part 2 - lesson 7-14 Flashcards

(152 cards)

1
Q

بازبسته

A

وابسته، پیوسته و مرتبط

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

پانوراما

A

پرده نقاشی که در ساختمانی که سقف مدور دارد به دیوار سقف بچسبانند. چنان که هر کس در انجا باییستد گمان کند که افق را در اطراف خود میبیند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

تداعی

A

یادآوری، تداعی شدن: به خاطر اوردن چیزی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

جراره

A

ویژگی نوعی عقرب زرد بسیار سمی که دمش روی زمین کشیده میشود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

چریغ افتاب

A

طلوع افتاب . صبح زود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

چشمگیر

A

شایان توجه - باارزش و مهم

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

حواله

A

نوشته ای که به موجب ان دریافت کننده ملزم به پرداخت پول یا مال به شخص دیگری است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

رواق

A

بنایی با سقف گنبدی یا به شکل هرم -ایوان - پیشگاه خانه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

سر پر زدن

A

توقف کوتاه - هرگاه مرغی از اوج یک لحظه بر زمین نشیند و دوباره برخیزد ,این توقف کوتاه را سر پر زدن میگویند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

سو هاضمه

A

بدگواری - دیر هاضمی - هرگونه اشکال یا اختلال در هضم غذا که معم.لابا سوزش سر دل یا نفخ همراه است

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

طاق

A

سقف خمیده و محدب - سقف قوسی شکل که با اجر بر روی طاق یا جایی دیگر سازند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

طاق ضربی

A

طاق احداث شده بین دهانه ی دو تیراهن که ان را با اجر و ملاط گچ سازند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

صباح

A

بامداد - سپیده دم - پگاه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

طَبَق

A

سینی بزرگ و گرد و معمولا چوپی مخصوص نگهداری یا حمل اشیا که بیشتر ان را بر سر میگذارند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

طیلسان

A

نوعی ردا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

غایت القصوی

A

حد نهایی چیزی -کمال مطلوب

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

فرسخ

A

فرسنگ - واحد اندازه گیری مسافت تقریبا معادل 6 کیلومتر

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

فرخنده پی

A

خوش قدم - نیک پی - خوش یمن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

کازیه

A

جاکاغذی -جعبه چوبی یا فلزی روباز که برای قرار دادن کاغذ ,پرونده یا نامهها روی میز قرارمیدهند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

کِی

A

پادشاه - هر یک از پادشاهان سلسله ی کیان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

کیانی

A

منسوب به کیان

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

کیان

A

کی ها- هر یک از پادشاهان داستانی ایران از کی قباد تا دارا

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
19
Q

مارغاشیه

A

ماری بسیار خطرناک در دوزخ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
20
Q

غاشیه

A

سوره ای از قرآن - یکی از نام های قیامت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
21
مَرکب
اسب - انچه بر ان سوار شوند
21
مستعجل
زودگذر - شتابنده
22
مغان
موبدان زرتشتی ؛در ادبیات عرفانی عارف کامل و مشد را گویند
22
نَمَط
بساط شطرنج
23
آستانه
آستان - آغاز
23
ارادت
میل و خواست - اخلاص - علاقه و محبت همراه با احترام
24
ابدیت
جاودانگی - پایندگی - بی کرانگی
25
استشمام کردن
بوییدن - بوی چیزی را احساس کردن
26
اسرا
در شب سیر کردن - 17امین سوره قرآن کریم
27
اندوه گسار
غم گسار - غمخوار
28
انگاره
طرح - نقشه
28
اهورایی
ایزدی - خدایی - منسوب به اهورا
29
ایل
گروهی از مردم هم نژاد که فرهنگ و اقتصاد مشترک دارند و معمولا به صورت چادنشینی زندگی میکنند
30
ایل و تبار
خانواده و نژاد و اجداد
31
بطالت
بیکاری - بیهودگی - کاهلی
32
بَن
درختی خودرو و وحشی که در برخی نقاط کوهستانی ایران می روید - پسته ی وحشی
33
پرنیان
پارچه ی ابریشمی دارای نقش و نگار ,نوعی حریر
34
تعبیر
بیان کردن - شرح دادن - بازگویی
35
تفرجگاه
گردشگاه - جای تفرج - تماشاگاه
36
تموز
ماه دهم از رومیان - تقریبا مطابق با تیرماه سال شمسی ؛ماه گرما
36
تلقی
دریافت - نگرش - تعبیر
37
حکمت
فلسفه - به ویژه فلسفه اسلامی
38
دلاویز
پسندیده - خوب - زیبا
39
سَموم
باد بسیار گرم و زیان رساننده
40
شبدر
گیاهی علفی و یکساله ؛
40
شبدر دورچین
شبدری که قابلیت ان را دارد که دوباره پس از روییدن چیده شود
41
شیهه
صدا و اواز اسب
42
طفیلی
منسوب به طفیل - وابسته - ان که وجودش یا حضورش در جایی وایسته به وجود کس یا چیز دیگری است - میهمان ناخوانده
43
عدلیه
دادگستری
44
غرفه
بالاخانه - هر یک ازاتاق های کوچکی که در بالای اطراف سالن یا یک محوطه میسازند که مشرف بر محوطه است
45
فقه
علم احکام شرعی - علمی است که از فروع عملی احکام شرع بحث میکند . مبنای این علم بر استنباط احکام است از کتاب و سنت و به سبب همین استنباط محل اجتهاد است
46
قاش
قاچ - سمت برامده ی جلوی زین - کوهه ی زین
47
قدس
باکی - صفا - قداست
48
قندیل
چراغ یا چهل چراغی که می آویزند
49
کمانه
نام کوهی در منطقه ونک از توابع شهرستان سمیرم استان اصفهان
50
کَهَر
اسب یا استری که به رنگ سرخ تیره است
51
کُرند
اسبی که رنگ ان میان زرد و بور باشد
52
گرمسیر
منطقه ای که تابستان های بسیار گرم و زمستان های معتدل دارد ؛ مقابل سردسیر
52
ماورائ الطبیعه
انچه فراتر از عالم طبیعت و ماده باشد ؛ مانند خداوند روح و مانند انها
52
مباهات
افتخار - سر افرازی
52
مَدرس
محلی که در ان تدریس کنند - موضع درس گفتن
53
مشایعت
همراهی کردن - بدرقه کردن
54
معلق
آویزان - آویخته شده
55
نشئه
حالت سرخوشی - کیفوری - سرمستی
56
نظاره
تماشاه کردن - نگاه - نگریستن
57
یغما
غارت - تاراج
58
به یغما رفتن
غارت شدن
59
برزخ
حد فاصل میان دو چیز - زمان بین مرگ تا رفتن به بهشت یا دوزخ - فاصله بین دنیا و اخرت
60
چشمداشت
انتظار و توقع امری از چیزی یا کسی ؛
61
چشم داشتن
منتظر دریافت مزد یا پاداش بودن
62
داعیه
ادعا
62
زخمه
ضربه - ضربه زدن
63
گشاده دستی
بخشندگی - سخاوت
63
بی حفاظ
بدون حصار و نرده - انچه اطراف ان را حصار نگرفته باشد
63
تشر
سخنی که همراه با خشم ,خشونت و اعتراض است و معمولا به قصد ترساندن و تهدید کردن کسی گفته میشود
64
پگاه
صبح زود - هنگام سحر
65
حمایل کردن
محافظ قرار دادن چیزی بر چیز دیگر
65
تعلل
عذر و دلیل اوردن - به تعویق انداختن چیزی یا انجام کاری - درنگ-اهمال کردن
65
جناق
جناغ - استخوان پهن و دراز در جلو قفسه سینه
65
حزین
غم انگیز
66
حمایل
نگه دارنده -محافظ
67
حیثیت
آبرو - ارزش و اعتبار اجتماعی که باعث سربلندی و خوشنامی شخص میشود
68
خشاب
جعبه فلزی مخزن گلوله که به اسلحه وص میشود و گلوله ها پی در پی از ان وارد لوله ی سلاح میشود
69
دنج
ویژگی جای خلوت و ارام و بدون رفت و امد
70
شامّه
حس ّ بویایی
70
دیباچه
اغاز و مقدمه ی هر نوشته
71
روضه
نچه در مراسم سوگواری اهل بیت پیغمبر و به ویژه در مراسم سوگواری امام حسین خوانده می شود- ذکر مصیبت و نوحه سرایی
72
شَبَح
آنچه به صورت سیاهی به نظ رمی اید - سایه یموهوم از کسی یا چیزی
73
شرف
بزرگواری - حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزش های اخلاقی به وجود می آید
73
کلافه
بی تاب و ناراحت به علت قرار گرفتن در وضع ازار دهنده
73
طفره رفتن
خودداری کردن از انجام کاری از روی قصد و با بهانه اوردن به ویژه خودداری کردن از پاسخصریح دادن ه سوالی یا کشاندن موضوع به موضوعات دیگر
73
کلافه کردن
بی طاقت و ناراحت کردن
73
گُردان
واحد نظامی که معمولا شامل سه گروهان است
73
متقاعد
مجاب شده - مجاب - قانع شده
74
متقاعد کردن
مجاب کردن - وادار به قبول امری کردن
75
مجسم
به صورت جسم در امده - تجسم یافته
76
محضر
دفترخانه - دادگاه
77
مُسلم
پیرو دین اسلام
77
مُصر
اصرار کننده - پافشاری کننده
78
آزرم
شرم - حیا
78
ایمن
در امن - دل اسوده
78
مَعبر
محل عبور - گذرگاه
78
ارتفاع
محصول زمین های زراعتی
78
ارتفاع ولایت
عایدات و درامدهای مملکت
78
اندیشه
اندوه - ترس - اضطراب - فکر
79
بریان
در لغت کباب شده و پخته شده بر اتش - مجازا ناراحت و مضطرب
80
بریان شدن
غمگین و ناراحت شدن - در سوز و گداز بودن
80
تازی
اسبی از نژاد عربی با گردن کشیده و پاهای باریک
80
پرمایه
گران مایه - پرشکوه -
81
مایه
قدرت - توانایی
82
تپش
اضطراب ناشی از گرمی و حرارت، گرمی و حرارت
83
تطاول
ستم و تعدی - به زور به چیزی دست پیدا کردن
84
تعصب
طرفداری یا دشمنی ِ بیش از حد نسبت به شخص، گروه یا امری
85
به تعصب
به حمایت و جانب داری
86
حَشَم
خدمتکاران -خویشان و وزیر دستان فرمانروا
87
حلقه به گوش
کنایه از فرمانبردار و مطیع
88
خستن
زخمی کردن - مجروح کردن
89
خود
کلاه خود
90
خیره سر
گستاخ و بی شرم - لجوج
91
دستور
وزیر - مشاور
92
سبو
کوزه - ظرف معمولا دسته دار از سفال یا جنس دیگر برای حمل یا نگه داشتن مایعات
92
زوال
نابودی - از بین رفتن
93
سپردن
طی کردن - پیمودن
94
سمن
نوعی درخت گل - یاسمن
95
شبیخون
حملۀ ناگهانی دشمن در شب
96
طرح افکندن
کنایه از بنا نهادن
97
طرح ظلم افکندن
باعث پیدایش و گسترش ظلم شدن - بنیان ظلم نهادن
98
عجم
سرزمینی که ساکنان ان غیر عرب به ویژه ایرانی باشند - ایران
99
ملوک عجم
پادشاهان ایران
100
عفاف
رعایت اصول اخلاقی، پرهیزکاری - پارسایی
101
غربت
غریبی - دوری از خانمان
101
فرهیختگی
فرهیخته بودن
101
فرهیخته
برخوردار از سطح والایی از دانش معرفت یا فرهنگ
102
فریادرس
یاور - دستگیر
103
کربت
غم - اندوه
104
کربت جور
اندوه حاصل از ظلم و ستم
105
مقرر شدن
قرار گرفتن - ثبات و دوام یافتن
106
مکاید
ج مکیده یا مکیدت - کید ها - مکر ها - حیله ها
107
مَلِک
پادشاه - سلطان
108
موبد
روحانی زرتشتی - مجازا مشاور
109
نقصان
کاهش یافتن - نقصان پذیرفتن :کم شدن
110
نماز بردن
تعظیم کردن - عمل سر فرود اوردن در مقابل کسی برای تعظیم
110
نواختن
کسی را با گفتن سخنان محبت امیز یا بخشیدن چیزی مورد محبت قرار دادن
111
نیک پی
خوش قدم
112
نیکی دهش
نیکی کننده
113
ولایت
کشور - سرزمین
114
هشیوار
هوشیار - هوشیارانه-اگاهانه -
115
هیون
شتر - به ویژه شتر قوی هیکل و درشت اندام