Vocab Learned In Konkoors Flashcards
(53 cards)
1
Q
اشباح
A
کالبد ها
2
Q
استرحام
A
رحم خواستن ، طلب رحم کردن
3
Q
کام
A
سقف دهان، مجازاً دهان ، مراد ، آرزو، قصد ، نیّت
4
Q
تقریظ
A
ستودن ، نوشتن یادداشتی ستایش آمیز درباره ی یک کتاب
5
Q
وقب
A
فرورفتگی هر اندام
6
Q
متقارب
A
همگرا
7
Q
متّقق
A
همسو ، هم عقیده ، موافق
8
Q
وسیم
A
دارای نشان پیامبری
9
Q
قداست
A
پاکی
10
Q
فراسو
A
آن سو ، ماسوا ، برتر ، ماورا
11
Q
طبق
A
سینی گرد بزرگ معمولاً چوبی
12
Q
صواب
A
درست ، پسندیده ، مصلحت
13
Q
رواق
A
طاق
14
Q
حماسه
A
نوعی شعر که در آن از جنگ آوری ها و دلاوری ها سخن می گویند
15
Q
سهم
A
بهره ، قسمت ، نصیت ، ترس ، بیم
16
Q
خایب
A
نا امید ، بی بهره
17
Q
متقارب
A
همگرا
18
Q
هیئت
A
ظاهر
19
Q
گران
A
عظیم
20
Q
سجیّه
A
خو ، خلق ، خصلت
21
Q
شگرف
A
نایاب ، کمیاب ، نیرومند ، قوی
22
Q
معونت
A
یاری کردن
23
Q
مئونت
A
خرج، هزینه
24
Q
غدر
A
خیانت ، نیرنگ
25
زلّت
لغزش ، گناه
26
همّت
بلند نظری، اراده ، خواست ، کوشش
27
اراده
مشیّت ، خواست
28
مناعت
همّت ، بلند نظری
29
بیغوله
کنج ، گوشه ای دور از مردم
30
تشرّع
شریعت ، دین ، مخالف طریقت
31
کلان
دارای سن بیشتر
32
لطیفه
گفتار نرم و دلپذیر
33
متابع
پیروی کننده ، مطیع ، مطاوع
34
خنده خونین
کنایه از شرمساری
35
نوا
نغمه ، آهنگ ، آواز ، ساز و برگ زندگی
36
مخالف
گوشه ای در موسیقی سنّتی ، ناموافق
37
مذموم
زشت ، نکوهیده ، منکر ، پتیاره
38
قهر
عذاب کردن ، خشم
39
ضیاع
زمین های زراعتی
40
عقار
آب و زمین
41
طارمی
نرده چوبی یا آهنی که اطراف محوطه یا باغی نصب کنند
42
محظور
ممنون ، حرام
43
در محظور گیر کردن
در تنگنا افتادن
44
زبون گردیده
مخذول
45
متصیّد
شکارگاه
46
مهجور
متروک
47
لجّه
میان دریا
48
فجور
فسق ، بزه ، گناه
49
صرّه
همیان ، کیسه پول
50
نخجیر
شکاری، صید، منسوب به شکار
51
متصیّد
شکارگاه
52
فایق
پیروز
53
بیعت
عهد و پیمان