Lesson12 D Flashcards
(48 cards)
خیره سر*
گستاخ و بی شرم، لجوج
فرهیخته*
برخوردار از سطح والایی از دانش، معرفت یا فرهنگ
فرهیختگی*
فرهیخته بودن
آزرم*
شرم، حیا
عفاف*
رعایت اصول اخلاقی، پرهیزکاری، پارسایی
موبد*
روحانی زرتشتی، مجازاً مشاور
سبو*
کوزه، ظرف معمولا دسته دار از سفال یا جنس دیگر برای حمل یا نگه داشتن مایعات
اندیشه*
اندوه، ترس، اضطراب ، فکر
ایمن*
در امن، دل آسوده
سپَردن*
طی کردن، پیمودن
نیک پی*
خوش قدم
دستور*
وزیر، مشاور، اجازه، فرمان
هیون*
شتر، به ویژه شتر قوی هیکل و درشت اندام
مایه*
قدرت، توانایی
پرمایه*
گران مایه، پر شکوه
بریان*
در لغت کباب شده و پخته شده بر آتش، مجازاً ناراحت و مضطرب
بریان شدن*
غمگین و ناراحت شدن، در سوز و گداز بودن
خود*
کلاه خود
هشیوار*
هوشیار، هوشیارانه، آگاهانه
تازی*
اسبی از نژاد عربی با گردن کشیده و پاهای باریک
نماز بردن*
تعظیم کردن، عمل سر فرود آوردن در مقابل کسی برای تعظیم
نیکی دهش*
نیکی کننده
تپش*
اضطراب ناشی از گرمی و حرارت، گرمی و حرارت
سمن*
نوعی درخت گل، یاسمن