86
Accustomed
عادتی
خو گرفته
87
Accommodate
جا دادن وفق دادن پذیرایی کردن
88
Deceleration
≠
کاهش سرعت
Acceleration
89
Requisite
شرط لازم و ضروری
90
Recuperate
بهبودی یافتن
91
Ameliorate
بهبودی یافتن بهتر شدن
92
Recuperate=
Ameliorate
93
Contradict
تناقض داشتن
94
Docile
مطیع
95
Refrain
خودداری کردن منع کردن
96
Reluctance
بی میلی
97
Superfluous
اضافی غیرضروری
98
Speculate
اندیشمند گمانه زنی کردن
99
Fictitious
جعلی ساختگی
100
Dexterity
تبحر
101
Detrimental
مضر زیان آور
102
Consumptive
تحلیل رونده ویرانگر
103
Affinity
وابستگی تمایل
104
Constitution
سرشت انسان
تاسیسات و تشکلیات
105
Priority
اولویت
106
Relegate
محول کردن وظیفه به کسی
نسبت دادن نشانه ای به بیماری
107
Constraint
اجبار محدودیت
108
Discordance
ناهماهنگی عدم ثبات
109
Precipitation
دستپاچگی
ته نشینی
بارش
110
Desperate
ناامید بیچاره
111
Refute
رد کردن نپذیرفتن
112
Submissive
مطیع فرمانبردار
113
Acquiescent
خشنود
راضی
سربه راه
114
Prospective
مربوط به آینده
115
This noise is conducive to a headache
موجب شونده
سودمند
116
In essence
به ذات
در اصل
117
Exhaustive exam
جامع فراگیر
118
Postulate
بدیهی فرض کردن مسلم دانستن
119
Precede
Proceed
مقدم بودن جلوتر بودن
اقدام کردن حرکت کردن
120
Brisk walking
پیاده روی تند و سریع
121
Jarring effect
اثر نامطلوب
122
Precede
Recede
مقدم بودن جلوتر بودن
عقب رفتن تحلیل
123
Perceptible
محسوس قابل درک
124
Reminiscent
یادآور
خاطره انگیز