Essential Words for the TOEFL Flashcards
(195 cards)
abrupt (adj.)
ناگهاني، سريع
ابرها به صورت abrupt از كنار ما رد مي شوند.
abroad (adv.)
خارج، خارج از كشور
اين road به سمت abroad مي ره.
acceptable (adj.)
قابل قبول، قابل پذيرش
اين عكس براي پرونده acceptable هست
acclaim (v., n.)
تحسين كردن
به موشهاي آزمايشگاهي كلم مي دن تا اونها رو acclaim كنن.
actually (adv.)
درحقيقت، در واقع
ءactهاي اكبر عبدي actually، عالي است.
adverse (adj.)
نامناسب، نامساعد
اين ادويه براي غذا adverse است.
advice (n.)
پند، نصيحت
وايسا برات يه advice دارم.
attractive (adj.)
جذاب
عطر خوب آدم رو attractive مي كنه.
autonomous (adj.)
مستقل، خودمختار
هركس از خودش auto داشته باشد، آدم autonomous هست.
disapproval (n.)
نارضايتي
ءthis ابرها به خاطر disapproval نمي بارند
disruptive (adj.)
مخل، مختل كننده
يك ديس غذا براي يادگيري سركلاس disruptive است.
haphazardly (adv.)
خود به خودي، بدون برنامه
حافظ به صورت haphazardly شعر مي گفت.
ideal (adj.)
ايده آل، مطلوب، مناسب
ايده آل
persistent (adj.)
مُصِر
پرسپوليس خيلي persistent هست كه در مسابقات اول بشه.
wide (adj.)
وسيع
واي! چه تپه wideي اينجاست.
advanced (adj.)
پيشرفته
beginner ابتدايي,
intermediate متوسطه,
advanced پيشرفته
advantage (n.)
مزيت، سود، امتياز
هركس age كمتري داشته باشه، advantageهاي بيشتري داره.
advent (n.)
آمدن، ظهور، پيدايش
went (go) رفتن
agile (adj.)
چابك
هركس آجيل بخوره agile مي شه.
albeit (conj.)
اگرچه
ء albeit بيت ما كوچيكه اما پر از صفا است.
allow (v.)
اجازه دادن
به من allow دادن كه آلو بخورم.
appealing (adj.)
جذاب، خواستني
Apples are appealing.
celebrated (adj.)
مشهور
سلنديون آدم celebrated هست.
contemporary (adj.)
معاصر
شركت فراري به صورت contemporary كار مي كند.