Lesson 1 Flashcards
(33 cards)
اتَّقُوا
پروا کرد (مضارع: یَتَّقِي)
اتَّقُوا اللَّهَ
از خدا پروا کنید
إِثْمٌ
گناه = ذَنب
اسْتَهْزَأَ بِ
ریشخند کردن (اسْتِهْزَاءً، يَسْتَهْزِئُ)
اغْتَابَ
غیبت کرد (مضارع: يَغْتَابُ)
لَّا يَغْتَب
نباید غیبت کند
َّأَن يَكُنَ
که باشند (کانَ، یَکُونُ)
أَن يَكُونُوا
که باشند (کانَ، یَکُونُ)
بَعْضٌ … بَعْضٌ
یکدیگر
بِئْسَ
بد است
تَابَ
توبه کرد (مضارع: یَتُوبُ)
لَّمْ يَتُب
توبه نکرد
تَجَسَّسُوا
جاسوسی کرد (مضارع: یَتَجَسَّسُ)
تَسْمِيَةٌ
نام دادن، نامیدن (سَمَّى/يُسَمِّي)
تَنَابُز بِالْأَلْقَابِ
به یکدیگر لقبهای زشت دادن (تَنَابُزٌ، يَتَنَابَزُ)
تَوَّابٌ
بسیار توبه پذیر، بسیار توبه کننده
تَوَاصُل
ارتباط (تَوَاصُلٌ، يَتَوَاصَلُ)
حَرَّمَ
حرام کرد (مضارع: يُحَرِّمُ)
خَفِيّ
پنهان ≠ ظَاهِر
سَخِرَ مِنْ
مسخره کرد (يَسْخَرُ، سُخْرِيَّةٌ / مَصْدَرُ: سُخْرِيَّةٌ)
لا يَسْخَرْ
نباید مسخره کند
عَاب
عیب جویی کرد، عیب دار کرد (مُضَارِع: يَعِيبُ)
عُجْب
خودپسندی
عَسى
شاید = رُبَّما