english to persian Flashcards
(87 cards)
expect
انتظار
effort
تلاش
have to
باید
مثلاYou have to pay money یعنی تو باید پولی رو پرداخت کنی
countryside
حومه شهر
take your time
He is taking his time
عجله نکن
عجله نمیکند
twin
دوقلو
جفت
They are using the front lawn as a soccer pitch.
آنها از چمن جلویی به عنوان زمین فوتبال استفاده می کنند.
I’ll be up late
من تا دیروقت بیدار میشم
Nothing lasts forever.
هیچ چیز برای همیشه ماندگار نیست.
postpone it until next week
آن را به هفته آینده موکول کنید
I’ll get Susan to help you.
No need. I’ll be alright. Thanks though.
از سوزان می خواهم به شما کمک کند.
نیازی نیست. من خوب می شوم هر چند ممنون
Suit yourself
هرجور راحتی
(مناسب خودت باش)
who saw that coming
I saw that coming
کی فکرش رو میکرد؟
من پیشبینی میکردم
(دیدم که می آید)
you’ll be back on your feet in no time.
شما در کمترین زمان روی پای خود خواهید ایستاد
my gut tells me
حسم بهم میگه که …
I think I’ll pass
زمانی استفاده می شود که نمی توانید کاری را انجام دهید یا چیزی را که پیشنهاد می شود قبول کنید
reject
refuse
We’re going to redecorate the interior of the shop.
ما قصد داریم فضای داخلی مغازه را بازسازی کنیم.
i don’t budget
من بودجه ندارم
بودجه: حساب درامد و خرج
I don’t buy things on sale.
من چیزها را از حراجی نمی خرم.
I get shirts or ties for Christmas gifts
من برای هدایای کریسمس پیراهن یا کراوات می گیرم
Sorry to bother you.
ببخشید که مزاحم شدم.
I don’t have to buy them
من مجبور نیستم آنها را بخرم
Sounds like you’re an easy person to give a present to.
به نظر می رسد که شما فردی هستید که به راحتی می توان به او هدیه داد.
those things are expensive.
آن چیزها گران هستند