درس دوازدهم Flashcards

(41 cards)

1
Q

آزرم

A

شرم،
حیا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

ارتفاع

A

محصول زمین‌های زراعتی؛
ارتفاع ولایت: عایدات و درآمدهای مملکت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

اندیشه

A

اندوه،
ترس،
اضطراب،
فکر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

ایمن

A

در امن،
دل‌آسوده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

بریان

A

در لغت کباب‌شده و پخته‌شده بر آتش،
مجازاً ناراحت و مضطرب؛
بریان شدن: غمگين و ناراحت شدن، در سوز و گداز بودن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

پرمایه

A

گران‌مایه، پرشکوه؛
مایه: قدرت، توانایی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

تازی

A

اسبی از نژاد عربی با گردن کشیده و پاهای باریک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

تپش

A

اضطراب ناشی از گرمی و حرارت،
گرمی و حرارت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

تطاول

A

ستم و تعدی،
به زور به چیزی دست پیدا کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

تعصب

A

طرفداری یا دشمنی بیش از حد نسبت به شخص، گروه یا امری؛
به تعصب: به حمایت و جانب‌داری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

حشم

A

خدمتکاران،
خویشان و زیردستان فرمانروا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

حلقه به گوش

A

کنایه از فرمانبردار و مطیع

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

خَستن

A

زخمی کردن
مجروح کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

خُود

A

کلاه‌خود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

خیره‌سر

A

گستاخ و بی‌شرم
لجوج

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

هیون

A

شتر،
به ویژه شتر قوی هیکل و درشت اندام

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

خیره‌سر

A

گستاخ و بی‌شرم
لجوج

18
Q

مقرر شدن

A

قرار گرفتن،
ثبات و دوام یافتن

18
Q

هشیوار

A

هوشیار،
هوشیارانه،
آگاهانه

19
Q

نیکی دهش

A

نیکی کننده

20
Q

ولایت

A

کشور،
سرزمین

21
Q

نیک‌پی

A

خوش‌قدم

22
Q

نواختن

A

کسی را با گفتن سخنان محبت‌آمیز یا بخشیدن چیزی مورد محبت قرار دادن

23
Q

نقصان

A

کم شدن،
کاهش یافتن

24
موبد
روحانی زرتشتی، مجازاً مشاور
25
مَلِک
پادشاه، سلطان
26
مکاید
ج مکیده یا مکیدت؛ کیدها، مکرها، حیله‌ها
27
کُربت
غم، اندوه؛ کُربت جور: اندوه حاصل از ظلم و ستم
28
فریادرس
یاور، دستگیر
29
عفاف
رعایت اصول اخلاقی، پرهیزکاری، پارسایی
30
شبیخون
حمله ناگهانی دشمن در شب
31
نماز بردن
تعظیم کردن، عمل سر فرودآوردن در مقابل کسی برای تعظیم
32
فرهیختگی
فرهيخته بودن، فرهيخته: برخوردار از سطح والایی از دانش، معرفت یا فرهنگ
33
طرح افکندن
کنایه از بنا نهادن؛ طرح ظلم افکندن: سبب پیدایش و گسترش ظلم شدن، بنیان ظلم نهادن
34
عَجَم
سرزمينی که ساکنان آن غیرعرب، به ویژه ایرانی باشند؛ ایران؛ ملوک عجم: پادشاهان ایران
35
غربت
غریبی، دوری از خانمان
36
سمن
نوعی درخت گل یاسمن
37
دستور
وزیر مشاور
38
سپردن
طی کردن پیمودن
39
سبو
کوزه ظرف معمولا دسته‌دار از سفال یا جنس دیگر برای حمل یا نگه داشتن مایعات
40
زوال
نابودی از بین رفتن