lesson 14 - 18 Flashcards

(88 cards)

1
Q

تنیده

A

در هم بافته

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

رجز

A

شعری که در میدان جنگ برای مفاخره میخوانند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

سورت

A

تندی و تیزی - حدت و شدت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

ضجه

A

ناله و فریاد با صدای بلند - شیون

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

طاق

A

فرد - یکتا - بی همتا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

عماد

A

تکیه گاه - نگاه دارنده -انچه بتوان بر ان تکیه کرد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

عیار

A

ابزار و مبنای سنجش -معیار

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

کاری

A

موثر - کشنده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

زخم کاری

A

ضربه موثر یا زخمی که موجب مرگ میشود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

مرادف

A

مترادف - هم ردیف

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

مرتعش

A

دارای ارتعاش - لرزنده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

منتشا

A

نوعی عصا که از چوب گره دار ساخته میشود و معمولا درویشان و قلنداران به دست میگیرند -برگرفته از نام منتشا (شهری در اسیای صغیر )

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

ناورد

A

نبرد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

هریوه

A

هروی - منسوب به هرات (شهری در افغانستان )

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

هول

A

وحشت انگیز - ترسناک

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

استغنا

A

بی نیازی؛ در اصطلاح، بی ِ نیازی سالک از
هر چیز جز خدا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

اعانت

A

یاری دادن-یاری

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

افسرده

A

منجمد - سرمازده

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

اکناف

A

ج کنف - اطراف - کناره ها

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

اولی

A

شایسته -
ائلی تر : شایسته تر
اولی خود صفت تفضیلی است در گذشته به ان تر افزوده اند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

تعب

A

رنج و سختی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

تجرید

A

در لغت به معنای تنهایی گزیدن؛
ترک گناهان و اعراض از امور دنیوی و تقرب به خداوند - در اصطلاحتصوف خالی شدن قلب سالک از انچه جز خداست

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
Q

تفرید

A

دل خود را متوجه حق کردن، دل از علایق
بریدن و خواست خود را فدای خواست ازلی کردن،
فردشمردن و یگانه دانستن خدا؛ تفرید را عطار در
معنی گم شدن عارف در معروف به کار میبرد؛ یعنی
وقتیکه در توحید غرق شد، آگاهی از این گمشدگی
را گم کند و به فراموشی سپارد.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
22
Q

دعوی

A

ادعا، ادعای خواستن یا داشتن چیزی؛
معنی و دعوی دو مفهوم متقابل و متضادند. معنی،
حقیقتی است که نیاز به اثبات ندارد و دعوی لافی
است تهی از معنی.

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
23
سروش
پیام اور - فرشته پیام اور
23
زاد
توشه - خوردنی و اشامیدنی که در سفر همراه میبرند - سن و سال
24
شگرف
قوی - نیرومند
25
شیدا
عاشق - دلداده
26
صدر
طرف بالای مجلش - جایی از اتاق و مانند ان که برای نشستن بزرگان مجلص اختصاص میابد - مجازا ارزش و اعتبار
27
کلان
دارای سن بیشتر
28
گرم رو
مشتاق - به شتاب رونده و چالاک - کوشا
29
گرده
قرص نان - نوعی نان
30
مخاصمت
دشمنی - خصومت
31
مصاحبت
هم نشینی - هم صحبت داشتن
32
مقالات
ج مقالت - گفتار ها - سخنان
33
وادی
سرزمین - صحرا و بیابان
34
ازگار
زمانی دراز -ویژگی انچه بلند و طولانی به نظرمی اید
34
اسمان جل
کنابه از فقیر - بی چیز - بی خانمان
35
جل
پوشش به معنای مطلق
36
استشاره
رای زنی، مشورت، نظرخواهی
37
استیصال
ناچاری، درماندگی
38
اطوار
رفتار و یا سخنی ناخوشایند و ناهنجار
39
اعلا
برتر، ممتاز، نفیس، برگزیده از هر چیز
39
امتناع
خودداری، سر باز زدن از انجام کاری یا قبول کردن سخنی
40
انضمام
ضمیمه ِ کردن؛ به انضمام: به ضمیمۀ، به ِ همراه، به علاوە
41
بادی
آغاز (دراصل به معنای آغاز کننده )
42
بحبوحه
میان - وسط
43
بدقواره
انکه یا انچه ظاهری زشت و نامتناسب دارد -بد ترکیب
43
بذله
شوخی، لطیفه
44
برجک
سازۀ چرخانی که روی تانک قرار دارد و به کمک آن میتوان جهت شلیک توپ را تغییر داد.
45
بقولات
انواع دانه های خوراکی بعضی گیاهان مانند نخود و عدس، حبوبات
46
بلامعارض
بی رقیب
47
بَلَعتُ
فرو بردم - بلعیدم - صرف صیغه ی بلعت :خوردن
48
پتیاره
زشت و ترسناک
49
پرت و پلا
بیهوده پرت و پلا گفتن :بر زبان اوردن سخنان بی سر و ته و نامعقول
50
ترفیع
ارتقا یافتن، رتبه گرفتن
51
تصدیق
تأییدکردن درستی حرف یا عملی، گواهی ّ دادن به صحت امری
52
تصنعی
ساختگی
52
تک و پوز
دکوپوز، به طنز، ظاهر شخص به ویژه سروصورت
53
تنبوشه
لولۀ سفالین یا سیمانی کوتاه که در زیرخاک یا میان دیوار میگذارند تا آب از آن عبور کند
54
تیربار
سالح خودکار آتشین، سنگینتر و بزرگتر ِ از مسلسل دستی که به وسیلۀ نوار فشنگ تغذیه می شود؛ مسلسل سنگین
55
جبهه
پیشانی
56
جیر
نوعی چرم دباغی شده با سطح نرم و پرزدار که در تهیه ی لباسو کفش و کیف و مانند انها به کار میرود
57
چلمن
آن که زود فریب میخورد، هالو؛ بی ُعرضه، دست وپاچلفتی
58
حضار
آنان که در جایی یا مجلسی حضور دارند؛ حاضران
59
حلقوم
حلق و گلو
60
خرت و پرت
مجموعه ای از اشیا، وسایل و خرده ریزهای کم ارزش
61
خرخره
گلو - حلقوم
62
خورد رفتن
ساییده شدن و از بین رفتن
63
خمره
ظرفی که به شکل خم و کوچکتر ازان باشد
64
خفایا
ج خفیه، مخفیگاه؛ در خفایای ذهن: در جاهای پنهان ذهن
65
خوش مشربی
خوش مشرب بودن؛ خوش معاشرتی و خوش صحبتی
66
درزی
خیاط
67
دوری
بشقاب گرد بزرگ معمولا با لبۀ کوتاه
68
دیلاق
دراز و لاغر
69
سرسرا
محوطه ای سقف دار در داخل خانه ها که در ورودی ساختمان به آن باز میشود و از آنجا به اتاقها یا قسمتهای دیگر میروند. )امروزه سرسرا را فرهنگستان به جای واژۀ بیگانۀ »هال« و همچنین واژه بیگانۀ »لابی« به تصویب رسانده است(
70
شبان
چوپان
71
سکندری
حالت انسان که بر اثر برخورد با مانع، کنترل خود را از دست بدهد و ممکن است به زمین بیفتد؛ سکندری خوردن: حالت سکندری برای کسی پیشآمدن
72
شخیص
بزرگ و ارجمند
73
شش دانگ
به طور کامل، تمام
74
شرفیاب شدن
: آمدن به نزد شخص محترم و عالی قدر، به حضور شخص محترمی رسیدن
75
شکوم
شگون؛ میمنت، خجستگی، چیزی را به فال نیک گرفتن؛ شکوم داشتن: فرخنده و مبارک بودن
76
شیء ُ عجاب
اشاره به آیۀ »اِ َّن هذٰا لَ َشیء عجاب )سورۀ ص/ آیۀ 5(؛ معموالً برای اشاره به امری شگفت به کار میرود.
77
عاریه
: آنچه به امانت بگیرند و پس از رفع نیاز آن را پس دهند.
77
صله ارحام
به دیدار خویشاوندان رفتن و از آنان احوالپرسیکردن
78
علامه
آنکه دربارۀ رشته ای از معارف بشری دانش و آگاهی بسیار دارد
79
غلیان
جوشش عواطف و احساسات، شدت هیجان عاطفی
80
فغان
ناله و زاری - فریاد