ستایش Flashcards
(7 cards)
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
معنی: خدایا فقط نام تو را بر زبان میآورم؛ زیرا تو پاک و منزه و پروردگار عالم هستی. فقط در راهی که تو آن را به من نشان میدهی گام مینهم.
مفهوم:۱.ذکر و تسبیح خداوند پاک
۲.هدایتگری خداوند(اهدنا الصراط المستقیم)
قالب شعر: غزل
استعاره: مَلِک از معشوق= خداوند
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
معنی: در جستوجوی بارگاه تو و در طلب فضل و بخشش تو هستم. من فقط از یگانگی و وحدانیت تو سخن میگویم؛ زیرا که تو شایسته توحید و یگانگی هستی.
مفهوم:۱.یاری جستن ازخداوند(ایاکنعبدوایاکنستعین)
۲.فضل و رحمت الهی
۳.اقرار به یگانگی خداوند(قلهواللهاحد)
جناس: ناهمسان اختلافی= جویم، پویم، گویم
تکرار: همه، توحید، تو
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی
معنی:خدایا، تو دانا، بزرگوار،بخشنده و مهربانی. تنها تو بخششها و برتریها را آشکار و نمایان میکنی. پس، فقط تو شایسته عبادت و ستایش هستی.
مفهوم: تنها خداوند،حکیم،عظیم،بخشنده،مهربان و سزاوار ستایش است
تکرار: تو
واجآرایی: تکرار صامت “ت” و مصوتهای” -َ “و “ای”
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
معنی: خداوندا، نمیتوان تو را توصیف کرد چرا که فراتر از فهم و درک ناقص ما هستی. نمیتوان تو را به چیزی تشبیه و مانند کرد که حتی در تصور و خیال هم نمیآیی(بیهمتاهستی)
مفهوم:۱.عجز و ناتوانی انسان از شناخت، درک و توصیف خداوند
۲.بیهمتا بودن خدا(لیس کمثله شیء)
جناس: ناهمسان اختلافی= فهم و وهم
تکرار: نتوان، تو، گفتن
واجآرایی: تکرار صامت “ت”
تلمیح: مصراع دوم= به لیس کمثله شیء
همه عزی و جلالی، همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری، همه جودی و جزایی
معنی: خدایا تو مظهر ارجمندی و شکوه و دانش و بیشبهه بودن هستی. ذات تو تماما نور و روشنایی و شادمانی است، تو مظهر کرم و بخشش و کیفر و پاداش هستی.
مفهوم: ۱.ذکر صفات حق تعالی
۲.الله نورالسماوات و الارض
تکرار: همه
واجآرایی: تکرار مصوت بلند”ای” و مصوت کوتاه” -ُ “
همه غیبی تو بدانی، همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی، همه کمی تو فزایی
معنی: خداوندا تو از تمام اسرار نهان آگاهی و پوشاننده عیبها و خطاهای بندگان گنهکار هستی. همه کاستیها و زیاد شدنها به دست توست.
مفهوم:۱.علامالغیوب و ستارالعیوب بودن خداوند
۲.عزت و ذلت به دست خداست(تعزمنتشاءوتذلمنتشاء)
جناس: ناهمسان اختلافی= غیبی و عیبی
تضاد: ۱.بیشی و بکمی
۲.بکاهی و فزایی
واجآرایی: تکرار مصوت “ای”
تکرار: همه و تو
تلمیح: به “تعزمنتشاءوتذلمنتشاء”
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
معنی: سنایی با تمام وجود از وحدانیت و یگانگی تو سخن میگوید. امید است که برای او از آتش دوزخ امکان رهایی باشد
مفهوم: ذکر توحید خداوند با تمام وجود به امید رهایی از عذاب دوزخ
مراعات نظیر: ۱.لب و دندان
۲.آتش و دوزخ
مجاز: ۱.لب و دندان از “کل وجود”
۲.روی از “چاره، امکان”
ایهام تناسب: روی= ۱.امکان و چاره (حضور معنایی دارد)
۲.صورت (معنی نمیدهد اما با واژههای لب و دندان تناسب معنایی دارد)
تخلص: سنایی