5 Flashcards
(500 cards)
empire
امپراطوری
fool
احمق
فریب دادن
niece
دختر خواهر یا برادر
برادر یا خواهر زاده مونث
committe
متعهد کردن، متعهد شدن
مرتکب شدن/کردن(خودکشی،جنایت)
con’vince
متقاعد کردن، قانع کردن
alter
تغییر دادن، عوض کردن
عوض شدن
aside
به کنار، جداگانه، به یک طرف، جدا از دیگران
she stood aside
pull the curtain aside!
autumn
ˈɑːt̬m
fall 🍁 🇺🇸
پاییز
Blend
مخلوط کردن
stew
خورش
collapse
kəˈlæps
فروریختن
غش کردن
روی هم خوابیدن عروق
crush
لهکردن
to have a crush on someone
- خاطرخواه کسی بودن
my car was crushed
curve
منحنی
خم
انحنا داشتن
dis’gusting
منزجر کننده
حال به هم زن
drain
جوی، ناودان، چاهک
جاری شدن
خالی کردن اب
embrace
ɪmˈbreɪs
در اغوش گرفتن
اغوش
در بر داشتن
احاطه کردن
استفاده کردن از
envy
n/v
حسادت کردن به، حسودی کردن به، غبطه خوردن به
حسادت
firework
اتش بازی
display
نمایش
flour
فلاور
آرد
fuse
فتیله
ginger
زنجبیل
jealous(of SB)
جِلس
حسود