3 Flashcards

Question

a'rrest

Answer 1

دستگیر کردن بازداشت کردن جلب کردن توجه ممانعت کردن متوقف کردن

Answer 2

جایزه پاداش اعطا کردن

Answer 3

گونه نژاد زاییدن پرورش دادن

Answer 4

رقابت مسابقه رقابت کردن

Answer 5

محکوم کردن مجرم شناختن مجرم

Answer 6

جشن جشنواره

Answer 7

پارکینگ کاراژ

Answer 8

توله سگ

Answer 9

واجد صلاحیت شدن صلاحیت داشتن

Answer 10

از سر گرفتن رزومه برگشتن

Answer 11

دزدیدن از ربودن از

Answer 12

سرخوردن

Answer 13

تا حدی مختصری کمی قدری

Answer 14

ثابت پایدار محکم اصطبل شخص سالم و باثبات

Answer 15

دستمال کاغذی بافت

Answer 16

پاک کردن تمیز کردن تمیز کردن و جارو کشیدن

Answer 17

حیاط محوطه

Answer 18

تکمیل کردن پر کردن فرم

Answer 19

خرمن محصول

Answer 20

انبار طویله

Answer 21

گاری ارابه

Answer 22

خاموش کردن اتش یا چراغ

Answer 23

جمعیت انبوه مردم ازدحام ازدحام کردن

Answer 24

خوراک غذا دیس ظروف: The dishes dish out: (کشیدن (غذا dish up: سرو کردن

Answer 25

نور روشنایی چراغ سبک چراغ راهنمایی🚦 جلف دوستانه

Answer 26

نقشه ساختمان طرح برنامه نقشه کشیدن ترتیب انجام کاری را دادن

Answer 27

نوبت it is your turn

Answer 28

خرید کردن مغازه

Answer 29

ایستگاه پایگاه/مرکز جایگاه

Answer 30

غافلگیر کردن

Answer 31

توقف کوتاه بین دو پرواز

Answer 32

از قبل پیشاپیش

Answer 33

سفر دریایی دریا گردی کردن پرسه زدن

Answer 34

برخلافِ

Answer 35

مصمم اماده ثابت

Answer 36

گوشت غاز

Answer 37

خم شدن/کردن انحنا

Answer 38

جویدن

Answer 39

بلعیدن

Answer 40

ناتوان معلول

Answer 41

حدودِ تقریبا پیرامون در حدود

Answer 42

چه خوب! خارق العاده محشر تخیلی خیالی عجیب الخلقه

Answer 43

افسانه داستان

Answer 44

بررسی کردن تفتیش کردن

Answer 45

مجله نشریه

Answer 46

شگفت زده شدن شگفتی اعجاز

Answer 47

غلبه کردن بر چیره شدن بر

Answer 48

به یاد اوردن

Answer 49

تأسف خوردن، متأسف بودن، افسوس خوردن پشیمان شدن افسوس پشیمانی

Answer 50

روح spirit

Answer 51

ارزش قیمت

Answer 52

اون ارزشش رو داره!

Answer 53

باد ملایم

Answer 54

ستاره دنباله دار

Answer 55

پوشاندن پوشش دادن(بیمه) پیمودن

Answer 56

یاس نا امیدی

Answer 57

شکل ریخت شیوه طریقه تشکیل دادن/شدن سازماندهی کردن/شدن

Answer 58

تکه خرده قطعه خرد کردن/شدن

Answer 59

ملالت دلتنگی تاریکی افسرده کننده

Answer 60

: emit: ایمیت /ساطع کردن ساطع شدن

Answer 61

پرسه زدن

Answer 62

تنها منزوی دور افتاده پرت

Answer 63

کره گوی جسم کروی

Answer 64

وضع وضعیت مقام رتبه rank

Answer 65

پهنا عرض

Answer 66

شهاب سنگ

Answer 67

مواجه شدن با روبه رو شدن با

Answer 68

پرواز کردن

Answer 69

عبور کردن از

Answer 70

نزدیک شدن به رویکرد

Answer 71

درخشیدن روشنی درخشش

Answer 72

رانده شدن به حرکت در امدن

Answer 73

متهم کردن سرزنش کردن تهمت زدن مقصر دانستن blame... of

Answer 74

تنظیم کردن سازگار کردن

Answer 75

سرگرم کردن مشغول کردن intertain

Answer 76

مرجان مرجانی

Answer 77

پنبه پارچه پنبه ای

Answer 78

برخورد کردن خراب شدن کاسبی

Answer 79

عرشه کشتی

Answer 80

به صحبت گرفتن به کار گماشتن استخدام شدن

Answer 81

محکم قطعی راسخ ثابت قدم

Answer 82

باشکوه مجلل

Answer 83

طوفان

Answer 84

فقدان

Answer 85

قمار قماربازی

Answer 86

ساده: plain shoes واضح محض/مطلق زشت معمولی: plain house

Answer 87

تپه دریایی

Answer 88

بستن بسته

Answer 89

سختگیر

Answer 90

موج سواری کردن وب گردی کردن

Answer 91

وظیفه

Answer 92

منطقه ناحیه

Answer 93

دست نویس دست خط

Answer 94

خراب کردن فاسد کردن

Answer 95

پارچه

Answer 96

گردونه رادیو

Answer 97

عذرخواهی پوزش

Answer 98

شجاع جسورانه برجسته گستاخانه

Answer 99

حشره ساس

Answer 100

گرفتن اسیر کردن تسخیر

Answer 101

در معرض نمایش قرار دادن نمایش

Answer 102

گناهکار مجرمانه گناه

Answer 103

اجیر کردن کرایه مزد

Answer 104

بی گناه ساده لوح

Answer 105

معمولی عادی

Answer 106

دائمی

Answer 107

محافظت کردن protect

Answer 108

تلفظ کردن ادا کردن

Answer 109

شباهت داشتن به

Answer 110

تنباکو توتون دخانیات

Answer 111

زن جادوگر

Answer 112

قرض دادن قرض

Answer 113

نفرین نفرین کردن

Answer 114

همراهی کردن همراه بودن با

Answer 115

لخت عریان

Answer 116

شاخه شعبه منشعب شدن

Answer 117

انداختن نور، سایه یا نگاه گچ شکستگی هنرپیشگان پرتاب کردن انداختن نخ قلاب ماهیگیری داخل اب He cast his line into the river.

Answer 118

جرأت کردن/داشتن

Answer 119

الکترونیکی

Answer 120

مهمانسرا

Answer 121

تور به تور انداختن خالص

Answer 122

نخ باریکه رگه

Answer 123

فلسفه حکمت دیدگاه

Answer 124

قابلمه دیگ

Answer 125

اجاق گاز

Answer 126

دانه بذر

Answer 127

گیاه کاشتن

Answer 128

پلیدی رذالت خاک کثافت

Answer 129

تیز برنده

Answer 130

جور تیپ نوع قسم

Answer 131

کم کردن منها کردن

Answer 132

محکم سفت چسبان برنامه فشرده مسابقه تنگاتنگ کمیاب خسیس

Answer 133

مجازی معنوی

Answer 134

وزن کردن وزن داشتن

Answer 135

نجوا کردن

Answer 136

کوزه گر سفالگر

Answer 137

تف کردن اب دهان

Answer 138

بریدن

Answer 139

بند طناب ردیف خط

Answer 140

گره زدن کراوات

Answer 141

شکست دادن

Answer 142

انتزاعی غیر واقعی چکیده

Answer 143

سالیانه سالانه

Answer 144

خاک رس

Answer 145

پارچه

Answer 146

لایق بودن سزاوار بودن

Answer 147

حاصلخیز

Answer 148

سیل زیر اب رفتن

Answer 149

مبلمان

Answer 150

دلخواه ایده ال

Answer 151

هوش فراست جاسوسی

Answer 152

بدست اوردن

Answer 153

مذهبی دینی دیندار

Answer 154

صدف پوسته

Answer 155

جانور افریده مخلوق

Answer 156

لب دریا

Answer 157

عتیقه

Answer 158

حراج مزایده

Answer 159

آوردن رساندن به

Answer 160

وسیله

Answer 161

تشت روشویی کاسه

Answer 162

جاروکردن

Answer 163

کرم صد پا

Answer 164

کابینت

Answer 165

حساس اسیب پذیر دلپذیر لذیذ خوشایند لطیف سرنوشت ساز

Answer 166

بیرون امدن

Answer 167

موش خرمای کوهی

Answer 168

معلولیت

Answer 169

حفره سوراخ چاله گودال

Answer 170

جهیدن روی یک پا جستن

Answer 171

رخت شویی لباس چرک لباسی که تازه شسته شده

Answer 172

تعقیب کردن دنبال کردن

Answer 173

بی میل

Answer 174

آستین

Answer 175

ستون فقرات

Answer 176

لکه لکه دار کردن

Answer 177

باند نوار تکه باریکه برهنه کردن برهنه شدن جدا کردن/کندن

Answer 178

قسم خوردن

Answer 179

کتاب مقدس

Answer 180

نوسان کردن تاب دادن تاب خوردن تاب

Answer 181

چماق باتوم باشگاه انجمن

Answer 182

جلو # back

Answer 183

کانادایی

Answer 184

چینی زبان چینی

Answer 185

مصری/adj اهل مصر/n

Answer 186

فنلاندی زبان فنلاندی

Answer 187

خلالی زبان فرانسه فرانسوی

Answer 188

المانی

Answer 189

یونانی یونان

Answer 190

ایندُ نیژا ایندُنیژن

Answer 191

عراقی

Answer 192

ایتالیا

Answer 193

ایتالین

Answer 194

هلند هلندی زبان هلندی

Answer 195

نُرویژن

Answer 196

فیلیپینی

Answer 197

فیلیپینی

Answer 198

لهستانی

Answer 199

روسی، زبان روسی، اهل روسیه

Answer 200

سوئیسی

Answer 201

اهل تایلند زبان تایلندی

Answer 202

اهل انگلیس بریتانیایی

Answer 203

امریکایی

Answer 204

سیاره مشتری

Answer 205

مستطیل

Answer 206

مخروط قیف

Answer 207

استوانه

Answer 208

منشور

Answer 209

شلوارک

Answer 210

کلاه کاسکت

Answer 211

کفش راحتی

Answer 212

۴۰۴۷ متر مربع واحد اندازه گیری زمین

Answer 213

زندگی بعد مرگ

Answer 214

باستان شناسی

Answer 215

کانال، شبکه مسیر(ارتباطی) کانال

Answer 216

هسته وسط: the core of the city میانه

Answer 217

راهرو دالان

Answer 218

متفاوت مجزا

Answer 219

گلچین نخبه ممتاز

Answer 220

مهندس مهندسی کردن طراحی کردن و ساختن

Answer 221

تاسیس کردن

Answer 222

شکاف درز فاصله وقفه

Answer 223

عظمت شکوه

Answer 224

داخل توی درون داخلی

Answer 225

وظیفه نقش سهم

Answer 226

سلطنتی

Answer 227

only انحصاری تنها

Answer 228

پلکان take the stairs

Answer 229

سطح on the surface: ظاهرا

Answer 230

آزادی

Answer 231

تنها وارث

Answer 232

توسط، بوسیله کنارِ پهلوی تا(زمان) به میزانِ درطولِ(by night) بر اساسِ از طریق به سوی دوروبر از طرفِ از کنار:I saw him go by.

Answer 233

تا اینکه

Answer 234

قابل دسترس

Answer 235

از طریق از میان به واسطه سرتاسر تمامِِ طی سراسری یکسره get through: به انجام رساندن go through: به پایان رساندن یا رسیدن

Answer 236

توافق موافقت

Answer 237

به وجود امدن ناشی شدن بلند شدن رخ دادن

Answer 238

نیکوکار خیّر بانی خیر

Answer 239

خرج کردن صرف کردن سپری کردن

Answer 240

اهنگر

Answer 241

دودکش

Answer 242

جبران کردن عوض دادن تلافی کردن

Answer 243

روبه‌روشدن با، مواجه شدن با

Answer 244

فراتر رفتن از تخطی کردن از تجاوز کردن از

Answer 245

forged: جعلی، تقلبی

Answer 246

فروتن متواضع فروتنی کردن

Answer 247

نردبان

Answer 248

فروتن متواضع افتاده بی زرق و برق باحیا معقول ناچیز

Answer 249

سکنی گزیدن در قرار داشتن در: occupy a site اشغال کردن مشغول کردن

Answer 250

موعظه کردن نصیحت کردن

Answer 251

پیشرفت کردن رونق یافتن

Answer 252

استان ایالت

Answer 253

خوشنودی رضایت تلافی: demand satisfaction غرامت

Answer 254

نگه داشتن حفظ کردن دوام اوردن قوت دادن متحمل شدن تایید کردن

Answer 255

کسب کردن آموختن

Answer 256

دارایی تصرف مالکیت possession of power

Answer 257

ناخوشایند خجل کننده دست و پا چلفتی بدقواره

Answer 258

سرایدار سرپرست پرستار خانگی

Answer 259

گول زدن فریب دادن

Answer 260

حیله شعبده بازی

Answer 261

دلسرد کردن سست کردن

Answer 262

تقلبی قلابی اثر تقلبی ادم شیاد و متقلب

Answer 263

تنفر انزجار

Answer 264

کابه الونک

Answer 265

نامرغوب بی کیفیت بنجل زیر دست تحتانی

Answer 266

ساختن

Answer 267

اهمال غفلت غافل شدن از نادیده گرفتن

Answer 268

تازه وارد

Answer 269

تخلف جرم

Answer 270

مشرف بودن بر چشم پوشی کردن از

Answer 271

تلافی کردن جبران کردن بازپرداخت کردن

Answer 272

مسخره مضحک

Answer 273

رضایت بخش

Answer 274

چوپان هدایت کردن

Answer 275

به خود جرئت گفتن/انجام دادن چیزی را دادن خطر چیزی را به جان خریدن ریسک کردن قمار، ریسک

Answer 276

خرمن محصول درو کردن

Answer 277

مشتاق علاقه مند

Answer 278

ملحق شدن به

Answer 279

تبر اخراج متوقف کردن

Answer 280

خوشه دسته the bunch of grapes the bunch of flowers A bunch of men A bunch of homework: یه عالمه

Answer 281

کار روزمره کار خانه کار طاقت فرسا

Answer 282

مناسب و مطلوب آراسته متین

Answer 283

شرم اور خفت اور ننگین

Answer 284

امتیاز نکته نوک صفت نشان دادن

Answer 285

قدردان سپاسگزار خرسندfeel grateful

Answer 286

رنجاندن عصبانی کردن

Answer 287

بچه بزغاله شوخی کردن با are you kidding?

Answer 288

شل گشاد سست

Answer 289

آچار فرانسه

Answer 290

رنجاندن، اذیت کردن، دلخور کردن تخطی کردن

Answer 291

کل شب شبانه

Answer 292

پافشاری کردن سماجت کردن

Answer 293

pine tree کاج

Answer 294

جای زخم

Answer 295

احساس حس

Answer 296

سورتمه سورتمه سواری کردن

Answer 297

دست انداختن، مسخره کردن، سر‌به‌سر کسی گذاشتن

Answer 298

دلبر معشوق معشوقه

Answer 299

الونک ریختن(خون،اشک) ریختن پشم

Answer 300

جنگیدن با

Answer 301

ضربه زدن

Answer 302

اشنا ساختن اشنا بودن اشنایی پیدا کردن با کسی

Answer 303

قبرستان

Answer 304

مخلوق افریده جانور

Answer 305

نفرین نفرین کردن

Answer 306

لباس مبدل santa disguise تغییر قیافه دادن

Answer 307

تجملی فانتزی تصور کردن تصور علاقه علاقه مند بودن به

Answer 308

چراغ قوه

Answer 309

کاپوت ماشین کلاه کاپشن

Answer 310

ساکن مقیم

Answer 311

غذا دادن تغذیه کردن

Answer 312

دزد دریایی

Answer 313

نشریه چاپ نشر

Answer 314

(مجله، روزنامه، وب‌سایت و غیره) مشترک

Answer 315

معما چیستان

Answer 316

فاسد شدن پوسیدن

Answer 317

به زودی اندکی

Answer 318

اسکلت چارچوب

Answer 319

از گرسنگی تلف شدن گرسنگی کشیدن

Answer 320

هیجان به هیجان اوردن به لرزه اوردن

Answer 321

خبیث بدجنس

Answer 322

مباحثه و جدل کردن، اعتراض داشتن بر، ستیزه کردن،مشاجره، مسابقه، رقابت، دعوا

Answer 323

درمان کردن رفتار کردن با

Answer 324

خاموش کردن به کار بردن

Answer 325

لباس لباس محلی

Answer 326

هشیار اگاه کردن

Answer 327

داده پراکنی

Answer 328

تابلو اعلانات بیانیه گزارش خبری

Answer 329

دست انداز برامدگی ضربه زدن

Answer 330

خرد کردن ریز کردن

Answer 331

تسلی دادن دلداری دادن

Answer 332

بخش ناحیه حوزه residential district

Answer 333

مسکونی

Answer 334

تحمل کردن

Answer 335

فریاد زدن داد زدن

Answer 336

اعدام کردن

Answer 337

محکم گرفتن

Answer 338

پشت عقب

Answer 339

هم زدن

Answer 340

اهسته ضربه زدن

Answer 341

عالی محشر فوق العاده عظیم

Answer 342

کرم گرم

Answer 343

خنده دار

Answer 344

غم غصه

Answer 345

خستگی ملالت

Answer 346

خریدن

Answer 347

معماری

Answer 348

شکوفه شکوفه دادن

Answer 349

گل بابونه

Answer 350

در شُرفِ اطراف، دور و بر حدودا دورتادور در مورد

Answer 351

قایق باریک

Answer 352

فرش قالی

Answer 353

نرم لطیف ملایم

Answer 354

پسرعمو، دخترعمو، پسردایی، دختردایی، پسرخاله، دخترخاله، پسرعمه، دخترعمه

Answer 355

میز تحریر

Answer 356

مهمان

Answer 357

میزبان

Answer 358

مدرن امروزی

Answer 359

ظاهر قیافه

Answer 360

هواپیما

Answer 361

یخچال fridge

Answer 362

سالن تئاتر تئاتر

Answer 363

بالایی بالا

Answer 364

خوش امد گفتن greet استقبال کردن

Answer 365

ترک کردن رها کردن

Answer 366

بلند پرواز جاه طلب

Answer 367

پارس کردن سگ دادزدن

Answer 368

خلیج کوچک

Answer 369

رد شدن از صلیب چهارراه

Answer 370

با استعداد خیره کننده

Answer 371

اشاره کردن نشان دادن

Answer 372

شکایت گلایه

Answer 373

ناشنوا

Answer 374

مشتاق علاقه مند

Answer 375

شتاب سرعت هیئت اعزامی، اعزام ماموریت

Answer 376

فرو رفتن فرو بردن

Answer 377

وفادار صادق وظیفه شناس

Answer 378

شهردار

Answer 379

مشترک متقابل

Answer 380

چاق I am 2 kilos overweight!

Answer 381

پناهگاه

Answer 382

تعمیر کردن پس دادن بازسازی کردن

Answer 383

مالیدن مالش

Answer 384

دردناک زخم

Answer 385

دامپزشک

Answer 386

سالگرد

Answer 387

علم ریاضی

Answer 388

شرمنده خجالت زده

Answer 389

منفجر شدن ترکیدن انفجار

3 Flashcards

(500 cards)