sixth Flashcards
(23 cards)
exhibition
نمایش، ارائه، نمایشگاه، عرضه
Paralyze
فلج-از کاز انداختن- بی حس کردن
Occurrence
رخداد، وقوع، اتفاق، تصادف، رویداد، پیشامد، واقعه
Casualty
تلفات، تصادفات
alleviate
کم کردن، کاهش دادن، فرونشاندن، آرام کردن، کاستن از، تقلیل دادن، تسکین دادن، گساریدن (رنج و درد و غیره)
fatal
کشنده، مهلک
covenant
عهد، میثاق، پیمان، تعهد (معمولاً رسمی و الزامآور
workshop
کارگاه (برای کار تولیدی یا صنایع دستی)، تعمیرگاه
Brace
نگهدار (گیره یا هر چیزی که دو چیز را در جای خود نگه دارد)
بند شلوار
زانوبند، بریس
Resurgence
بازخیز، تجدید حیات، تجدید فعالیت، طغیان مجدد
Petrification
سنگشدگی -تحجر
Parade
(نظامی) رژه، سان
دسته، رژه، گروه، سلسله (لباس و مد) نمایش (مجموعهای از افراد یا چیزهایی که یکی پس از دیگری ظاهر میشوند)
March
راهپیمایی (مردم) (برای ابراز مخالفت یا موافقت با چیزی)
labyrinth
شکنج، لابیرنت، دخمه پرپیچ وخم، ماز، پلکان مارپیچ، (مجازاً) پیچیدگی، چیز بغرنج
deplete
تهی کردن، خالی کردن، به ته رسانیدن
Privilege
امتیاز، رجحان، مزیت، حق ویژه
Frenzy
جنون، آشفتگی، شوریدگی، هیجان، غلیان احساسات
Privilege
appetite
اشتها
Demand
تقاضا کردن، مطالبه کردن، خواستن، درخواست کردن (قاطعانه)
Comrade
رفیق، همراه
purification
تطهیر، پالایش، خالصسازی، تخلیص، شستشو
Exceeding
سبقت و پیشی، زیاده روی، زیادتی، خیلی زیاد
slum
محله کثیف، خیابان پرجمعیت، محلات پرجمعیت و پست شهر