زبان ۲ Flashcards
(100 cards)
1
Q
Deficient/deficiency
A
ناقص/نقص
2
Q
Deficit
A
کسری، اختلاف حساب
3
Q
Degenerate
A
افت کردن
4
Q
Penalize
A
جریمه کردن
5
Q
Cease (v&n)
A
متوقف کردن، توقف
6
Q
Mourn
A
عزاداری کردن
7
Q
Defy
A
نافرمانی کردن، دعوت به مبارزه کردن
8
Q
defiant
A
نافرمانی
9
Q
Miraculously
A
معجزهآسا
10
Q
Overt
A
آشکار، علنی
11
Q
Covert
A
پوشیده، پنهان
12
Q
Precise
A
دقیق
13
Q
Eradicate
A
ریشهکن کردن، از بین بردن
14
Q
Terrify
A
ترساندن
15
Q
Persistent
A
سرسخت، باپشتکار
16
Q
Exceed
A
فراتر بودن
17
Q
Substantial
A
مهم، قابلتوجه
18
Q
Customary
A
معمول، مرسوم
19
Q
Expose
A
در معرض گذاشتن
20
Q
Legible
A
خوانا، خوشخط
21
Q
Cavity
A
حفره، حفره دندان
22
Q
Indifferent
A
بیتفاوت، بیعلاقه
23
Q
Deviate
A
منحرف شدن
24
Q
Plea
A
استدعا، تقاضا
25
Preserve
حفظ کردن، نگاه داشتن
26
Prodigal
ولخرج
27
Thrifty
صرفهجو، مقتصد
28
Parsimonious
صرفهجو، خسیس
29
Inundate 2
اشباع کردن
| از آب پوشانیدن
30
Overwhelm
سراسر پوشاندن
| غوطهور ساختن
31
Scenic
خوشمنظره
32
Particular
ویژه، بهخصوص
33
In particular
بهطور خاص
34
Contribute
مشارکت کردن، کمک کردن
35
Attest
شهادت دادن، گواهی دادن
36
Expenditure
هزینه، مخارج
37
Punctual
وقتشناس، خوشقول
38
Tardy/Tardiness
دیرآمدن، کندی، تأخیر
39
Abridge
مختصر کردن
40
Abase
تحقیر کردن
| کمارزش کردن
41
Abate
کم شدن، فروکش کردن
42
Comply
مطابق بودن
43
Preclude
محدود کردن، منع کردن
44
Prelude
پیشدرآمد، مقدمه
45
Seclude
منزوی کردن، جدا کردن
46
Candid
صادق، رک و راست
47
Sordid
پلید، کثیف
48
Mitigate
تسکین دادن
| سبک کردن
49
Pretext
عذر، بهانه
50
Hamper
مانع شدن
51
Impetus
انگیزه
52
Impetuous
بیپروا
| بدون فکر، عجولانه
53
Realm
قلمرو، حوزه
54
Aspire (to)
آرزو داشتن، اشتیاق داشتن
55
Respire
تنفس کردن
56
Fortitude
صبر، بردباری
57
Gratitude
سپاسگزاری، قدردانی
58
Destitute
فقیر، نیازمند
59
Crafty
زیرک، حیلهگر
60
Equivalent
معادل، برابر
61
Ambivalent
نامطمئن
62
Paucity
اندک، ناچیز
63
Duplicity
دورویی، ریا
64
Convoke
تشکیل جلسه دادن
65
Revoke
لغو کردن، باطل کردن
66
Provoke
تحریک کردن، برانگیختن
67
Invoke
استناد کردن
68
Convene
گرد هم آمدن، تشکیل جلسه دادن
69
Intervene
پادرمیانی کردن، مداخله کردن
70
Surrender
تسلیم شدن
71
Submission
اطاعت، پذیرش
72
Submissive
مطیع، فرمانبردار
73
Recollect
به خاطر آوردن
| به ذهن رسیدن
74
Disease
بیماری
75
Decease
مرگ
76
Descendant
نسل بعدی، نواده
77
Offspring
فرزند
78
Ancestor
جد
79
Exploit
سوء استفاده کردن
| بهرهبرداری کردن
80
Laud
ستایش کردن، تحسین کردن
81
Applause
تشویق، تحسین
82
Extol
ستایش کردن، تحسین کردن
83
Tribute
احترام، تکریم
84
Venerate
حرمت گذاشتن، ستودن
85
Reverence
احترام، تکریم
86
Demography
جمعیتشناسی
87
Incumbent
لازم، ضروری
88
Coerce
به زور وادار کردن
89
Detrimental
مضر
90
Deleterious
مضر
91
Justify
توجیح کردن
92
Manipulate 3
فرمان دادن به نفع خود
با مهارت انجام دادن
دستکاری کردن
93
Empirical
تجربی
94
Dispose of
دور انداختن
| از شر چیزی خلاص شدن
95
Disposition=temperament
خلق و خو، سرشت
96
At someone’s disposal
در اختیار کسی بودن
97
Strive
تلاش کردن
98
Predisposition
پیشزمینه قبلی
99
Stimulate
برانگیختن، تحریک کردن
100
Constitution
قانون اساسی
تشکیل
ساختار