30-1 Flashcards

1
Q

Interpret

A

تفسیرکردن/درک کردن( تیم اینتر پرته. از نتایجش میشه تفسیر کرد)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

Launch

A

اغاز کردن/شروع کردن( ما lunch رو با دعا کردن launch میکنیم)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

Legitimate

A

قانونی/مشروع/منطقی( لج نکن با قانون)( legal یعنی قانونی)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

Particular

A

خاص/مخصوص/ویژه( پارسی کوکا یه نوشابه خاص و ویژست)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

Radiant

A

درخشان/تابان/روشن(کد: پرتو رادیانت)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

Ridge

A

نوک/قله( رج لب رو نوک لباشون میزنن)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

Span

A

دربرگرفتن/پوشاندن( اسپند دود کردیم دودش خونه رو در برگرفته)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

Spontaneous

A

بی اختیار/خودجوش( اسپانیا تنهاس و بی اختیار. تمام کارای کشور خودجوش انجام میشه)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

Stream

A

نهر/رودخانه/جوی(اقای استریم تو رودخونه غرق شد)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

Striking

A

خیره کننده/قابل توجه( استری کینگ نیروی خیره کننده و قابل توجهی داره)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

Apathy

A

بی عاطفگی/بی حسی/بی علاقگی(یه ادم خیلی باید بی عاطفه باشه که بچه گیاش تاب تاب عباسی نکرده باشه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

Demonstration

A

نمایش/توضیح/معرفی( همین دمو که معرفی و نمایش یسری بازیاست)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

Ingredients

A

اجزا سازنده/ترکیبات/عناصر( این گردوها اجزا سازنده کیک گردویی هستن)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

Involuntarily

A

بی اختیار/ناخواسته(متضاد volunteer به معنی داوطلبانه)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

Marvel

A

معجزه/شگفتی (عصای موسی که مار شد ول شد معجزه بود)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

Measurable

A

قابل اندازه گیری

17
Q

Moderate

A

معمولی/متوسط(مادرت یه ادم معمولیه)

18
Q

Odd

A

عجیب و غریب،غیرمعمول( قوم عاد خیلی قوم عجیب و غریبی بودن)

19
Q

Reflection

A

انعکاس/بازتاب

20
Q

Supposedly

A

به طور فرضی/ظاهرا(فرض کن 3 پز بده به 2)

21
Q

Sustained

A

دائم/مداوم/پیوسته(ساس داره باید دائم سمپاشی کنی)

22
Q

Symbols

A

سمبل/نشانه ها/نمادها

23
Q

Synthesis

A

ترکیب/تلفیق(در فوتوسنتز موادغذایی رو ترکیب می کنند)

24
Q

Tangible

A

مشهود/ملموس/مشخص(واضح و مشخصه که من ادم تنگی هستم)

25
Q

Tightly

A

محکم/سفت( تیغ میزنن که موهاشون سفت و محکم بشه)

26
Q

Aggravating

A

ازاردهنده/ناراحت کننده( agree+wait موافت کردی که صبر کنی ازار دهنده بود)

27
Q

Amusement

A

تفریح/سرگرمی(عمو سامانت همیشه مشغول تفریحه)

28
Q

Conceivably

A

به طور امکان پذیر/احتمالا( کن سی ! اگه امکان داره ۲۰ رو کن ۳۰)

29
Q

Convert

A

تغییردادن/تغییرکردن

30
Q

Curative

A

شفابخش/علاج بخش(تازگیا برای ادمای کور داروهای شفابخشی ساخته شده)

31
Q

Debilitating

A

تضعیف کننده(ability#debility)