sixth Flashcards

(23 cards)

1
Q

exhibition

A

نمایش، ارائه، نمایشگاه، عرضه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

Paralyze

A

فلج-از کاز انداختن- بی حس کردن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

Occurrence

A

رخداد، وقوع، اتفاق، تصادف، رویداد، پیشامد، واقعه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

Casualty

A

تلفات، تصادفات

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

alleviate

A

کم کردن، کاهش دادن، فرونشاندن، آرام کردن، کاستن از، تقلیل دادن، تسکین دادن، گساریدن (رنج و درد و غیره)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

fatal

A

کشنده، مهلک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

covenant

A

عهد، میثاق، پیمان، تعهد (معمولاً رسمی و الزام‌آور

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

workshop

A

کارگاه (برای کار تولیدی یا صنایع دستی)، تعمیرگاه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

Brace

A

نگه‌دار (گیره یا هر چیزی که دو چیز را در جای خود نگه دارد)
بند شلوار

زانوبند، بریس

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

Resurgence

A

بازخیز، تجدید حیات، تجدید فعالیت، طغیان مجدد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

Petrification

A

سنگ‌شدگی -تحجر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

Parade

A

(نظامی) رژه، سان
دسته، رژه، گروه، سلسله (لباس و مد) نمایش (مجموعه‌ای از افراد یا چیزهایی که یکی پس از دیگری ظاهر می‌شوند)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

March

A

راه‌پیمایی (مردم) (برای ابراز مخالفت یا موافقت با چیزی)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

labyrinth

A

شکنج، لابیرنت، دخمه پرپیچ وخم، ماز، پلکان مارپیچ، (مجازاً) پیچیدگی، چیز بغرنج

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

deplete

A

تهی کردن، خالی کردن، به ته رسانیدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

Privilege

A

امتیاز، رجحان، مزیت، حق ویژه

17
Q

Frenzy

A

جنون، آشفتگی، شوریدگی، هیجان، غلیان احساسات

18
Q

Privilege

appetite

19
Q

Demand

A

تقاضا کردن، مطالبه کردن، خواستن، درخواست کردن (قاطعانه)

20
Q

Comrade

A

رفیق، همراه

21
Q

purification

A

تطهیر، پالایش، خالص‌سازی، تخلیص، شستشو

22
Q

Exceeding

A

سبقت و پیشی، زیاده روی، زیادتی، خیلی زیاد

23
Q

slum

A

محله کثیف، خیابان پرجمعیت، محلات پرجمعیت و پست شهر