L 7 Flashcards
(48 cards)
1
Q
Constraint
A
قيد،محدوديت،مانع
2
Q
Account for
A
پاسخگو بودن،مسئول بودن،وضع شدن
3
Q
Designate
A
انتخاب كردن،گماردن،منصوب نمودن
4
Q
Enormity
A
بزرگي،عظمت،زيادي،شرارت
5
Q
Impede
A
مشكل تراشي كردن، ممانعت نمودن
6
Q
Interpret
A
تفسير كردن،روشن كردن موضوع
7
Q
Interpreter
A
مترجم
8
Q
Occupy
A
ساكن بودن،مشغول كردن،اشغال كردن
9
Q
Revolve
A
چرخيدن،گرديدن
10
Q
Summon
A
احضار كردن،فراخواندن،گردهم آمدن
11
Q
Alleviate
A
تسكين ساختن،آرام كردن
12
Q
Controversy
A
اختلاف نظر،مباحثه،مجادله
13
Q
Diligent
A
سخت كوش،كوشا
14
Q
Equivalent
A
برابر،همانند،مشابه
15
Q
Equivalence
A
هم ارزي،برابري
16
Q
Impression
A
احساس،نظر و عقيده، اثر،تأثير
17
Q
Manifest
A
آشكار و واضح،آشكار كردن،نشان دادن
18
Q
React
A
عكس العمل نشان دادن،متقابلاً رفتار كردن
19
Q
Crisis
A
بحران
20
Q
Salary
A
دستمزد،حقوق
21
Q
Toxicity
A
سمي بودن
22
Q
Anticipate
A
پيش بيني كردن،پيش دستي كردن
23
Q
Defect
A
نقص عيب،ترك كردن،رفتن با رقيب
24
Q
Distort
A
پيچاندن،تحريف كردن،بد شكل كردن
25
Explicit
صريح،بي پرده،واضح
26
Indifferent
بي توجه،بي توجه،بي علاقه،خونسرد
27
Meddle
فضولي كردن،دخلت كردن
28
Reckless
بي محابا،بي توجه،بي فكر
29
Species
گونه،نوع،نژاد
30
Underlie
مسبب چيزي بودن،زمينه چيزي بودن
31
Authenticity
سنديت،اعتبار،صحت و درستي
32
Deliberate
حساب شده،آگاهانه،تعمق كردن
33
Distract
منحرف كردن،حواس(كسي)را پرت كردن
34
Hypothesis
طرح،فرضيه يپيشنهادي
35
Inhibition
شرم،حيا،كمرويي،بازداري،ممانعت
36
Obedient
حرف شنو،مطيع،فرمان بردار
37
Redundant
| Make redundant
بيش از حد لازم،زيادي، زائد و اضافي
38
Subside
فروكش كردن،نشست كردن،كم شدن
39
Virtually
عملا،در واقع
40
Compliance
رعايت،اطاعت،اجابت ،پذيرش و قبول
41
Compliment
تعريف و درود،تكريم فردي خاص
42
Embark on
سوار شدن(كشتي، هواپيما)،آغاز كردن
43
Implementation
اجرا،پياده سازي،راه اندازي
44
Imprisonment
زندان،بازداشت حبس
45
Prevalence
The prevalence of s.th.
The prevalence of doing s.th.
شيوع،رواج
46
Repute
شهرت،نام،معروفيت
47
Substantial
مهم و قابل توجه،شايان ، محكم و استوار
48
Voluntary
اختياري،عمدا،داوطلبانه
