U6 Flashcards
(40 cards)
Distributor
We have been appointed sole UK distributor of a number of Hungarian wines.
[ترجمه گوگل]ما به عنوان تنها توزیع کننده تعدادی از شراب مجارستانی در بریتانیا منصوب شده ایم
[ترجمه ترگمان]ما به عنوان منحصر به فرد توزیع کننده تعدادی از شراب های مجارستانی منصوب شده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You can get the book through your local distributor.
[ترجمه گوگل]می توانید کتاب را از طریق توزیع کننده محلی خود تهیه کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید کتاب را از طریق توزیع کننده محلی خود دریافت کنید
Flyer
آگهی کوچک
Gimmick
This movie has only one gimmick though, and after a while it begins to wear thin.
[ترجمه گوگل]هر چند این فیلم فقط یک حیله دارد و بعد از مدتی کم کم کم رنگ می شود
[ترجمه ترگمان]این فیلم فقط یک حیله دارد و بعد از مدتی طولانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Her gimmick was that she wore a different pair of glasses every day and somehow they all seemed to suit her.
[ترجمه گوگل]حقه او این بود که هر روز عینک متفاوتی می زد و به نوعی به نظر می رسید که همه آنها برای او مناسب باشند
Jingle
The key fell on the ground with a jingle.
[ترجمه گوگل]کلید با صدای جرنگ روی زمین افتاد
[ترجمه ترگمان]کلید با یک صدا روی زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Jingle bells jingle bells jingle all the way.
[ترجمه گوگل]صدای جرنگ جرنگ جرنگ زنگ جرنگ جرنگ زنگ تمام راه
retailer
The retailer has to absorb the cost of wastage.
[ترجمه گوگل]خرده فروش باید هزینه هدر رفتن را جذب کند
Ploy
This is the latest ploy dreamt up by advertising companies to sell their new products.
[ترجمه گوگل]این آخرین ترفندی است که شرکت های تبلیغاتی برای فروش محصولات جدید خود در سر می پرورانند
[ترجمه ترگمان]این آخرین اقدامی است که توسط شرکت های تبلیغاتی برای فروش محصولات جدیدشان به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I think this is just a government ploy to deceive the public.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این فقط یک ترفند دولت برای فریب افکار عمومی است
Rebate
- People on low incomes are entitled to a rebate of up to 80%.
[ترجمه گوگل]افرادی که درآمد پایینی دارند تا 80 درصد مشمول تخفیف می شوند
[ترجمه ترگمان]افراد با درآمد پایین مستحق کاهش بیش از ۸۰ % تخفیف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید - Buyers are offered a cash rebate.
[ترجمه گوگل]به خریداران تخفیف نقدی پیشنهاد می شود
Sales representative
نماینده فروش
Slogan
Such a slogan will bind our hand and foot.
[ترجمه گوگل]چنین شعاری دست و پای ما را می بندد
[ترجمه ترگمان]چنین شعار دست و پا ما را به هم پیوند خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There you can see the slogan written up on the wall.
[ترجمه گوگل]در آنجا می توانید شعار نوشته شده روی دیوار را ببینید
Vendor
The vendor signs a contract with the purchaser.
[ترجمه گوگل]فروشنده با خریدار قرارداد امضا می کند
[ترجمه ترگمان]فروشنده قرارداد با خریدار را امضا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She looked at the vendor who cheated her the other day with distaste.
[ترجمه گوگل]او با تنفر به فروشنده ای که روز پیش او را فریب داده بود نگاه کرد
Salesman
Catchy
He has an unerring talent for writing catchy melodies.
[ترجمه گوگل]او استعداد اشتباهی در نوشتن ملودی های جذاب دارد
[ترجمه ترگمان]او استعداد unerring برای نوشتن melodies جذاب دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The initiative has been given the supposedly catchy title of the “Citizen’s Charter”.
[ترجمه گوگل]به این ابتکار عنوان ظاهراً جذاب «منشور شهروندی» داده شده است
Compelling
The evidence was so compelling that he felt constrained to accept it.
[ترجمه چکامه] شواهد چنان قانع کننده بود که او احساس کرد چاره ای بجز پذیرش ندارد7|0
[ترجمه گوگل]شواهد آنقدر قانع کننده بود که او احساس می کرد مجبور به پذیرش آن بود
[ترجمه ترگمان]شواهد چنان قانع کننده بود که احساس می کرد مجبور است آن را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Lucy had no compelling reason to go into town.
[ترجمه گوگل]لوسی هیچ دلیل قانع کننده ای برای رفتن به شهر نداشت
Distract
But conversely, music may also distract or annoy some workers.
[ترجمه گوگل]اما برعکس، موسیقی نیز ممکن است حواس برخی از کارگران را منحرف یا آزار دهد
Disturbing
please don’t disturb yourself
خواهش می کنم خود را ناراحت نکنید.
5. If you get up early, try not to disturb everyone else.
[ترجمه F] اگر زود بیدار میشی سعی کن مزاحم دیگران نشوی
Infuriating
It infuriates us to have to deal with this particular mayor.
[ترجمه گوگل]برخورد با این شهردار خاص ما را عصبانی می کند
[ترجمه ترگمان]این ما را دیوانه می کند که با این شهردار خاص سروکار داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The gesture infuriated him and he let out a stream of invective.
[ترجمه گوگل]این ژست او را خشمگین کرد و جریانی از کینه توزی را بیرون داد
Irritate
After a while her behaviour really began to irritate me.
[ترجمه گوگل]بعد از مدتی رفتار او واقعاً مرا عصبانی کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی رفتار او واقعا مرا عصبانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some perfumes can irritate the skin and cause itchiness.
[ترجمه پاشائیان] بعضی عطرها می توانند پوست را تحریک کرده وموجب خارش شوند
Monetary
our monetary reserves are still intact
ذخایر پولی ما هنوز دست نخورده باقی مانده اند.
4. an inter vivos monetary gift
هدیه ی پولی از یک شخص زنده به شخص دیگر
5. he was dunned by monetary troubles
اشکالات پولی او را به ستوه آورده بود.
Persuasive
His analysis is in many ways highly persuasive.
[ترجمه گوگل]تحلیل او از بسیاری جهات بسیار متقاعد کننده است
[ترجمه ترگمان]تحلیل او بسیار قانع کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He made a persuasive argument.
[ترجمه گوگل]او استدلال قانع کننده ای آورد
Promotional
More details are given in our promotional leaflet.
[ترجمه گوگل]جزئیات بیشتر در بروشور تبلیغاتی ما آورده شده است
[ترجمه ترگمان]جزئیات بیشتری در بروشور تبلیغاتی ما داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The writer recently went on a promotional tour of his homeland.
[ترجمه گوگل]این نویسنده اخیراً به یک تور تبلیغاتی در میهن خود رفته است
Repetitive
Travel sickness is caused by the effect of repetitive movements.
[ترجمه گوگل]بیماری سفر در اثر حرکات تکراری ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]بیماری سفر ناشی از اثر حرکات تکراری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She felt the repetitive exercises stultified her musical technique so she stopped doing them.
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که تمرینات تکراری تکنیک موسیقی او را تقویت می کند، بنابراین از انجام آنها دست کشید
Slick
- a slick man of weak principles
مردی حیله گر که به اخلاقیات پایبند نیست - a slick style of writing
سبک نگارش روان و بی محتوا - the slick surface of your dining table
سطح صاف و براق میز ناهارخوری شما - all roads are now slick with ice
اکنون یخ همه ی جاده ها را لیز کرده است.
ubiquitous
a ubiquitous insect, like the fly
حشره ای که در همه جا هست،مثل مگس
2. Sugar is ubiquitous in the diet.
[ترجمه marjan] قند همیشه در رژیم غذایی هست4|1
[ترجمه گوگل]شکر در رژیم غذایی همه جا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]قند در رژیم غذایی حاضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Is there no escape from the ubiquitous cigarette smoke in restaurants?
[ترجمه گوگل]آیا فرار از دود سیگار همه جا در رستوران ها نیست؟
Assure
- I can certainly assure you I’m looking after number one all right.
[ترجمه گوگل]من مطمئناً می توانم به شما اطمینان دهم که به خوبی مراقب شماره یک هستم
[ترجمه ترگمان]مطمئن باشید که من به شما اطمینان می دهم که دنبال شماره یک نفر می گردم، بسیار خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید - I assure you my actions will correspond with my words.
[ترجمه گوگل]من به شما اطمینان می دهم که اعمال من با گفتار من مطابقت دارد
Cultivate
Father tries to cultivate my love for art.
[ترجمه گوگل]پدر سعی می کند عشق من به هنر را پرورش دهد
[ترجمه ترگمان]پدر سعی می کند عشق مرا به هنر پرورش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The land was too rocky to cultivate.
[ترجمه گوگل]زمین بیش از حد صخره ای بود که نمی توان کشت کرد