2 Flashcards
(28 cards)
چطور ممکنه
چتو به
چطور ممکنه که هنوز آن رستوران جدیدی که همه دربارهاش حرف میزنند را امتحان
نکردهای؟
جلسه در لحظات آخر لغو شد. چطور ممکنه ؟
How come
How come you haven’t tried that new restaurant everyone’s talking about?
The meeting was canceled last minute. How come?
به توافق رسیدن
Get to agree
این سه مرد با خودروی سرقتی فرار کردند
The three men got away in a stolen car.
عبور کردن( موفق شدن ) (موفق به تماس تلفنی برقرار کردن شدن)
Get through
- “I need to get through this pile of work.”
Translation: “من باید این توده کار را انجام دهم.” - “We’ll get through tough times together.”
Translation: “ما با هم به سختیها میپیوندیم.” - “I couldn’t get through to her because of poor reception.”
Translation: “به دلیل دریافت نامناسب، نتواستم با او ارتباط برقرار کنم.”
دور بزنیم ( در شهر یا جایی به مکان های مختلف بریم )( بر مشکلات فایق بیاییم )
Get around
- “I use my bike to get around the city.”
Translation: “من از دوچرخهام استفاده میکنم تا در شهر حرکت کنم.” - “We need to get around this issue.”
Translation: “ما باید این مسئله را حل یا غلبه کنیم.”
برگشتن
Pv
Pv
V
وقتی به هتل برگشتیم، ان قبلاً رفته بود.
Get back
Come back
Return
When we got back to the hotel, Ann had already left.
پس گرفتن
من هیچوقت کتاب قرض نمیدهم؛ هیچوقت
پسشان نمیگیری.
او شغل قبلیاش را پس گرفت
Get back
I never lend books—you never get them back.
She’s got her old job back
بردن به جایی
Take to/into
This road takes you to the city center
I’ve got a lot of things to take to work
گرفتن
تعطیلات و استراحت به شارژ مجدد انرژی شما کمک می کند.
دوربین را از او گرفتم
بازیافت را جدی تر بگیرید
Take
Takes holidays and breaks helps recharge your energy.
I took the camera from him
Take recycling more seriously
قبول کردن
ما پول نقد نمی گیریم
Take
We don’t take cash
تحمل کردن
چگونه می توانید این زن را تحمل کنید؟ او وحشتناک است
Take
How you can take this woman? She is terrible
خریدن
من از آن مغازه لباس میخرم
Take
I take my clothes from that store
برداشتن
فراموش نکن کلیدهایت را برداری
Take
Don’t forget to take your keys
فهمیدن
مقصودت [منظورت] را فهمیدم.
Take
I take your point.
دزدیدن
قسم میخورم که من آن پول را ندزدیدم.
Take
I swear I didn’t take the money
طول کشیدن
- این آزمایش سهسال طول خواهد کشید.
- آن سفر چهار ساعت طول کشید.
Take
The experiment will take three years.
- The trip took four hours.
بردن و رساندن
بچه ها را به پارک بردم
Take
I took the kids to the park
برداشت فیلم برداری
N
برداشت اول افتضاح بود
Take
The first take was awful
اقداماتی انجام دادن
اکنون باید برای اطمینان از بقای این حیوانات گام برداریم
Take steps
We must take steps now to ensure the survival of these animals
بردن کسی یا چیزی به جایی
شما باید این نقشه را همراه خود ببرید.
چرا گیتارتو با خودت نمیبری؟
مندی تعدادی از دوستانش را با خود آورد.
Take/bring Sb/sth Along
You should take this map along you.
Why don’t you take your guitar along?
Mandy brought some of her friends along.
بیرون بردن یا کشیدن
Pv
پدرم تمام خانواده را به تئاتر میبرد.
من ۵۰ دلار برای آخر هفته برداشت کردم.
Withdraw
دندانپزشک چند دندان کشید؟
چرا همیشه فراموش میکنی زباله را بیرون ببری؟
Take out
my dad‘s taking the whole family out to the theater
I took out $50 for the weekend
How many teeth did the dentist take out?
Why do you always forget to take out the trash?
دست به کار شدن
Ph
مهم است که اهداف خود را شناسایی کرده و برای دستیابی به آنها اقدام کنید.
Take action
It’s important to identify your goals and take action to achieve them.
گرفتن و بردن
گارسون آمد تا بشقاب هایمان را بردارد.
اگر 4 را از 12 بردارید، 8 می گیرید subtract
بازیهای رایانهای میتواند توجه دانشآموزان را از مطالعهشان دور کند.distract
دو تا برگر برای بیرون بر، لطفا
ازبین بردن و خراب کردن
Take away
A waiter came to take our plates away.
If you take 4 away from 12 you get 8
Computer games could take students attention away from their studies.(distract)
Two burgers to take away, please
Pv
1خبر ، اطلاعات بیرون امدن
2به تایید رسمی رسیدن
Survive ( بیماری ، زمان و…)3
1ما همچنان منتظر اعلام نتایج آزمون خود هستیم.
2 من هنوز منتظر طلاقم هستم.
3 دوران سختی بود، اما مطمئن هستم که از پس آن بر میآیید و برای آن عاقلتر خواهید بود.
Come through
1We’re still waiting for our exam results to come through.
2 I’m still waiting for my divorce to come through.
3 It’s been a tough time, but I’m sure you’ll come through and be all the wiser for it.