Lesson 26 Flashcards
Possible
Able to be, be done, able to be true
كدينگ: ميخواي غير ممكنت ممكن شه، پاس سيبيل بدار
Compel
Force
مجبور كردن
كدينگ: كم پله ها رو برو پايين با اين كفشا مگه مجبورت كردن
Awkward
آكوِرد
Clumsy, not well suit for use, embarrassing
دست و پاچلفتي، نامناسب، شرم آور
كدينگ: به قول تركا هم اَكو واردي، هم قيافه واردي، يعني قيافه نداري
Venture
To dare, adventure
جرأت كردن، شهامت، در معرض خطر قرار گرفتن
كدينگ:بر وزن پنچر ، جسارت ميخواد كه سوار دوچرخه پنچر شد
Awesome
آسِم
Wonder, resoect
پرهيبت، باشكوه، سهمگين
كدينگ: آو، سام هيبت تو وحشت آوره
Guide
راهنما، اداره كردن
كدينگ: ننه مرغابي ها جوجه هاش رو گايد ميكنه كه شنا ياد بگيرن
Quench
Put out, drown
خاتمه دادن، خفه كردن، خاموش كردن
كدينگ:نوشابه هاي كوانچ عطش آدمو دفع ميكنه
Betray
Unfaithful, mislead
لو دادن، بي وفا بودن، گمراه كردن، نشان دادن
كدينگ: باتري كوشي آشكار كرد كه خاليه
Utter (v)
Speak, express
بيان كردن، آشكار كردن، مطلق
كدينگ: آآآ تاريكه مطلقه اينجا
Pacify (v)
Make clam
آرام كردن، ساكت كردن
كدينگ: پستونك بچه رو پسيفاي ميكنه
Respond (v)
Answer, react
كدينگ: روي اسپند كمي نمك بريز واكنش نشون ميده
Beckon (v)
Attract
با حركت دست و سر علامت دادن، جذب كردن
كدينگ: بيا اين زمينو كه اشاره كردم رو بكن
Blinking
چشمك زدن
Defeat
شكست دادن
Delicious
خوشمزه
Desire
ميل
Excuse
بهانه
Fate
سرنوشت
Graceful
باوقار
Heaven
Sky
Host
ميزبان
Hostless
ميزبان زن
Ignorant
نادان
Motion
حركت
