30-2 Flashcards

1
Q

Deplete

A

خالی/تهی (Replete راه پلت پرشده از اشغال .متضاد deplete)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

Finite

A

محدود(تو این دنیای فانی همه چیز محدوده)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

Perceive

A

فهمیدن/درک کردن/پی بردن (پپسی پی برد که باید نوشابه رژیمی هم بزنه)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

Security

A

امنیت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

Toxic

A

سمی/کشنده /زهراگین(تو تاکسی یه چی سمی میکنن)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

Tranquility

A

ارامش(سفر با ترن به من ارامش میده)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

Trap

A

به دام انداختن (تیپ رپ برا به دام انداختنه)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

Undeniably

A

بی شک/مسلما/به طرز غیرقابل انکاری( آن دین هابیل غیرقابل انکار بود)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

Underestimated

A

دست کم گرفتن/ناچیز پنداشتن(تیمت زیر ماس/ تیم های همدیگه رو دست کم میگیرن)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

Acknowledge

A

تصدیق کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

Acquire

A

بدست اوردن/کسب کردن(ای کیو رو باید خودت بدست بیاری)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

Assimilate

A

یکسان کردن/شبیه ساختن(آث میلان لباساشون یکسان و شبیه به هم ساختن)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

Assortment

A

مجموعه/ترکیب(مجموعه از سورتمه ها)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

Caliber

A

کیفیت(کالیبر تفنگ از کیفیت و استانداردهای لازم برخورداره)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

Condensed

A

متراکم/فشرده/خلاصه شده( همون دانسیته هست به معنی چگالی یعنی متراکم)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

Contradictory

A

مخالف/مغایر/متناقص(دیکتاتورهای کشور همیشه مخالفن با مردم)

17
Q

Disregard

A

رعایت نکردن/بی توجهی کردن/نادیده گرفتن(مخالف regard/

کد:بادیگارد تمام توجه و اعتناش به کسیه که ازش محافظت می کنه)

18
Q

Precious

A

باارزش/گرانبها(پیر شیث دراومد تا بازیکن باارزشی بشه)

19
Q

Prominent

A

مهم/برجسته/والا (داروی پرامین داروی برجسته ای برای افسردگی است)

20
Q

Requisite

A

موردنیاز/ واجب/ضروری(واجبه که دوباره کوییز بگیریم)

21
Q

Unravel

A

پرده برداشتن(اون رو ول کنی از همه حقایق پرده برمیداره)

22
Q

Vague

A

مبهم/نامفهوم (چی وگویی؟ خیلی مبهم سخن وگویی)

23
Q

Vast

A

وسیع/پهاناور(وسعت)

24
Q

Volume

A

مقدار/حجم( مقدار و حجم ولوم رو زیاد کن)

25
Q

Charisma

A

جذبه/گیرایی/جذابیت/کشش(چهره طرف کاریزما داره جذابه)

26
Q

Clever

A

باهوش/زیرک(کلورسون بازیکن باهوش و زیرکیه)

27
Q

Convince

A

قانع کردن/متقاعد کردن(کن ونوس رو قانع)

28
Q

Endure

A

تحمل کردن/دوام اوردن( این راه دوره باید تحمل کنی)

29
Q

Forfeit

A

جریمه/جریمه دادن/رها کردن( اگه کارایی که forbit(ممنوع) باشن رو انجام بدی forfeit یا جریمه میشی)

30
Q

Precarious

A

خطرناک(پری کاری کرده خطرناک)