Wie man das Eis bericht Flashcards
(51 cards)
Einleitung
introduction
مقدمه سرآغاز، پیشگفتار
Geschäftsleben
business life
زندگی کاری
entspannt
relaxed
calm
آرام با آرامش
plaudern
hat geplaudert
plauderte
to [have a] chat [with sb] [about sth]
to gossip
گپ زدن اختلاط کردن
angesagtesten
trendiest
مد روز ترین
Doch Moment mal !
But wait a minute!
erben
hat geerbt
erbte
بهارث بردن
Umgang
to associate with sb
رفتار برخورد
gelangen
ist gelangt
gelangte
to reach somewhere
to achieve [or acquire] sth
رسیدن دست یافتن
Spitze
top
peak
نوک قله
diejenige
آنکه کسیکه
Mitmenschen
fellow man [or human being]
همنوع
erobern
hat erobert
eroberte
to conquer
فتح کردن تصرف کردن
Sprosse
پله نردبان
Karriere
career
پیشرفت کاری
erklimmen
hat erklommen
erklomm
to climb
صعود کردن بالا رفتن
Neid
jealousy
envy
حسد حسادت
einflussreich
influential
بانفوذ
Geschäft
business
privilegiert
privileged
ممتاز
Aufstieg
rise
climb
ارتقا رشد
gläserne Decke
Glass ceiling
سقف شیشهای (به انگلیسی: glass ceiling) استعارهای است از موانع نامرئی بر سر راه پیشرفت زنان و اقلیتها که معمولاً وجود این موانع را مردان و گروههای در اکثریت انکار میکنند.
این استعاره را اولین بار فمنیستها برای اشاره به موانع بر سر راه پیشرفت شغلی زنان و رسیدن به مدارج بالای هرم به کار بردند. اگرچه این اصطلاح در آمریکا بیشتر دربارهٔ زنان به کار میرود، اما گهگاه در مورد مردان اقلیتهای نژادی/قومی هم به کار رفته است. زنان اقلیتهای قومی/نژادی معمولاً با ضخیمترین سقفهای شیشهای مواجهند، چون عضو دو گروهی هستند که به صورت تاریخی در حاشیه قرار داشتهاند: ۱) زنان؛ ۲) رنگینپوستان. آسیاییآمریکاییها (معمولاً اصالتاً از شرق آسیا) اصطلاح مشابه «سقف بامبویی» را برای اشاره به موانع مشابه در مورد خودشان به کار میبرند.
behindern
hat behindert
behinderte
to obstruct
to hinder
مانع شدن جلو گرفتن
merken
hat gemerkt
merkte
to notice
to feel sth
متوجه شدن تشخیص دادن