Oxford Word Skills Flashcards
(79 cards)
Nature
ذات،طبیعت
Nurture
Nurture sb
تربیت،توجه (برای پیشرفت کردن کسی)
Peer pressure
Behavioural influence on you from same age people around you
Incentive
انگیزه، چیزی که باعث میشه کار رو محکم تر انجام بدی
Deterrent
Deter sb
چیزی که باعث میشه کار رو شل تر بگیری
Broken home (adj)
خانواده ای که توش پدرومادر جدا یا از هم طلاق گرفته اند
Deprived
Deprivation
سطح زندگی ضعیف (مالی/تحصیل/خوراک و..)
Detrimental
تاثیر منفی بسیار
~ beneficial effect
Messy
Make a mess
Be in a mess
Dirty, untidy
Pull his weight
Do your fair job
وظیفه خودش رو انجام بده، سهم کاری خودش رو ادا کنه
Make a fuss
Keep up a fuss
راجع به چیز کم اهمیت (غیر مهم) عصبانی شدن/برآشفتن از چیز نامهم
Lay down rules
قوانین پیاده سازی و اعلام کردن
Set an example
Set a good/bad example
نمونه شدن در چیزی برای تقلید کردن بقیه
Give in to sb/sth
Capitulate to sb/sth
تسلیم کسی/چیزی شدن
Stunning
زیبا
دلچسب
Thriving
Flourishing
Prosperity
در حال توسعه و پیشرفت/موفق
Vibrant
زنده
پر از انرژی
Cobbled streets
خیابان های سنگ فرش شده (قدیمی)
Remarkably
۱-قابل توجهانه!
۲-در مواقعی که غافلگیرانه چیزی میبینیم یا برداشت میکنیم برای بیان آنچه دیدیم یا برداشت کردیم قبلش استفاده میکنیم
Diverse
از همه نوع/گونه
جورواجور
Undergo sth
Ex: Undego restoration
در حال تغییر
Ex: داره میره که تعمیر بشه
Restoration
تعمیر
1-Laze around 2-Unwind (on) : verb 3-Take it easy 4-Chill out 5-Recharge your batteries
۱- هوا کنی ! (استراحت)
۲،۳،۴- ریلکس کردن
۳- انرژی دوباره بگیری (مثلا با مسافرت رفتن)
Soak (sth) up
Ex: Soak up the atmosphere
با وجود چیزی رو حس کردن/درگیر شدن باهاش