DELTA Readings Flashcards
Dilute
رقیق کردن
Donate
بخشیدن، هدیه دادن، اهدا کردن
Lime
آهک
Unclog
زدودن، پاک کردن
Slake
فروکش، تخفیف، کاهش، معتدل شدن، آبدیده کردن
Ammonia
بخار یا محلول آمونیاک
Preservation
محافظت ، مراقبت
Attain
دست یافتن، موفق شدن
Dissolve
آب کردن، حل کردن
Numeric
عددی، نمره ای
Strip
برهنه کردن، محروم کردن از، لخت کردن،چاک دادن، تهی کردن، باریکه، نوار
Denote
مشخص کردن، تفکیک کردن، علامت گذاشت، علامت بودن، معنی بودن
Fertilizer
آبستن کننده، کود
Enamel
لعاب، مینا
Mentor
مربی ،مرشد
Beverage
نوشیدنی
Lye
آب قلیایی، قلیای صابون پزی
Cement
سیمان، چسباندن، پیوستن
Executive
اجرایی، مجری
Sedimentary
رسوبی
Constitute
۱-منصوب کردن، برگماشتن ، برگزیدن، تعیین کردن
۲-تاسیس کردن، تشکیل دادن، برپا کردن،بنیاد کردن، پایه گذاری کردن.
۳-ساختن، تشکیل دادن، بودن
Buckle
سگک، قلاب، پیچ، با سگک بستن،دست و پنجه نرم کردن،خم شدن
Crave
آرزو کردن، طلبیدن، اشتیاق داشتن
Gorge
گلو، حلق، دره تنگ
پرخوردن، با حرص و ولع خوردن