Lesson 41 Flashcards
Complacent
Self satisfied
از خود راضي
كدينگ: كم پليس بودنت تورو از خود راضي كرده حالا ميخواي بري وكيل بشي
Wasp
زنبور بدون عسل
كدينگ: وصف زنبور بي عسل شايسته نيست
Rehabilitate
Restore to good condition
به وضعيت خوب بازگرداندن، بازسازي كردن، مقام يا شهرت قبلي برگرداندن
كدينگ: راه بليطت دوباره بازسازي شد
Parole
قول شرف، آزادي مشروط
كدينگ: به پاي مجرمان پابند وصل ميكنن و ازشون قول مردونه مي گيرن كه روي rule پا نزارن تا آزادي مشروط بگيرن
Vertical
عمودي
كدينگ: بيا اينور دكل رو بايد عمودي ساخت
Multitude
تعداد زياد، يك جماعت
كدينگ: مالتي يعني چندتا و توده يعني مردم پس مالتي تود يعني جماعت
Nominate
به عنوان نامزد يا منصب مشخص كردن، نامزد شدن
كدينگ: دو مينت وايسا تا منصوبت كنم
Potential
بالقوه، نهفته، احتمالي
كدينگ: مادر پوتين شال بپوشه پتانسيل مومن شدن رو داره
Morgue
سردخانه
كدينگ: مرغي رو به سردخونه بردن
Preoccupied
درگير، مشغول
كدينگ: پرو كي بپاد گرفتاري هاي تورو
Upholstery
روكش ها و رويه هاي مبل
كدينگ: آب هوله و آستر رو روي روكش مبل نذار
Indifference
Lack of interest, care or attention
عدم علاقه ، بي توجه و بي دقت
كدينگ: من به اين ديفرانسيل بي توجهم
Acronym
مخفف
Actuality
واقعيت
Affection
محبت
Aid
كمك كردن
Beloved
مورد علاقه، عزيز
Compliment
تعريف
Conditional
مشروط
Culprit
مجرم
Determination
عزم
Devote
اختصاص دادن
Drunken
مست
Engagement
نامزدي