Wörter 1801-1900 Flashcards
(100 cards)
🔴 Spielfigur
مهره بازی
🟢 Spielfeld
منطقه بازی محل بازی
🟢 Feld
زمین دشت مزرعه
🔵 Stapel
دسته
🔵 Joker
ژوکر (ورقبازی) جوکر
🔴 Karten mischen
بُر زدن
karte ziehen / ablegen
کارت کشیدن / برداشتن
کارت گذاشتن
Ein Feld vorrücken / zurückgehen
Würfeln
تکه کردن قیمه کردن، به صورت مربع بریدن
تاس انداختن تاس ریختن
Irgendetwas
Etwas
یک چیزی چیزی
Aussetzen
در معرض چیزی قرار دادن
Vorrücken
- جلو (تر) رفتن
- پیشروی کردن پیش رفتن
Verlieren
Loose
گم کردن
از دست دادن
باختن
Verloren
Lost
باخته
گم شده
Beugen
Sich beugen
خم کردن
—
خم شدن
اطاعت کردن
Runter
پایین
Einreden
تلقین کردن قبولاندن، القا کردن
Aufsehen
Look up, Attract attention
نگاه کردن
🟢 Aufsehen
هیاهو جنجال
Verschwinden
Disappear
ناپدید شدن
Eben
(Adv)
Just, recent
همین الان تازه، به تازگی
(N)
دیگه
دقیقاً (بیان تأکید)
آنقدرها هم زیادی هم، چندان هم
Gewesen
سابق قبلی
Lächerlich
خنده دار مضحک، مسخره
Lauschen
گوش ایستادن , استراق السمع کردن، دزدی گوش دادن