Lesson 2 Flashcards
(103 cards)
1
Q
Hence
A
بنابراین
2
Q
Fee
A
دستمزد ، هزینه
3
Q
Withdraw
A
عقب کشیدن ، کنار کشیدن
برداشت پول
4
Q
Entail
A
مستلزم بودن include , involve
5
Q
Unanimous
A
متفق القول ، هم رای
6
Q
Identical
A
یکسان
7
Q
Repeal
A
Cancel , abolish فسخ کردن ، لغو کردن
8
Q
Reveal
A
فاش کردن disclose
9
Q
Testimony
A
شهادت، گواهی
10
Q
Testimony to/ of s.th
A
گواهی بودن بر، دلیل بودن بر
11
Q
Reckless
A
بی پروا، بی ملاحظه
12
Q
Mediocre
A
متوسط
13
Q
Affable
A
مهربان ، خوش برخورد ، صمیمی
14
Q
Instantly
A
در بک آن ، فورا
15
Q
Overlook
A
نادیده گرفتن disregard, neglect
16
Q
Legitimate
A
قانونی ، مشروع
17
Q
Tangible
A
ملموس ، عینی
18
Q
Jeopardize
A
به خطر انداختن
19
Q
Settle
A
ساکن شدن، به توافق رسیدن
20
Q
Gigantic
A
عظیم ، بزرگ
21
Q
Lasting
A
با دوام
22
Q
Obstacle
A
مانع impediment, barrier
23
Q
Vibrant
A
پر انرژی، پر طراوت
24
Q
Brilliant
A
Bright , intelligent درخشان، با استعداد
25
Intensify
تشدید کردن
26
Arbitary
دلبخواه، اختیاری ، خودسرانه ، مستبدانه
27
Apparent
اشکار، واضح
28
Vital
حیاتی، ضروری
29
Toxic
سمی
30
Venomous
سمی
31
Aggregate
Total در مجموع، جمع شدن، کل
32
Aggravate
وخیم تر کردن، خشمگین کردن worsen, irritate
33
Segregate
Separate مجزا کردن
34
Sacrifice
از خودگذشتگی کردن ، قربانی کردن
35
Maintain
حفظ کردن، نگاه داشتن
36
Gather
Collect جمع آوری کردن
37
Motion
حرکت
38
Notion
نظر ، عقیده ، باور
39
Philanthropic
انسان دوستانه
40
Placid
خونسرد، آرام
41
Archaic
کهنه ، قدیمی
42
Shelter
پناه دادن ، پناهگاه
43
Plenty
فراوان ، وافر
44
Ambiguous
Vague , مبهم
45
Tempt
وسوسه کردن
46
Anticipate
انتظار داشتن، پیشبینی کزدن
47
Astute
زیرک ، هوشیار
48
Convince
متقاعد کردن
49
Convict
متهم کردن ، محکوم کردن
50
Conviction
عقیده راسخ، محکومیت
51
Witticism
Humor شوخ طبعی
52
Relinquish
دست کشیدن از ، رها کردن
53
Forbid
ممنوع کردن
54
Conceal
پنهان کردن
55
Diverse
گوناگون ، متنوع
56
Keen
Eager مشتاق
57
Excel
برتری داشتن
58
Revive
احیا شدن ، جان تازه گرفتن
59
Alter
تغییر دادن
60
Surpass
بهتر وبرتر بودن ، بیشتر بودن
61
Doubt
شک داشتن
62
Appeal
تقاضا کردن
جذب کزدن
جذاب
63
Wary
محتاط
64
Envy
حسادت
65
Feeble
ضعیف، weak
66
Disclose
اشکار کزدن، فاش کزدن
67
Exempt
معاف کزدن
68
Jest
شوخ طبعی
69
Patriot
وطن پرست
70
Dispute
بحثو مشاجره
71
Distress
غم و اندوه
72
Diminish
کاهش دادن، کم کردن
73
Flee
فرار کزدن
74
Fleeting
سریع و زودگذر
75
Commend
ستایش کزدن، ستودن
76
Commence
شروع کزدن
77
Rival
رقیب ، رقابت کزدن
78
Amend
اصلاح کردن ، ترمیم کزدن
79
Violent
خشن، شدید
80
Resign
استعفا دادن
81
Ponder
سنجیدن، تفکز کردن، تعمق کزدن
82
Volunteer
داوطلب
83
Demand
تقاضا نمودن، درخواست کزدن
84
Widespread
گسترده ، فراگیر
85
Sever
سخت ، شدید
86
Scheduale
زمان بندی، برنامه ریزی کردن
87
Restrict
محدود کردن، مانع شدن
88
Mention
اشارع کزدن ، صحبت کردن
89
Remark
بیان کزدن، صحبت کردن
90
Remarkable
قابل توجه، عالی
91
Prompt
برانگیختن، سریع
92
Promptly
سریعا، سروقت
93
Revenue
درآمد ، عایدی
94
Regulation
قوانین، اصول و مقررات
95
Redundant
بیش از حد
96
Clarify
تشریح کردن، روشن کردن
97
Exaggerate
مبالغه کردن
98
Prime
مهم ترین، اصلی ، نخست
99
Precious
گرانبها، با ارزش
100
Refurbish
بازسازی کردن
101
Hollow
توخالی، پوچ
102
Hallow
مقدس دونستن
103
Welfare
رفاه ، آسایش