A1 Flashcards

Question

Bekommen

Answer 1

دریافت کردن…

Answer 2

پلاستیک

Answer 3

پیشنهاد دادن

Answer 4

خصوصیت

Answer 5

وضعیت

Answer 6

سفارش دادن

Answer 7

مقدار

Answer 8

تعریف کردن

Answer 9

تفاوت

Answer 10

پرسشنامه

Answer 11

تا، عدد

Answer 12

برپایی، ایجاد

Answer 13

ورودی

Answer 14

اصلی، عمده

Answer 15

اتفاق افتادن رخ دادن اتفاق

Answer 16

بیان کردن

Answer 17

توانایی

Answer 18

پیاده روی کردن

Answer 19

استفاده کردن

Answer 20

عمودی ≠ افقی

Answer 21

جواب رد

Answer 22

قرار گذاشتن

Answer 23

رد کردن کنسل کردن

Answer 24

موضوع

Answer 25

جواب مثبت دادن

Answer 26

همچنین

Answer 27

عنوان

Answer 28

بازدید کردن، دیدن کردن

Answer 29

اطلاعیه صوتی

Answer 30

سوار شدن پیاده شدن عوض کردن وسیله نقلیه

Answer 31

احتیاط

Answer 32

بررسی کردن، چک کردن، کنترل کردن

Answer 33

مرتب کردن

Answer 34

عزیزم

Answer 35

حامله

Answer 36

تمام شدن، به پایات رسیدن

Answer 37

طول کشیدن

Answer 38

تقریبا

Answer 39

حداقل

Answer 40

پریدن

Answer 41

امتحان گواهی نامه

Answer 42

چشم انداز

Answer 43

جستجو کردن

Answer 44

ترتیب

Answer 45

فراموش کردن

Answer 46

توضیح دادن

Answer 47

درست بودن

Answer 48

وارد کردن

Answer 49

ار کنار چیزی عبور کردن

Answer 50

درست کردن ساختن

Answer 51

طویله

Answer 52

فانوس دریایی

Answer 53

کتابخانه

Answer 54

مغازه

Answer 55

مغازه

Answer 56

متعلق بودن

Answer 57

تبریک گفتن

Answer 58

مساحت

Answer 59

جمعیت

Answer 60

تاکید کردن

Answer 61

صورتحساب

Answer 62

ماموریت سفر کاری

Answer 63

عقب انداختن قرار ملاقات

Answer 64

گیر کردن

Answer 65

صدا زدن

Answer 66

رسیدگی کردن به مراقبت کردن از

Answer 67

بالا رفتن افزایش یافتن

Answer 68

به رسمیت شناخته شده

Answer 69

دولتی

Answer 70

به پایان رساندن

Answer 71

تمیز کردن

Answer 72

درد کردن

Answer 73

نظرسنجی

Answer 74

حساب کردن Er berechnet den Umfang des Kreises. او محیط دایره را حساب کرد.

Answer 75

امتحان کردن تلاش کردن

Answer 76

از دست دادن

Answer 77

قول دادن

Answer 78

موقعیت شغلی

Answer 79

ارتباط

Answer 80

همراهی کردن

Answer 81

شکایت کردن اعتراض کردن Ich habe mich bei meinem Wohnungsnachbarn wegen seiner lauten Musik beschwert. من به همسایه‌ام در آپارتمان کناری بابت موسیقی بلند اعتراض کردم.

Answer 82

درخواست

Answer 83

خالی کردن

Answer 84

اتو کردن

Answer 85

بیان کردن گفتن

Answer 86

تمیز کثیف

Answer 87

اجازه دادن محاز بودن

Answer 88

اسب سواری کردن

Answer 89

خطرناک

Answer 90

هل دادن

Answer 91

ممنوع کردن

Answer 92

ساختن اختراع کردن، ترتیب دادن Er dachte sich eine Überraschung zu ihrem Geburtstag aus. 1. او برای تولدش یک غافلگیری ترتیب داد.

Answer 93

حدس زدن

Answer 94

رأی دادن

Answer 95

قرار دادن خواباندن

Answer 96

مستقل

Answer 97

لباس عوض کردن

Answer 98

موفقیت

Answer 99

کشف کردن

Answer 100

به ندرت

Answer 101

بخشیدن

Answer 102

به تن داشتن

Answer 103

به تن کردن پوشیدن

Answer 104

رعد و برق مه برف

Answer 105

تجربه کردن

Answer 106

استدلال کردن دلیل اوردن Bitte begründen Sie Ihre Meinung. 1. لطفا نظرت را استدلال کن. [لطفا برای نظرت دلیل بیاور]

Answer 107

قبول شدن

Answer 108

اب و هوا

Answer 109

واقعیت

Answer 110

تغییر دادن

Answer 111

رفتن گرفتن و امدن Ich muss noch ein Paket von der Post abholen. من باید بروم و یک بسته را از پست بگیرم.

Answer 112

تحسین کردن

Answer 113

قبض برق برق

Answer 114

شرکت کردن مشارکت کردن

Answer 115

قرارداد توافق Sie müssen heute diesen Vertrag aufsetzen. شما باید امروز این قرارداد را تنظیم کنید. Sie haben einen langfristigen Vertrag unterschrieben. آن‌ها قراردادی بلند مدت امضا کردند.

Answer 116

سرنشین مسافر

Answer 117

ترک کردن بیرون رفتن

Answer 118

کم پایین

Answer 119

بحران

Answer 120

گرفتار شدن دچار شدن

Answer 121

راه اهن قطار

Answer 122

معتبر بودن به حساب امدن Bitte diesen Zettel gut aufheben: Er gilt als Garantie. لطفاً از این نامه به‌خوبی مراقبت کنید: این یک ضمانت در نظر گرفته می‌شود.

Answer 123

دلپذیر راحت

Answer 124

وابسته بودن

Answer 125

دستور سفارش

Answer 126

تحویل دادن

Answer 127

کم کردن زیاد کردن

Answer 128

نصب کردن

Answer 129

اثبات کردن

Answer 130

پیشتازی Die neue Erfindung bedeutet einen großen technologischen Vorsprung. اختراع جدید به معنای یک پیشتازی بزرگ فن‌آورانه است

Answer 131

درگیری مبارزه

Answer 132

اختراع کردن

Answer 133

وارد کردن Dürfen wir diese Ware ins Land einführen? آیا ما اجازه داریم این محصول را در کشور وارد کنیم معرفی کردن ارائه کردن

Answer 134

از عهده برامدن Ich kann jedes Problem bei der Arbeit bewältigen. من می‌توانم از عهده هر مشکلی در کار بربیایم

Answer 135

مرخص کردن (بیمارستان اخراج کردن

Answer 136

دریافت کردن خوش امد گفتن

Answer 137

محصول کالا

Answer 138

فکر کردن یادگاری سوغاتی

Answer 139

شامل شدن Meine Fähigkeiten umfassen Singen, Tanzen und Schwimmen. توانایی‌های من شامل آواز خواندن، رقصیدن و شناکردن می‌شود

Answer 140

قرض دادن هدیه دادن Der perfekte Schliff verleiht dem Diamanten seine Brillanz.

Answer 141

اجزاء

Answer 142

قابل مشاهده

Answer 143

صدا رای

Answer 144

هیجان انگیز مهیج Unser erster Besuch in der Stadt war sehr aufregend. Wir begannen ein neues aufregendes Unterfangen. ما یک چالش جدید هیجان‌انگیز را شروع‌کردیم.

Answer 145

شایعه Stimmt das gerücht, dass die steuern erhöht werden?